در چند دهه اخیر، سلامت بعنوان هدفی اجتماعی که نیاز به همکاری همه جانبه دارد، توسعه طیفی از سازوکارهای سیاستی را بدنبال داشته است. یافتن، معرفی و تجزیه و تحلیل سیر تحولات مفهومی سیاستگذاری سلامت، هدف اصلی این مطالعه کیفی است، تا چگونگی تکامل آن را نمایان سازد و مبانی اطمینان بخش و مرزهای اقدام شناخته شود. نتایج بررسی نشان می دهد، «اقدامات بین بخشی برای سلامت»، «سیاستگذاری های عمومی سالم» و اخیرا «سلامت درهمه سیاست ها» سه موج اصلی سیاستگذاری هستند که همراه با تغییر پارادایم سیاسی، چشم انداز تازه ای از «حکمرانی برای سلامت» را نمایان کرده اند. گذار به الگوی حکمرانی شدیدا شبکه ای، چند سطحی و چند ذینفعی، مبتنی بر بسیج «کل دولت» و «کل جامعه» برای سلامت، همان بخش مهم تعهد سیاسی و اجتماعی برای عدالت و پیشرفت پایدار است.