مفهوم فرصت طلبی از دیر باز به طور خاص مورد توجه بسیاری از متفکران اجتماعی بوده است. در یک نگاه دقیق، فرصت طلبی به عنوان یک پدیده چند علتی، چند بعدی و چند دلالتی به نابهنجاری های اجتماعی که می تواند باعث تخریب نظام اخلاقی جامعه شود، مربوط می شود. نگاهی دقیق به ادبیات موضوع نشان می دهد که برخی پژوهشگران در پی تبیین اجتماعی پدیده فرصت طلبی هستند، درحالی که بعضی دیگر در پی تبیین آن با تعیین-کننده هایی چون انتخاب های فردی می باشند. این یک مفروضه است که این انتخاب ها صرفا در یک خلاء اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت نمی گیرد و انواع تعیین کننده های زمینه ای چون سن، جنس، وضعیت تاهل، طبقه اجتماعی و اشتغال از یک طرف و متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از سوی دیگر، بر آن تاثیر گذارند. این تحقیق در پی مطالعه پیمایشی فرصت طلبی و تعیین کننده های آن در میان شهروندان 20 سال به بالای اصفهان (n=384) است. مطالعات در این زمینه نشان می دهد هر چه میزان دینداری، انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی در جامعه بیشتر باشد، میزان فرصت طلبی در جامعه کاهش می یابد و از سوی دیگر هر چه میزان آنومی و فردگرایی در جامعه بیشتر باشد، میزان فرصت طلبی نیز افزایش می یابد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق می توان اذعان داشت که فرصت طلبی بر حسب سن شهروندان متفاوت است، حال آن که جنسیت و وضعیت تاهل هیچ گونه تاثیری بر گرایش افراد به سمت رفتارهای فرصت طلبانه ندارد و طبقه اجتماعی، سرمایه اجتماعی، دینداری، فردگرایی و انسجام اجتماعی و آنومی رابطه معنی داری با فرصت طلبی دارند.