یکی از دغدغه های مهم دین مداران و دین پژوهان، کشف معانی مقصود در متون دینی است. در مورد قرآن کریم و کتاب مقدس، دو کتابی که مورد توجه میلیاردها نفر در گذشته و حال بوده و هست، بیشترین نظریه پردازی در ارتباط با شیوه های کشف معنا و مباحث زبان شناختی صورت گرفته است. اعتقاد به و حیانی بودن قرآن و کتاب مقدس سبب شده که بسیاری از مفسران در معناشناسی واژه ها، گزاره ها و حکایات، به معانیی فراتر از معانی متداول در کاربردهای بشری بیاندیشند. وجود بیش از یک معنا برای واژه ها یا گزاره های متن، از مباحثی است که در مورد این متون مطرح شده است. در برخی از علوم زبان شناختی همچون علوم ادبی، منطق و اصول فقه نیز درباره معنا و کیفیت استخراج معنا ازمتن و سایه های معنای متن و همچنین کاربرد لفظ در بیش از یک معنا مباحثی مطرح شده است.در جوامع یهودی و مسیحی از زمانهای بسیار دور و بویژه در دوران موسوم به قرون وسطی، مدلهای گوناگون چندمعنایی در تفسیر کتاب مقدس به کار گرفته می شده است. در تفسیر قرآن کریم نیز از دیرباز در روایات منسوب به پیامبر، صحابه و اهل بیت موضوع چندمعنایی به گونه های مختلفی، مانند «تفسیر و تاویل»، «ظاهر، باطن، حد و مطلع»، و «عبارات، اشارات، لطایف و حقایق» آمده است.در این مقاله ضمن اشاره به انواع مدل های چندمعنایی در حوزه های مختلف از جمله منطق، اصول فقه، ادبیات، روایات و متون تفسیری، مدلهای چندمعنایی به کار برده شده را در تفسیر قرآن و کتاب مقدس یهودی - مسیحی مورد بررسی و مقایسه قرار داده و به ارزیابی آنها پرداخته ایم.