توسعه مدیریت و منابع انسانی و پشتیبانی
سال:1390 | دوره:6 | شماره:20 |تعداد مقالات:7

دین مبین اسلام، آیینی جامع و فراگیر است. رفق و مدارا از جمله ویژگی های سفارش شده در این آیین الهی است که نقشی موثر در اعمال فرماندهی و مدیریت بر نیروهای مسلح دارد. رفق و مدارا دو واژه مترادف به معنی رفتار همراه با دوستی و مهربانی و ملاطفت و تسامح با دیگران است. در دانش مدیریت از این ویژگی به عنوان مراعات 3 یاد شده است. با توجه به اهمیت این خصلت انسانی و اسلامی نگارندگان بر آن شدند تا در این مقاله ضمن پرداختن به معانی واژه ای و اصطلاحی رفق و مدارا، جایگا ه آن را در علم اخلاق واکاوی نمایند. سپس به آثار رفق و مدارا از دیدگاه آیات قرآنی و روایات معصومین (ع) نیم نگاهی می شود. آنگاه آثار این ویژگی در مباحث پایه ای مدیریت و دیدگاه اندیشمندان مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. نظر به اینکه آیین نامه انضباطی، منشور وحدت رویه در اعمال فرماندهی در نیروهای مسلح، از جمله نیروی انتظامی است، نقش رفق و مدارا در این آیین نامه، که ناظر بر انجام امور جاری درون سازمانی نیروی انتظامی است، مورد بررسی قرار می گیرد.

نظام های جبران خدمات که در دو دهه اخیر جایگزین واژه هایی مانند مدیریت حقوق و دستمزد و سیستم پرداخت شده اند، به کلیه حقوق و مزایای نقدی و غیرنقدی اطلاق می شود که کارکنان و مدیران سازمان ها، متناسب با نوع سازمان و شرایط محیط کار و همچنین ویژگی های شغل و نحوه انجام کار از آن برخوردار می شوند. این مطلب در نگرشهای جدید مدیریت منابع انسانی در راستای بهبود کیفیت و در نهایت مطلوبیت زندگی نیروی انسانی مورد توجه خاص قرار گرفته است.مدیریت حقوق و دستمزد و مزایا در یک سازمان چیزی بیش از ارضای نیازهای زندگی منابع انسانی است. حقوق و مزایای مناسب بر طرز سلوک و رفتار سطح زندگی، قدرت خرید و سلامت روحی و روانی افراد یک جامعه تاثیر فراوان دارد و در نهایت باعث افزایش کارآیی در سازمان ها می گردد. عدم رضایت از پرداخت نیز نه تنها بر کارآیی سازمان ها اثر منفی دارد بلکه کیفیت زندگی کاری شاغلین را نیز کاهش می دهد و در نهایت بر کاهش کارآیی، رفتارهای ناهنجار و مفاسد اجتماعی کارکنان سازمان می انجامد.تحقیق حاضر با هدف، «بررسی نقش نظام مدیریت حقوق و دستمزد بر کارآریی کارکنان ستاد ناجا» از منظر کارکنان سطوح مختلف ستاد ناجا صورت گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق 2200 نفر از کارکنان ستاد ناجا می باشند که حجم نمونه با استفاده از روش آماری کوکران 327 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده نسبت به انتخاب نمونه مورد مطالعه اقدام گردید. داده های تحقیق با روش همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته های تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب، بین حقوق و مزایا، تسهیلات و خدمات رفاهی و پاداش و اضافه کاری با کارآیی کارکنان ستاد ناجا رابطه معنادار مثبت و قوی تری وجود دارد؛ بنابراین فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق با ضریب خطای کمتر از 5 درصد پذیرفته شدند. در پایان پیشنهاداتی پیرامون متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق ارائه گردیده است.

امروزه سامانه های شناسایی با استفاده از فناوری رادیو شناسه به جهت داشتن مزایایی از جمله بی سیم بودن، تامین کردن کد شناسایی واحد و قابلیت ردیابی اشیا از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و به سرعت در حال رشد می باشد.یکی از سیاست های ناجا، استفاده از فناوری های نوین ارتباطی و جایگزینی آنها با سیستم های سنتی و قدیمی می باشد. تاثیر گذاری فن اوری اطلاعات و استفاده از اینترنت و شبکه های ارتباطی الکترونیکی بر زنجیره تامین از یک طرف و استفاده مفید از سامانه های شناسایی خودکار در فرآیندهای زنجیره تامین از طرفی دیگر، افزایش کارایی و بهره وری را در مدیریت زنجیره تامین ناجا به دنبال خواهد داشت.رویکرد تحقیق حاضر کیفی می باشد و از روش توصیفی استفاده شده است. در این مقاله ضمن مرور اجمالی بر مفهوم سامانه های شناسایی خودکار، رادیو شناسه به عنوان یکی از بهترین روش شناسایی از طریق امواج رادیویی مطرح می گردد و در ادامه به اهمیت ردیابی و شناسایی محصولات در زنجیره تامین ناجا از طریق رادیو شناسه و همچنین استفاده از فناوری رادیو شناسه به همراه هوش تجاری در مدیریت زنجیره تامین ناجا در جهت بهبود فرآیندها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد سامانه رادیو شناسه نه تنها برای زنجیره تامین ناجا یک مزیت محسوب می شود بلکه مدیران و فرماندهان ناجا نیز از بکارگیری چنین سامانه ای در جهت تقویت و بهبود فرآیندهای زنجیره تامین سود می برند.

