مکانیک هوا فضا
سال:1388 | دوره:5 | شماره:2 (پیاپی 16) (سازه و رفتار دینامیکی مواد) |تعداد مقالات:7

در این مقاله، نفوذ پرتابه های مخروطی در اهداف فلزی نازک تحت برخورد مایل مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته و یک مدل تحلیلی برای آن پیشنهاد شده است. شکست از نوع پتالینگ نامتقارن فرض شده و آنالیز با استفاده از موازنه انرژی، بین انرژی اولیه و کار انجام شده، صورت می گیرد. کل کار انجام شده در نفوذ کامل پرتابه های مخروطی (W)، شامل کار لازم برای تغییر شکل پلاستیک (Wp)، کار لازم برای انتقال ماده به موقعیت جدید (Wd) و کار لازم برای خمش پتالها (Wb) می باشد. نتایج بدست آمده از مدل تحلیلی ارایه شده در این مقاله با نتایج تحلیلی و تجربی ارایه شده توسط محققان دیگر مقایسه گردیده و همخوانی نتایج کاملا مشهود است.

هدف مقاله حاضر توسعه یک فرمول بندی محاسباتی المان محدود نموی- انطباقی بر مبنای الگوریتمی توانمند به منظور محاسبه فشارهای شبه استاتیک تماسی در سازه های ویسکوالاستیک می باشد. از مدل تعمیم یافته ماکسول برای مدل سازی توابع وارهیدگی معادلات متشکله ویسکوالاستیک بهره گرفته شده که در قالب دو تابع وارهیدگی کلی در اتساع (پاسخ حجمی) و برش (پاسخ انحرافی) نشان داده می شود. در این فرمول بندی، توابع وارهیدگی به وسیله حاصل جمع سری های توابع نمایی کاهشی با زمان بیان می شوند. بر اساس اعمال اصل کار مجازی، یک فرمول بندی موثر المان های محدود با یک فرآیند نموسازی در معادلات وارهیدگی ویسکوالاستیک بدست آمده است. به منظور تحلیل مسایل تماسی ویسکوالاستیک نیز، بر اساس شرایط سینماتیکی و هندسی اجزای در حال تماس، از رهیافت لاگرانژ الحاقی انطباقی استفاده گردیده است. همگرایی مناسب نتایج حاصل از مثال های عددی با نتایج حل تحلیلی نشانگر قابلیت های کاربردی بالای مدل المان های محدود ارایه شده می باشد.

در این مقاله، روشی غیر مخرب جهت تعیین فرکانس و تشخیص موقعیت ترک در محورهای دوار، با استفاده از روش ماتریس انتقال و بر اساس تئوری تیر تیموشنکو، ارایه شده است. در این محور، ترک ها می توانند تحت زوایای مختلفی نسبت به یکدیگر قرار گیرند. وجود ترک در محورها انعطاف پذیری محلی را تغییر داده و کاهش فرکانس طبیعی را به دنبال خواهد داشت. نتایج حاصل از این روش برای مثال های متنوعی مورد بررسی قرار گرفته و به کمک این تحلیل موقعیت ترک به دست آمده است. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل فرکانسی به کمک روش ماتریس انتقال با نتایج حاصل از پژوهش های تجربی مقایسه شده که توافق بین پاسخ ها نشان دهنده صحت روش به کار برده شده می باشد.

