این مقاله به بررسی و تحلیل فیلم نامه فیلم «کافه ستاره» از طریق بکارگیری تحلیل کلان لاکلاوموف، تحلیل خرد زبانی و تحلیل انتقادی گفتمان پرداخته است. این پژوهش تلاش می کند با بکارگیری ابزار اقناع و همچنین فرآیند عاطفی گفتمان مشخص کند که چگونه کنش گرهای اصلی با بکارگیری این ابزارها و با استفاده از شیوه های خاص گفتمان و گفتار، نظام معنایی فیلم را تثبیت و حفظ می کنند و چگونه گفتمان های سنت گرا و تجددگرا در مصاف و تعامل با یکدیگر به عنوان شبکه های هژمونی شده و طبیعی شده مفصل بندی می شوند. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن وضعیت واقعی زندگی زنان در تمام موقعیت های اجتماعی و قدرت تاثیرگذاری باطنی و پنهانی زنان به عنوان افرادی فعال در گفتمان، سعی دارد شبکه های گفتمانی خصوصا بعد سنتی را بازنمایی و مفصل بندی کند. در این مقاله استدلال می کنیم که هیچگونه مبارزه ای برای به چالش کشیدن گفتمان رقیب که همانا گفتمان تجددگراست، رخ نمی دهد. به سخن دیگر اگرچه گفتمان سنتی به عنوان گفتمان حاکم سایه بر فیلم انداخته اما سعی در ساختارشکنی مطلق گفتمان رقیب را ندارد و گفتمان رقیب را به طور مطلق به حاشیه رانی نمی کشاند.