تعهد سازمانی فرآیندی مستمر است که از طریق آن، کارکنان سازمان به اهداف و ارزش های سازمان معتقد شده و برای رسیدن به آنها تلاش می کنند. تعهد سازمانی عامل موثری در رفتار سازمانی کارکنان است و به نوعی نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان را نشان می دهد.این تحقیق با هدف شناسایی و بررسی میزان تعهد سازمانی پایوران سازمان پدافند غیر عامل کشور انجام شده است که در آن به بررسی میزان تعهد سازمانی پایوران سازمان، پدافند غیرعامل کشور از طریق طرح سوالاتی به بررسی میزان علاقه و افتخار به عضویت در سازمان، تمایل به ماندن در سازمان، تعیین هویت فرد با سازمان پدافند غیر عامل کشور و ویژگی های فردی (تحصیلات، سابقه خدمتی، سن، پست سازمانی) پرداخته است.در این راستا از طریق پرسشنامه و مصاحبه، تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با دو روش آماری (توصیفی و استنباطی) مورد آزمون قرار گرفت که نتایج حاصل از یافته های تحقیق از این قرار است که هر چه میزان علاقه به سازمان افزایش یابد، سازمان در رسیدن به اهداف خود، نزدیکتر شده و به همان میزان تعهد و پایبندی کارکنان به سازمان افزایش می یابد و هر میزان افتخار به عضویت در سازمان بیشتر باشد به همان میزان کارکنان پایور سازمان تعهدشان نسبت به سازمان افزایش می یابد و یا تمایل به ماندن آنان در سازمان، موجبات افزایش تعهد سازمانی را فراهم می آورد و تمایلی به انتخاب شغل جایگزین ندارد و هر میزان هویت افراد در سازمان مشخص تر گردد، به همان میزان رابطه تعهد آنان به سازمان افزایش خواهد یافت.

مهم ترین ثروت یک سازمان و نیز تعیین کننده ترین عامل برای بقا، توسعه و تعالی آن کارکنان آن هستند، بنابراین خلق بهترین شرایط و بیشترین بهره وری سازمان در گرو گسترش توانایی و پرورش کامل استعداد درونی و بیرونی کارکنان است. بروز سه تحول اساسی پیشرفت فناوری، افزایش انتظارات مشتری و ضرورت انعطاف پذیری، در قرن بیست و یکم همه سازمان ها و البته سازمان پلیس را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ در چنین شرایطی وظایف پلیسی به شدت پیچیده شده است و درنتیجه امروزه گرایش به جامعه محوری در سازمان پلیس و به تبع آن برخورداری همه ماموران پلیس از ویژگی ها و توانمندی هایی نظیر رهبری اخلاقی و خلاقیت و ... ضروری است. یکی از راهبرد های اصلی که در پاسخ به این تحولات پیش روی پلیس قرار دارد، توانمندسازی افسران و به ویژه افسران صف است، چراکه عملا به دلیل ماهیت وظیفه و شرایط خاص ماموریت های پلیسی، هر مامور پلیس در صحنه باید توانایی تصمیم گیری و مدیریت امور را داشته باشد.این مقاله که با بررسی ادبیات موجود در زمینه توانمندسازی و پلیس، و به شیوه کتابخانه ای انجام گردیده است، درصدد است تا نشان دهد در عصر حاضر و با توجه به تغییرات سریعی که در حال رخ دادن است، توانمندسازی کارکنان پلیس نه تنها برای سازمان منافعی به دنبال دارد بلکه به یک ضرورت تبدیل شده است. در این راستا مفهوم توانمندسازی و دلائل گرایش سازمان های امروزی به این راهبرد ارائه گردیده و ضمن اشاره به اهمیت و دشواری وظیفه پلیس در جامعه، اهمیت توانمندسازی برای کارکنان این سازمان به ویژه کارکنان صف پلیس تشریح شده است. بررسی ادبیات موجود در این زمینه، هدف این نوشته را محقق ساخته و ضرورت توانمندسازی افسران پلیس به ویژه افسران صف را آشکار ساخت؛ به منظور اجرای موفق برنامه های توانمندسازی برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی و فرهنگ سازی مناسب در بلند مدت و بازنگری در شیوه ها و محتوای آموزشی افسران پلیس، افزایش انعطاف پذیری ساختار سازمانی، تغییر سبک مدیریت سازمان و تاکید بر پذیرش و پیاده سازی فناوری های نوین، اقداماتی است که باید به انجام رساند.

