ساماندهی بافت های حاشیه ای شهری و به عبارتی رفع مشکلات ناشی از اسکان غیررسمی، از چالش های مهم و مسایل حاد پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری بویژه در کشورهای درحال توسعه می باشد. در این بین، دانشمندان علوم مختلف، بویژه جامعه شناسان، شهرسازان و جغرافیدانان شهری همواره بر آن بوده اند تا ضمن شناخت ویژگی های منحصربه فرد این سکونتگاه ها با توجه به ویژگی های زمانی و مکانی، نسبت به جنبه های عمومی و مشترک آن، نیز اشراف یابند تا بتوانند به ارایه راه حل هایی قابل تعمیم برای همه فضاهای مشابه نایل گردد. در این پژوهش تلاش بر این است که از جنبه ای خاص که شامل NGOs است وارد موضوع شده تا راهکاری مناسب جهت ساماندهی این سکونتگاه ها ارایه دهد. از این روی برای نمونه و بنا به دلایلی، اسلامشهر واقع در جنوب تهران را موردمطالعه قرارداده و یکی ازمحلات آنرا تحت بررسی آماری از طریق نمونه گیری انتخاب نموده است. هدف از این بررسی حذف پتانسیل های بهره گیری از نهادهای مردمی موجود و ظرفیت تشکیل نهادهای غیردولتی جدیدتر است که در این راستا، مطالعات اجتماعی و اقتصادی وسیعی انجام پذیرفت. نتایج مطالعات نشان دهنده وجود نهادهایی است که قادر و مایل به مشارکت با مدیریت شهری برای پیشبرد برنامه های ساماندهی محله می باشند، ضمن آنکه ظرفیت هایی برای برخی از انواع این نهادها در محدوده وجود دارد.