نظریه پردازان شخصیت، دیدگاه های مختلفی پیرامون ماهیت انسان و تفاوت های فردی مطرح کرده اند. در این راستا، دیدگاه های زیست شناختی و مبتنی بر هدف در مورد ماهیت انسان، بنیادی اساسی برای تفسیر مقابله تدارک می بینند، رگه های مدل پنج عاملی، منظومه سودمندی از تفاوت های فردی را به ارمغان آورده اند. مقابله نیز به منزله کوشش شناختی یا رفتاری برای مدیریت استیصال یا موقعیت های تنیدگی زا، به شیوه های مختلفی مقوله بندی شده است. حجم گسترده ای از ادبیات پژوهشی به بررسی ارتباط بین رگه ها با پاسخ های مقابله ای اختصاص یافته است. افزون بر گسترش درک این امر که چگونه شخصیت و مقابله سازشی، تنیدگی را شکل می دهند، نتایج این پژوهش ها نشان داده اند شخصیت و مقابله، نقش های تعاملی و مستقلی در تجلی سلامت جسمانی و روانی ایفا می کنند.