با پیچیده تر شدن سازمان ها، سرعت سریع تغییرات، افزایش روند جهانی شدن، تحولات فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی اعم از گسترش جوامع شبکه ای، رسانه های جدید و نوآوری های آموزشی، ضرورت بازبینی شیوه های مدیریت اطلاعات و دانش بیش از پیش احساس می شود. چرا که زمانی که ساختارهای سازمانی قدیمی با فناوری های جدید آمیخته شود حاصلی جز بالا بردن هزینه ها برای آن سازمان نخواهد داشت.دانشگاه ها نقش عمده ای در تجارت دانش دارند و اساسی برای بهره گیری از اقدامات و راه حل های مبتنی بر مدیریت دانش محسوب می گردند. در تحلیل ساختار ماموریت دانشگاه ها، اهداف خرد و کلان آن مبتنی بر مدیریت دانش بوده و در برگیرنده کشف، کسب یا تولید و نوآوری می باشد. در دانشگاه ها انتقال دانش از طریق تدریس صورت می گیرد که مدیریت دانش در آن می تواند به شکل کاربرد دانش در مسایل انسانی به صورت ارایه خدمات عمومی و یا تداوم یافتن دانش در مراکز علمی باشد. دانشگاه علوم انتظامی به عنوان یک موسسه آموزش عالی، انتقال دهنده دانش نوین در حوزه پلیسی است و سازمان پلیس به عنوان نهادی اجتماعی که حافظ جان و مال مردم است دارای وظایف و مسوولیت های متعددی است که تحقق هر کدام از آنها نیازمند به اخذ تصمیمات واقع گرایانه است که این امرتنها از طریق مدیریت دانش و اطلاعات تحقق پذیر است. مدیریت دانش با ساده سازی و اصلاح فرآیند مشارکت، توزیع، ابداع یا آفرینش، گردآوری و درک دانش می تواند به تصمیمات نو آورانه در سازمان پلیس کمک کند و آن را از یک سازمان بوروکراتیک به سازمانی دانش محور، نوآور و روزآمد تبدیل سازد.مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای، به بررسی مفهوم مدیریت دانش، مدل ها، محدودیت ها، امکانات و چالش های پیش روی آن پرداخته و در پایان پیشنهاداتی جهت بهره گیری از مدیریت دانش در نیروی انتظامی مطرح می سازد.

برخی از سازمان ها جهت گسترش دامنه فعالیت خود،با نگرش تخصصی و حرفه ای زمینه های کاری خود را درقالب شرکت های متعدد تفکیک نموده و در تلاش برای حداکثر کردن سود از طریق انجام کلیه فعالیت ها در چارچوب گروه و در زنجیره فعالیت های مکمل یکدیگر در قالب شرکت های تخصصی سرمایه گذاری عمل می نمایند. شرکت هولدینگ متشکل از مجموعه شرکت های مختلفی است که در رشته های کاملا متنوع، فعالیت و با مالکیت و مدیریت خانوادگی اداره میشوند. ماهیت وجودی سازمان های هولدینگی ایجاد ارزشی مازاد بر مجموع ارزش تک تک واحدها (هم افزایی) و فرآیندهای آناست؛ چرا که در غیر این صورت، با منحل کردن هولدینگ انتظار می رود عملکرد واحدهای تابعه بهبود یابد. مساله اصلی این تحقیق، بررسی و ارزیابی ارتباط بین فرآیند راهبردی مدیریت مالی و عملکرد هولدینگ بنیاد تعاون ناجا، به عنوان یکی از ابعاد بسیار مهم و راهبردی کسب و کار است. همچنین در این پژوهش از مفهوم هم افزایی به عنوان متغیر میانجی که عامل اصلی اثر بخشی مدیریت مالی بر عملکرد بنیاد تعاون ناجا است، استفاده شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت پیمایشی است؛ افراد جامعه مورد نظر را مدیران عامل، معاونین مالی، مدیران مالی و کارشناسان مالی موسسات تابعه بنیاد تعاون ناجا به تعداد 300 نفر تشکیل می دهند. برای بررسی فرضیات تحقیق از تکنیک ها و روش های آمار توصیفی و استنباطی جهت تحلیل آماری سوالات استفاده گردیده است.روش و تکنیک آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل سوالات تحقیق رگرسیون بوده و برای تعیین قدرالسهم تاثیر هر یک از متغییرها از ضریب تشخیص استفاده می گردد. نتیجه گیری کلی این پژوهش حاکی از آن است که؛ فرآیند مدیریت راهبردی مالی بر هم افزایی در جهت بهبود عملکرد هولدینگ بنیاد تعاون ناجا موثر است. با اطمینان 95 درصد می توان گفت که بین مدیریت سرمایه گذاری، مدیریت مالی، مدیریت خطر، مدیریت سبد سهام و عملکرد هولدینگ بنیاد تعاون ناجا ارتباط وجود دارد و در بررسی تاثیر یا عدم تاثیر این ابعاد بر هم افزایی در عملکرد بنیاد تعاون ناجا، مشخص گردید که این رابطه معنادار بوده و این امر توانسته با ارتقای هم افزایی زمینه بهبود عملکرد هولدینگ بنیاد تعاون ناجا را فراهم آورد.