پژوهش های روان شناسی اجتماعی
سال:1390 | دوره:1 | شماره:2 |تعداد مقالات:11

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جنس در همدلی انجام شد.روش: 117 شرکت کننده، فیلمهائی را از ورود آسیب به یک مرد، یک زن و یک کودک مشاهده کردند. به علاوه، همه شرکت کنندگان به «شاخص واکنش میان فردی» برای سنجش همدلی خصیصه ای پاسخ دادند.نتایج: نتایج نشان داد زنان در هر سه موقعیت، واکنش شدیدتری به آسیب به یک فرد نشان دادند (p<0.01). همچنین، زنان در همدلی هیجانی نمره بالاتری گزارش کردند (p<0.01). بررسی جنسیت هدف همدلی نشان داد که آزمودنی های هر دو جنس با آسیب به یک زن، همدلی بیشتری نشان دادند (p<0.01).نتیجه گیری: بر پایه این یافته ها زنان در همدلی با درد، بر مردان برتری دارند و برتری زنان در همدلی خصیصه ای، محدود به همدلی هیجانی است. جنسیت هدف همدلی نیز نقش مهمی در شدت تجربه همدلی دارد.

مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی و سبک های حل تعارض مدیران با توانمندی کارکنان یکی از سازمان های استان خوزستان می باشد.روش: بدین منظور 132 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش سه پرسشنامه به کار برده شد که عبارتند از پرسشنامه های سبک های حل تعارض (راهیم، 1979)، توانمندسازی دیگران (استایمتز و تاد، 1986) و مهارت های ارتباطی (بارتون، 1990).نتایج: تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری، برازندگی الگو را با داده ها، مورد حمایت قرار دادند. شاخص های برازندگی این مدل عبارتند از41.9 CMIN :،0.08 RMSEA ،0.92 GFI ،0.87 AGFI ،0.93 IFI ،0.92 CFI ،0.87 NFI ، 0.9 TLI به دست آمده است. ضریب مسیر مهارت های ارتباطی به توانمندسازی (b=0.61، P<0.001) و ضریب مسیر سبک های مثبت حل تعارض به توانمندسازی (b=0.53، P<0.001) مثبت و معنی دار می باشد. همچنین ضریب مسیر سبک های منفی حل تعارض به توانمندسازی، منفی و معنی دار می باشد (b=-0.73، P<0.001).نتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت؛ روش هایی که مدیران برای حل تعارض و برقراری ارتباط با کارکنان اجرا می کنند در توانمند کردن کارکنان نقش مهمی را ایفا می کند.

مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش تعاملی ابعاد بی عدالتی (توزیعی، رویه ای و تعاملی) بر رفتارهای مخرب به مرحله اجرا درآمد.روش: به این منظور، از میان کارکنان یک شرکت صنعتی، 148 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه بی عدالتی توزیعی (DIQ)، پرسشنامه بی عدالتی رویه ای(PIQ) ، پرسشنامه بی عدالتی تعاملی (IIQ) و پرسشنامه رفتارهای مخرب (DBQ) پاسخ دادند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد.نتایج: یافته ها نشان داد، بی عدالتی توزیعی با خروج (ترک سازمان) و بی عدالتی توزیعی، رویه ای و تعاملی با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه دارای رابطه معنادار (P<0.01) هستند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بی عدالتی رویه ای بالا، بی عدالتی توزیعی با خروج (ترک سازمان) دارای رابطه معنادار است (P<0.01). همچنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بی عدالتی تعاملی و رویه ای بالا، رابطه بی عدالتی توزیعی با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه معنا دار (P<0.01)، ولی در بی عدالتی رویه ای و تعاملی پایین، بی عدالتی توزیعی با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه دارای رابطه معناداری نیست (P>0.05).نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه ابعاد بی عدالتی سازمانی با رفتار های مخرب (نظیر خروج و غفلت و اعتراض پرخاشگرانه) در قالب ارجاع شناختی چند سطحی اتفاق می افتد.

مقدمه: طبق تئوری پیوستار شناخت (هامند، 1996)، قضاوت به عنوان پیوستاری بین قطب شهود و قطب تحلیل در نظر گرفته شده است. در مطالعه پیش رو، صحت و سرعت قضاوت در سه وجه قضاوت شهودی، شبه عقلانی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.روش: قضاوت حرفه ای 56 شرکت کننده در دو گروه آزمایش یا تحت استرس و گروه کنترل یا بدون استرس مورد سنجش قرار گرفت.نتایج: میزان صحت هر سه قضاوت در گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. سرعت قضاوت تنها در قضاوت شبه عقلانی تفاوت معناداری در دو گروه نشان داد.نتیجه گیری: عامل استرس زا می تواند میزان صحت قضاوت ها را در سه وجه قضاوت کاهش دهد. این عامل استرس زا که در این مطالعه صوتی بود، سرعت قضاوت را بیشتر در میانه پیوستار قضاوت کاهش می داد.

