هدف پژوهش حاضر بررسی عدم تحمل بلاتکلیفی در بین زنان مطلقه و غیر مطلقه به عنوان پیش بینی کننده افسردگی، اضطراب، استرس بود. مطالعه حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خوی (اداره بهزیستی و مرکز مشاوره تارا) و زنان غیرمطلقه تشکیل می داد. از جامعه زنان مطلقه 70 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 70 نفر از زنان غیرمطلقه بر حسب سن و تحصیلات همتا شدند. پس از جمع آوری اطلاعات، به وسیله پرسشنامه های افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، داده ها در برنامه SPSS با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری میان زنان مطلقه و غیرمطلقه از نظر افسردگی، اضطراب، استرس (p<0.0001) و عدم تحمل بلاتکلیفی (p<0.0001) وجود دارد و زنان مطلقه افسردگی، اضطراب، استرس و عدم تحمل بلاتکلیفی بالایی نسبت به زنان غیرمطلقه دارند. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین خرده مقیاس های عدم تحمل بلاتکلیفی تنها استرس آمیز بودن بلاتکلیفی و منفی بودن رویدادهای غیر منتظره و اجتناب از آنها، پیش بینی کننده معنی دار افسردگی، اضطراب در میان زنان می باشد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر و پیشینه پژوهشی، کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند باعث کاهش سطوح افسردگی، اضطراب و استرس گردد. بنابراین درمان مبتنی بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و افزایش مهارت های تحمل ابهام قبل از شروع درمان اختلالات عاطفی و اضطرابی در زنان مطلقه ضروری است.