برای بررسی و تجزیه و تحلیل یک اثر ادبی، باید تمامی اجزا و پدیده های آن را در کلیت اثر برای رسیدن به مقصود که همان آشنایی با محتوا و پیام آن است، در نظر داشت. این که چرا یک اثر ادبی شکل می گیرد در گرو توجه به این مهم است که اصولا آن نوشته دارای چه مفاهیمی است و ثانیا بین اجزای مختلف آن چه روابطی وجود دارد. همچنین این نکته نیز در برخورد با متون ادبی درخور توجه است که چگونه خواننده می تواند معنای متن را دریابد؛ یعنی خواننده باید بتواند کیفیت استنباط معنی را از متن توضیح دهد. به هر حال هدفی که ساخت گرایی (ساختارگرایی Structuralism) در برخورد با متون ادبی دارد، مشخص است و آن تجزیه و تحلیل پیام ادبی بر مبنای ساخت و فرم است که هر دو جنبه معنی و صورت را دربر می گیرد و باید برای ورود به آن از بررسی واک و تکواژ شروع کرد تا به بررسی ساختار کلی بینجامد.این نوع نقد برای شناخت یک اثر ادبی ارزشمند بی اندازه اهمیت دارد و بر همین اساس، در این مقاله نویسندگان می خواهند قوانین موجود در رابطه با نقد ساخت گرایی را در اشعار پروین اعتصامی شاعر بزرگ معاصر مورد کند و کاو قرار دهند تا بدانند آیا شاعر توانسته است به هدفی که از نظر انتقال پیام به مخاطب داشته است برسد یا نه؟ در نوشته حاضر که روش تحقیق آن مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است، بررسی قصاید پروین در محدوده کار قرار می گیرد. در این مقاله با توجه به دو مبحث بسیار مهم در نقد ساخت گرایی؛ یعنی ساختار شکنی و نشانه شناسی، می خواهیم بدانیم در میان قصایدی که در دیوان پروین دارای تنوع و کثرت های به ظاهر مختلف و متفاوتی است، با قایل شدن به نوعی وحدت مضمون در سراسر دیوان، چه پیام ویژه ای قابل استنباط خواهد بود که در نتیجه توجه به آن، درک ما را از اشعار وی دقیق تر سازد و ما را بیش از پیش در زمینه توانایی شاعر هنرمند برای سرودن اشعار ناب خود آگاه گرداند.