مقدمه: در پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پنج عامل نیرومند شخصیتی 1- عصبیت یا بی ثباتی هیجانی -2 N برون گرایی -3 E باز بودن به تجربه -4 O توافق A و 5- وجدانی بودن C با استفاده آسیب زا از تلفن همراه در دانشجویان انجام شده است.روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دزفول بود که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه 275نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، و با مراجعه به کلاس های عمومی که همه دانشجویان شانس انتخاب را داشتند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استفاده آسیب زا از تلفن همراه (جنارو و همکاران، 2007) و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی NEO-FFI بود. به منظور تعیین تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (روش گام به گام) استفاده شدنتایج: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه با روان رنجورخویی رابطه مثبت  r=./271و با برونگرایی رابطه منفی معنی داری  r=-./21دارد. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که که متغیرهای روان رنجورخویی و برونگرایی جمعا 10 درصد واریانس استفاده آسیب زا از تلفن همراه را تبیین می کنند ( (p<0.001دیگر یافته ها دال بر آن بود که بین دانشجویان دختر و پسر و متاهل و مجرد از نظر استفاده از تلفن همراه تفاوت معنی داری وجود دارد، اما بین دانشجویان فنی و انسانی تفاوت معنی داری وجود ندارد ((p<0.001، بدین معنی که میزان استفاده از تلفن همراه دانشجویان دختر از دانشجویان پسر و دانشجویان مجرد از متاهل ها بیشتر بود.نتیجه گیری: یافته های اهمیت ویژگی های شخصیتی را در پیش بینی استفاده آسیب زا از تلفن همراه خاطر نشان می سازد.

این پژوهش با هدف پیش بینی نگرش به شایعه از طریق ویژگی های شخصیتی، عواطف مثبت و منفی و بهزیستی روانشناختی انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران بود که از میان آنها 208 نفر به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (کاستا، مک کری، 1989) عاطفه مثبت و منفی (باناس، 1988) بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) و نگرش به شایعه (لیتمن و بزو، 2004) بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و توافق پذیری 20%، عواطف منفی 27% و هدفمندی در زندگی 23%، از واریانس نگرش به شایعه را تبیین می کنند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر توجه به برخی از ویژگی های شخصیتی، عواطف و بهزیستی روانشناختی را در نگرش به شایعه محرز ساخت.

مقدمه: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر میزان رفتارهای قربانی کودکان پسر مقطع ابتدایی (مقاطع دوم و چهارم ابتدایی) شهر اصفهان صورت پذیرفته است.روش: آزمودنی های این پژوهش شامل 40 دانش آموز قربانی بود که بر اساس نمونه گیری چند مرحله ای، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفری جایگزین شدند. مداخله آموزشی مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. در پس آزمون و پیگیری مقیاس سنجش روابط همگنان (ریجبی و اسلی) بر دو گروه کنترل و آزمایش مجددا اجرا شد.نتایج: یافته های تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر مهارت های اجتماعی منجر به کاهش میزان رفتارهای قربانی و رفتارهای زورگویی کودکان قربانی شد.نتیجه گیری: بنابراین نتایج بیانگر این است که آموزش مهارت های اجتماعی می تواند باعث بهبود روابط این کودکان با گروه همگنان خویش شود.

مقدمه: مطالعه حاضر بررسی رابطه جهت گیری مذهبی با اضطراب مرگ و ازخودبیگانگی در سالمندان استان تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است به همین منظور تعداد 400 نفر از سالمندان زن و مرد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاسهای جهت گیری مذهبی آلپورت و راس، اضطراب مرگ تمپلر و از خودبیگانگی دین اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی با اضطراب مرگ همبستگی منفی و بین جهت گیری مذهبی بیرونی با اضطراب مرگ همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین در زنان و مردان جهت گیری مذهبی درونی به صورت منفی و جهت گیری مذهبی بیرونی به صورت مثبت اضطراب مرگ را پیش بینی نموده است. همچنین، نتایج حاکی از این است که در سالمندان زن و مرد بین جهت گیری مذهبی درونی با از خودبیگانگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد و بین جهت گیری مذهبی بیرونی با از خودبیگانگی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی دو متغیر قوی برای پیش بینی از خودبیگانگی بوده است، که میزان این پیش بینی در سالمندان مرد بیشتر بوده است. (p=0.05)نتیجه گیری: نتایج حاصله تلویحات مهمی درباره نقش پیش بینی کننده جهت گیری مذهبی بر اضطراب مرگ و از خود بیگانگی در سالمندان را ارائه می دهد و موید تاثیر جهت گیری مذهبی درونی بر کاهش اضطراب مرگ و احساس از خودبیگانگی می باشد.