شخصیت گوینده یا راوی و به تبع آن مخاطب در غزل مولانا با تیپ آشنای عاشق و معشوق در غزل کلاسیک تفاوتهای اساسی دارد و نوآوری در شکل متداول و سنتی غزل به شمار می آید. فهم غزل وابسته به شناخت شخصیت راوی شعر و تعیین زاویه دید و جایگاه سخن اوست که بدون توجه به مفاهیم و اصطلاحات عرفان و تصوف اسلامی ممکن نیست. شناخت چهار شخصیت کلیدی از منظر طریقت اسلامی یعنی پیر، معشوق، سالک و عاشق، خواننده را به افق معنایی کلام شاعر نزدیک میکند. ابهام غزل مولانا گاه ناشی از شخصیت متفاوت و چندگانه راوی، تغییر زاویه دید او، حضور چند مخاطب در یک غزل واحد، و آمیختگی تغزل و تعلیم در زبان شاعر است. این پژوهش میکوشد با تحلیل و شناسایی شخصیتها در هزار غزل کلیات شمس شکل و ساختار غزل مولانا را بدست آورد.