بشر امروز تمامی مولفه های وجودی خود را در چارچوبه ای منطقی و عقلانی جستجو می کند و غافل از این واقعیت است که روش های سیستماتیک عقلانی، تنها یکی از شیوه های آگاهی بخش انسان از خود و جهان پیرامونش است و همین غفلت، پایه بدفهمی هایی شناختی از فرهنگ گذشته وی می گردد. ادبیات عامیانه یکی از جلوه های این فرهنگ است که باوجود فراگیربودن، بسیاری از تصاویر و محتواهای تجسم یافته در آن، چندان با منطق حاکم بر آگاهی عقلانی انسان امروزی هم سو نیست. مسیله اصلی پژوهش حاضر، جستجوی الگوی شناختی حاکم بر اجزای شکل دهنده افسانه پری چهل گیسو، یکی از نمونه های ادبیات عامیانه منطقه فارس است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و الگوی تحلیلی مورد استفاده، الگوی «آگاهی اسطوره ای» ارنست کاسیرر بوده که از بررسی آثار متنوع و پرشمار وی در حوزه شناخت شناسی به دست آمده است. با تطبیق این بن مایه ها و الگوهای غیر عقلانی با محتوای اجزای افسانه پری چهل گیسو، مشخص شد که هفت ویژگی مرتبط با شناخت غیر عقلانی و اسطوره ای به روش های مختلف در قالب مکان ها، زمان ها، شخصیت ها، کنش ها و بسامدها در این روایت حضور دارد که بیشترین حضور آن ها، شامل «عدد اسطوره ای» و «تقدیر گرایی» است.