این مطالعه با هدف مقایسه راهبردهای یادگیری شناختی، فراشناختی و برنامه ریزی شناختی در دانش آموزان با و بدون اختلال ریاضی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر 11 ساله دارای اختلال یادگیری خاص شهر اردبیل بوده که در مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند. از بین این دانش آموزان 25 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه بهنجار نیز شامل 25 دانش آموز بهنجار بود که با توجه به سن، هوش، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مقطع تحصیلی و عدم سابقه اختلال های روان شناختی از بین چند مدرسه به منظور مقایسه با این گروه همتا و با روش تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های شناختی و فراشناختی ولترز، مازهای پرتئوس (برنامه ریزی شناختی) و آزمون هوشی ریون جمع آوری و از طریق تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در راهبردهای شناختی و فراشناختی و برنامه ریزی شناختی با دانش آموزان عادی تفاوت معناداری دارند و در این مؤلفه ها به صورت معناداری پایین تر از همتایان عادی خود بودند. بنابراین دانش آموزان دارای اختلال ریاضی، عملکرد پایین تری نسبت به دانش آموزان عادی در مؤلفه های راهبردهای یادگیری و برنامه ریزی شناختی دارند.