فمینیسم معاصر آن دسته از نظریه های سنتی را درزمینه هایی به چالش می کشد که علایق، دغدغه ها و هویت زنان را جدی نمی گیرد و کارآمدی و استقلال فکری و شخصیت مستقل آن ها را در مقایسه با مردان منکر می شود. جریان فمینیسم نوین در اعتراض به جنبش مردسالارانه سنتی، امکانات ساختاری جامعه و روند رو به رشد مردسالاری بورژوایی را مورد حمله و نقد قرارداد و جنبش آزادی بخش زنان را با اولویت تغییر و رفع تبعیض در مناسبات اجتماعی شکل داد. این تفکرات آرام آرام در آثار نویسندگان مرد و زن رخنه کرد و زیرساخت بسیاری از آثار ادبی قرارگرفت. شهرنوش پارسی پور، نویسنده معاصر زن ازجمله افرادی است که این دغدغه برابری، جایگاه اجتماعی زنان را داستان هایش به کار گرفت. داستان عقل آبی همچون مانیفیستی صریح و آشکار، نماینده ذهنیت و گرایش های فمینیستی این نویسنده است. نشانه هایی همچون نگاه زنانه مسلط، سنت زدایی و تجددگرایی، تکیه بر فردیت، خردگرایی، مسیولیت پذیری و اختیار، از آشکارترین گزاره های فمینیستی ای هستند که در داستان عقل آبی به چالش کشیده شده اند. در نوشتار پیش رو به گرایش ها و دغدغه های زن مدارانه شهرنوش پارسی پور در این داستان پرداخته شده است.