استان گیلان یکی از قطبهای مهم کشاورزی ایران است که شالیکاری زراعت عمده آن محسوب می شود. پتانسیل اکسایش و کاهش (Eh) در خاکهای غرقاب تاثیر زیادی بر قابلیت جذب عناصر غذایی به وسیله برنج و انحلال و رسوب انواع کانیها دارد. پتانسیل اکسایش و کاهش چهار نوع خاک شالیکاری در مناطق کوهستانی، جلگه ای، مردابی و ساحلی شهرستان لنگرود در بخش شرقی استان گیلان به مدت یکسال مورد مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری پتانسیل اکسایش و کاهش با استفاده از الکترودهای پلاتینی در عمقهای 25, 50 و 100 سانتی متری به صورت نصب دایم و در عمقهای 5 و 10 سانتی متری به صورت به هنگام انجام گرفت. وضعیت احیایی علاوه بر Eh به وسیله شناگر آلفا، آلفا پرین دی پریدیل نیز ارزیابی و علایم ظاهری مربوط به اکسایش و کاهش در هنگام تشریح پروفیلها مطالعه گردید. در خاک کوهستانی (آیریک اپی آکوآلفز)، سطح خاک علاوه بر فصل رشد برنج 1 الی 2 ماه از سال غرقاب و تنها دارای یک لایه احیایی در زیر لایه شخم است. خاکهای جلگه ای و ساحلی (آیریک اپی آکویپتز) دارای دو لایه کاملا احیایی یکی در بالا (زیر لایه شخم) و دیگری در عمق حدود 100 سانتی متری بوده و در حد فاصل این دو عمق شرایط هوازی تری وجود دارد. در خاک جلگه سطح خاک علاوه بر فصل رشد 3 الی 4 ماه از سال غرقاب بوده در حالیکه در خاک ساحلی این مدت کمتر از 2 الی 3 ماه است. خاک مرداب (فلوآکوآنتیک اندو آکوآلز) تقریبا در تمام طول سال پوشیده از آب و اشباع است. مقدار Eh طی فصل رشد در هر چهار منطقه مورد مطالعه کاهش می یابد. میزان کاهش Eh در عمقها و لندفرمهای مختلف متفاوت می باشد. تفاوت Eh در لندفرمهای مختلف اراضی شالیکاری در ارتباط با عمق سطح آب زیرزمینی و تغییرات آن در طول سال، و مدت زمان آب ایستی در سطح این خاکهاست، که این تفاوتها با پدیده های رداکسی مورفیک هماهنگی دارد.