در این مقاله، معیار مقدار متوسط چگالی انرژی کرنشی برای پیش بینی بار بحرانی شکست در نمونه هایی با شیار U شکل تحت بار خمشی مورد استفاده قرار گرفته و رابطه ای برای محاسبه مقدار متوسط چگالی انرژی کرنشی درون این منطقه ارایه شده است. بارگذاری به صورت خمشی و تحت مود I انجام شده است. دو حالت در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته: 1) حجم کنترل بخشی از قسمت نیم دایره انتهای شیار را در بر گیرد و 2) حجم کنترل با لبه های مستطیل شکل شیار تلاقی داشته باشد. تاثیر مقدار شعاع انتهای شیار و نیز عمق آن بر مقدار متوسط چگالی انرژی کرنشی در هر دو حالت مورد بررسی قرار گرفته و تغییرات بار بحرانی شکست پیش بینی شده است. تحلیل المان محدود برای بررسی صحت روابط و نتایج به دست آمده انجام شده است. نتایج حاصل در این مقاله نشان داده که با افزایش شعاع شیار، مقدار بار بحرانی شکست ابتدا کاهش و سپس افزایش می یابد. همچنین، با افزایش عمق شیار، مقدار آن به صورت نمایی کاهش می یابد.

یکی از مشکلات فرآیند شکل دهی مجدد برای تولید لوله هایی با مقاطع غیر گرد پیش بینی وضعیت تماس لوله و غلتک در حین تغییر شکل می باشد. در این پژوهش، تحلیل الاستیک-پلاستیک با فرض کرنش صفحه ای برای فرایند شکل دهی مجدد لوله تدوین شده است. یکی از مشکلات فرآیند جدا شدن لوله از غلتک ها در بعضی از نواحی تغییر شکل در حین فرآیند می باشد. مدل تماسی ارایه شده در این پژوهش قابلیت تشخیص جدایش لوله از غلتک ها را دارد و در نتیجه پیش بینی بهتر عیوب امکان پذیر خواهد شد. در ادامه، برای بررسی صحت مدل ارایه شده، نتایج تحلیلی و تجربی مقایسه شده که تطابق نسبتا خوبی مشاهده می شود.

در این مقاله، یک روش کارآ برای محاسبه پارامترهای مدل آسیب لمتر به کمک ضرایب مدل گرسون ارایه می شود. در ابتدا، دو مدل آسیب پیوسته لمتر و گرسون معرفی می شوند و در ادامه پلی بین این دو مدل برقرار می شود. به کمک این ارتباط، پارامترهای مدل آسیب لمتر که وابسته به ماده هستند، با استفاده از ضرایب مدل آسیب گرسون، استخراج می شوند. در این تحقیق، با توجه به تاثیر این دو مدل روی سطح تسلیم ماده، پل ارتباطی بین دو مدل برقرار می شود. سپس، با استفاده از روابط رشد آسیب، پارامترهای مدل آسیب لمتر بر حسب ضرایب مدل گرسون محاسبه می شوند. روش ارایه شده به کمک نتایج تجربی در فولاد A533B مورد ارزیابی قرار می گیرد. تطابق مطلوب پارامترهای به دست آمده از روش پیشنهادی با پارامترهای مدل آسیب لمتر که از روش تجربی حاصل شده، کارآیی این روش را نشان می دهد.

در این مقاله، گزارش و نتایج حاصل از جداسازی عیب (شناسایی نوع) به روش هندسی در یک قاب فولادی ارایه و اعتباربخشی روش مذکور برای عیب یابی سیستم های دینامیکی دارای ورودی و خروجی های چندگانه انجام شده است. در روش هندسی که یکی از روش های عیب یابی مبتنی بر مدل است، مدل سازی با استفاده از روش های پارامتری شناسایی سیستم انجام می شود. برای مدل سازی قاب مورد نظر از مدل های پارامتری ARX و VARX با تعداد 8 پارامتر استفاده شده است. عیب یابی قاب یادشده به صورت سیستم های یک ورودی یک خروجی (SISO)، یک ورودی - دو خروجی (SIMO)، دو ورودی - یک خروجی (MISO) و دو ورودی - دو خروجی (MIMO) در دو فضای معین و احتمالی انجام شده و مقایسه نتایج صورت گرفته است. نتایج عیب یابی قاب مزبور به صورت سیستمMIMO و در فضای احتمالی از دقت موردقبول برخوردار بوده، بالاترین دقت را دارد و پایین ترین دقت مربوط به سیستم SISO و در فضای معین می باشد.