مقدمه: یک متغیر مهم جهت بررسی بالیدگی در دوران بلوغ سن رسیدن به اوج سرعت نمو قد می باشد که مانند سایر شاخص های بالیدگی تحت تاثیر متغیرهایی مانند وضعیت جسمانی و تیپ بدن فرد می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط اجزاء تیپ بدنی و سن رسیدن به اوج نمو قد می باشد.مواد و روش ها: افراد تحت مطالعه شامل 313 نفر از پسران سنین 7-10 ساله عضو پایگاه های تابستانی مراکز بسیج استان ها بودند. تیپ بدنی به روش هیث-کارتر و سن رسیدن به اوج نمو (PHV) از فرمول میروالد به دست آمد که با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، سن PHV با اجزای اکتومورفی همبستگی معنادار مستقیم و با اجزای مزومورفی و اندومورفی همبستگی معنادار منفی دارد. همبستگی کلی سه جزء تیپ بدنی با سن PHV، 0.05 بود که به طور کلی 25% واریانس سن PHV را تبیین می کند. نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جزء اندومورفی و اکتومورفی نقش معناداری در پیش بینی سن PHV داشتند اما جزء مزومورفی پیش بینی کننده معناداری نبود. نتیجه گیری: سهم جزء اندومورفی در پیش بینی سن PHV نسبت به دو جزء دیگر قوی تر بود اما جزء مزومورفی پیش بینی کننده معناداری نبود. همچنین جز اکتومورفی پس از اندومورفی، از بالاترین قدرت پیش گویی برخوردار بود. تحقیقات این حیطه پیشنهاد می کند، افرادی که جزء اکتومورفی بیشتری دارند دارای فرآیند بالیدگی جسمانی کندتر بوده و پیش شرط های فیزیولوژیک لازم برای بلوغ در بدن آن ها دیرتر فراهم می شود. بنابراین عملکرد ضعیف احتمالی کودکان اکتومورف در ورزش ممکن است به فاصله بیشتر آنها از سن PHV مرتبط باشد. بنابراین مربیان باید در انتخاب ورزشکاران نونهال نیم نگاهی به این موضوع داشته باشند.