اصولیان را می بایست مؤثرترین اندیشمندانی دانست که به تعریف قرآن، این واژه مهم در تاریخ فرهنگ اسلامی، دست زده اند. آنان افزون بر آنکه جزو نخستین عالمانی بوده اند که به این کار مبادرت ورزیدند، بارها دست به تغییر مؤلفه ها زده و معرفی جدیدی از آن ارائه کردند. چنان که در سده پنجم و ششم، مؤلفه های «نقل» و «کتابت» را بر هر مؤلفه دیگری در تعریف قرآن مقدم داشتند. با وجود مؤلفه های رقیب از جمله «اعجاز»، طبیعتاً هم سخن بودن اصولیان در این انتخاب، تصادفی نبوده بلکه برخاسته از گفتمان علمی و شرایط فرهنگی-اجتماعی حاکم بر دوران آنان بوده است. ارائه پاسخ هایی درخور به چرایی استفاده از مؤلفه های «نقل» و «کتابت» در تعاریف اصولیان سده های پنجم و ششم با روش تاریخ انگاره، مهم ترین بایسته این پژوهش است. تحقیق و تتبع دراین باره، نشان می دهد رواج مباحث پیرامونی قرائات و تواتر، توجه به نقش تاریخی نقل و کتابت در صیانت قرآن، نیز وجود انتقادات متعدد پیرامون مؤلفه اعجاز در این دوران، مهم ترین دلایل انتخاب مؤلفه های «نقل» و «کتابت» از سوی اصولیان برای تعریف قرآن در سده های پنجم و ششم بوده است.