ازآنجاکه در دوره عباسی زبان و فرهنگ ایرانی اندکی از هویت ازدست رفته خود را بازیافت، این عصر در تاریخ زبان و ادب پارسی مرحله ای مهم به شمار می آید. در همین زمان است که جنبش شعوبیه به اوج قدرت و فعالیت خود می رسد. شعوبیان، گاه با شمشیر و مبارزه رودررو، و گاه به وسیله قلم، در تلاش برای احیای شکوه تمدن ایران باستان و اثبات نبوغ ایرانی بودند. ایشان، اگر چه در هردو میدان اکثرا ناکام ماندند، سهمی بارز در نوزایی و احیای دوباره زبان، و فرهنگ پارسی پیش از اسلام داشتند. دراین میان، أبان بن عبد الحمید لاحقی، شاعر ایرانی الاصل عرب زبان، با به نظم درآوردن بسیاری از نوشته های مهم تاریخی- حماسی و اخلاقی- تربیتی مربوط به ایران پیش از اسلام، به زبان عربی، نقش مهمی در این جریان ایفا نموده است، کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، سیره انوشیروان، کارنامه اردشیر، کتاب مزدک (مَردَک)، سندبادنامه و بلوهر و بوذاسف.در جستار پیشِ رو، نگارنده کوشیده، پس از نگاهی کوتاه به زندگی نامه و کارنامه هنری أبان، به انگیزه های اصلی وی در به نظم درآوردن این کتاب ها دست یابد. به نظر می رسد أبان، مانند ابن مقفع و بسیاری از ایران دوستان عصر عباسی، قصد داشته از راه این ترجمه ها خرد و فرهنگ ایران باستان را هرچند در قالب زبان عربی زنده نگاه دارد.