روانشناسی مدرسه
سال:1391 | دوره:1 | شماره:2 |تعداد مقالات:7

هدف این مطالعه، تعیین نقش مطلوبیت اجتماعی، سلامت روانی و خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تح صیلی دانش آموزان عادی و تیزهوش است. نمونه این پژوهش، شامل 240 دانش آموز دختر بود که از میان دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان های عادی و تیزهوش شهر اردبیل به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تحریف واقعیت، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس خودکارآمدی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تحریف واقعیت (0.52 در مقابل -0.29)، سلامت روانی (0.21 در مقابل 0.24) و خودکارآمدی (021 در مقابل 0.38) با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادی و تیزهوش رابطه مثبت معنی داری دارند. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که حدود 12 درصد واریانس مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیز هوش توسط متغیرهای مطلوبیت اجتماعی، سلامت روانی و خودکارآمدی تبیین می شود، در صورتی که در دانش آموزان عادی این مقدار حدود 31 درصد بود. این نتایج نشان می دهد که سطح پایین مطلوبیت اجتماعی و سطوح بالای سلامت روانی و خودکارآمدی، پیشرفت تحصیلی را افزایش می دهند.

هدف این تحقیق مطالعه هویت یابی فردی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود که طی آن عزت نفس، ارتباط با همسالان، گرایش مذهبی، سلامت روان و نفوذ والدین به عنوان همبسته های هویت فردی دانش آموزان مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف آن، تحق یق حاضربه شیو ه توصیفی - همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان ها دخترانه شهرستان اردبیل است. نمونه آماری شامل 357 نفر از دانش آموزان دختر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های هویت یابی آدامز، جهت گیری مذهبی آلپورت، عزت نفس روزنبرگ، سلامت روانی گلدبرگ و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته، جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از رگرسیون چند گانه استاندارد (همزمان) استفاده شد. نتایج نشان داد که از روی عزت نفس، ارتباط با همسا لان، نفوذ والدین، میزان مذهبی بودن و سلامت روان دانش آموزان می توان هر یک از سطوح هویت یابی را به خوبی پیش بینی کرد. نتایج به دست آمده، در چهارچوب نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته است.

در این پژوهش، سودمندی برنامه طراحی شده بر اساس رویکردهای پرسش از نویسنده و درک خواندن سه وجهی در افزایش درک متنهای حکایت های کهن، نثر امروزی و داستان کوتاه دانش آموزان دوره راهنمایی بررسی شد. بدین منظور 71 دانش آموز پسر پایه دوم راهنمایی دو کلاس یک مدرسه راهنمایی به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گماشته شدند. ابزار پژوهش پیش آزمون و پس آزمون درک خواندن پژوهشگر ساخته بودند. برنامه طراحی شده برای گروه آزمایشی در هشت جلسه (5 جلسه بحث کلاسی و 3 جلسه بحث گروهی) به کار گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده عملکرد بهتر دانش آموزان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه هم در کل آزمون و هم در تمامی خرده آزمون ها بود. استفاده از پرسش های رویکردهای پرسش از نویسنده و خواندن سه وجهی، الگودهی معلم و بحث و گفتگو با همسالان به افزایش درک خواندن دانش آموزان انجامید.

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاور هی گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری، بر سلامت عمومی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر اهواز صورت گرفت. در این مطالعه جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر اهواز در سال تحصیلی 90 - 89 بود. 200 دانش آموز پسر به صورت تصادفی از دو ناحیه 1 و 4 آموزش و پرورش شهر اهواز انتخاب شدند و به پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای پاسخ دادند. از بین این افراد 30 دانش آموز پسر بر اساس نقطه برش در ابزار فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) در یک طرح آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه اجرا گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس با کنترل پیش آزمون انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش مولفه های سلامت عمومی (کاهش افسردگی، اضطراب، شکایات بدنی و بدکارکردی اجتماعی) دانش آموزان پسر در گروه آزمایش شده است. در نتیجه، درمان گروهی عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس یک روش موثر در کاهش نشانه های روان شناختی و بهبود علائم دانش آموزان پسر دبیرستانی است.

هدف این پژوهش، بررسی فرایندهای خانواده شامل: انسجام و احترام متقابل خانواده، مهارت ارتباطی خانواده، مهارت مقابله خانواده و مهارت تصمی مگیری و حل مسئله خانواده به عنوان پیش بین های مشکلات رفتاری در دانش آموزان پایه دوم دبیرستان شهر یاسوج بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه دوم دبیرستان شهر یاسوج در سال تحصیلی 89 - 88 بود. نمونه پژوهش به حجم 590 نفر دانش آموز بود که به روش خوشه ای مرحله ای از 38 دبیرستان دخترانه و پسرانه شهر یاسوج انتخاب شد. از این میان افرادی که نمره آن ها در آزمون مشکلات رفتاری آشنباخ (YSR)، مساوی و بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود، به عنوان گروه دارای مشکلات رفتاری (N=75) و افرادی که نمره آن ها در این آزمون، مساوی و پایین تر از یک انحراف معیار از میانگین بود، به عنوان گروه بدون مشکلات رفتاری (N=75) انتخاب شدند. سپس دانش آموزان این دو گروه پرسشنامه فرایندهای خانواده، فرم ویژه فرزندان، را تکمیل نمودند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل تمایز مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها بیانگر این بود که ترکیب خطی متغیرهای فرایندهای خانواده، قادر است مشکلات رفتاری را در دانش آموزان پایه دوم دبیرستان شهر یاسوج پیش بینی کند.

هدف از این پژوهش، بررسی باورهای فراشناختی در دانش آموزان تیز هوش و عادی بود. در این پژوهش 60 دانش آموز پسر در دو گروه 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. فرضیه تحقیق عبارت از این بود که بین دانش آموزان تیزهوش و عادی در باورهای فراشناختی تفاوت معنی دار وجود دارد. برای سنجش فرضیه از پرسشنامه فراشناختی 30 سوالی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش و عادی در باورهای فراشناختی تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین بین دانش آموزان تیز هوش و عادی در خرده عامل های خودآگاهی شناختی و باور درمورد نیاز به کنترل افکار، تفاوت معنی دار وجود دارد اما در عامل های اعتماد شناختی، باورها مثبت درمورد نگران و باورهای منفی درمورد کنترل ناپذیری و خطر، تفاوت معنی دار مشاهده نشد. به نظر می رسد، دانش آموزان تیزهوش به دلیل برخورداری از سطوح بالاتر هوش، تلاش می کنند تا بر نحوه عملکرد ذهنی خود توجه بیشتری نموده و در نتیجه از معیار خودآگاهی بالاتری برخوردار هستند، اما مولفه های باورهای مثبت و منفی و اعتماد شناختی ظاهرا مستقل از تاثیر هوش قرار دارند.

هدف پژوهش حاضر بررسی سهم متغیرهای عملکرد خانواده (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، پاسخ دهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی)، منبع کنترل و عزت نفس در پیش بینی رفتار مطلوب انضباطی دانش آموزان دبیرستانی بوده است. به همین منظور، 380 دانش آموز دبیرستانی و معاونین مدارس آنها با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر همبستگی مثبت و معنادار بین عملکرد خانواده در همه ابعاد (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، پاسخ دهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی) با رفتار مطلوب انضباطی دانش آموزان، منبع کنترل درونی دانش آموزان با رفتار مطلوب انضباطی و بین عزت نفس دانش آموزان با رفتار مطلوب انضباطی آنان بود. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای آمیزش عاطفی، عزت نفس و کنترل رفتار توانسته اند رفتار مطلوب انضباطی دانش آموزان را پیش بینی کنند.