از چند سال پیش به این سو که نخستین رمان های پسامدرن در کشور ما منتشر شدند، شناخت ویژگیهای رمان پسامدرن به یکی از مسایل مهم در مطالعات ادبی تبدیل شده است. به سبب کاربردهای متعددی که اصطلاح «پسامدرنیسم» در حوزه های گوناگون علوم انسانی پیدا کرده است، هیچ گونه اجماعی درباره تعریف رمان پسامدرن موجود ندارد. مقاله حاضر، با تاکید بر ماهیت متکثر بحثهای نظری که درباره پسامدرنیسم از منظرهای گوناگون صورت گرفته، صرفا کوششی است برای تقرب به یکی از نظریه های تاثیرگذار درباره رمان پسامدرن که در دو مقاله مشهور به قلم جان بارت مطرح شده است. در بخشِ نخست مقاله حاضر، بحثی در خصوص زمینه های فکری و فرهنگی و اجتماعی پیدایش پسامدرنیسم ارایه می شود. بخش دوم این نوشتار، شرحی است بر تطور آرا جان بارت درباره رمان پسامدرن. در سومین بخش مقاله، بر مبنای دیدگاه جان بارت، بحثی درباره شیوه روایت در رمان آزاده خانم و نویسنده اش، نوشته رضا براهنی، ارایه خواهد شد که شالوده آن، تاکید بر ماهیت پسامدرنیستی نحوه روایت در این رمان است. بخش پایانی مقاله حاضر، به نتیجه گیری از بحثهای ارایه شده اختصاص دارد.