هزارة سوم میلادی هزارة شهرنشینی است. این پدیده علی رغم دستاوردهای بزرگ برای بشر، مسائل و مشکلاتی از جمله افت شدید کیفیت زندگی را برای شهروندان به دنبال داشته است. کیفیت زندگی مقوله ای چندبعدی و پیچیده است و این مفهوم برای افراد و گروه های مختلف و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، معانی متفاوتی دارد. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، کیفیت زندگی ساکنان محلة سیروس تهران برمبنای سطح رضایتمندی آن ها از 7 شاخص (حمل و نقل، امکانات و خدمات، واحد مسکونی، امنیت، هویت و تعلق خاطر، زیبایی، تنوع و خوانایی، کیفیت محیط زیست و آلودگی) و رضایت کلی آن ها از زندگی ارزیابی شد. برای نمونه گیری، 5 درصد از خانوارها انتخاب شدند و جمع آوری داده ها با پرسشنامه و مصاحبه صورت گرفت. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. براساس نتایج این پژوهش، هرچند کیفیت زندگی در این محله، متوسط به پایین (97/2)، و رضایت ساکنان از کیفیت زندگی پایین تر از حد متوسط است، میزان رضایتمندی آن ها از عناصر اصلی سازندة کیفیت زندگی شهری در محدودة مورد مطالعه و زیرمعیارهای آن (زیست محیطی، اجتماعی-روانی و کالبدی) نتایج متفاوتی را به دنبال دارد؛ به طوری که کمترین میزان رضایت (بیشترین آزردگی) علی رغم اجرای پروژه های نوسازی در محلة سیروس، به شاخص های هویت و تعلق خاطر (روانی-اجتماعی) با میانگین 64/2 (پایین تر از حد میانگین) مربوط است. در این میان، تأکید صرف به اهداف کالبدی و بی توجهی به اهداف اجتماعی در قالب پروژة نوسازی (ناشی از رویکرد سنتی برنامه ریزی) چهرة کنونی حقایق جاری را نمایان کرد. به علاوه در میزان رضایتمندی یا آزردگی ساکنان، مدت اقامت، سن و نوع شغل تأثیرگذار بود.