پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین افسردگی و نگرش به سوء مصرف مواد مخدر در دانش آموزان دوره متوسطه شهر رشت می پردازد. به همین علت تعداد 201 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه های اول الی سوم به صورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. روش تحقیق هبستگی بوده و ابزار اندازه گیری پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته و سوء مصرف مواد مخدر می باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین افسردگی و نگرش به سوء مصرف مواد مخدر با توجه به متغیر جنسیت و پایه های تحصیلی بوده است. یافته های این پژوهش با توجه بر آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استودنت و تحلیل واریانس دو راهه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بدون در نظر گرفتن پایه تحصیلی، نمرات افسردگی و نگرش نسبت به اعتیاد در دختران و پسران با هم متفاوت می باشد. به عبارت دیگر پسران نسبت به دختران نگرش مثبت و معناداری نسبت به اعتیاد دارند. همچنین بین افسردگی بالا و نگرش مثبت به اعتیاد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد یعنی هر چقدر افسردگی بیشتر شود، نگرش نسبت به اعتیاد مثبت تر است (r=0.38). به علاوه رابطه همزمان دو متغیر پیش بین جنسیت و پایه تحصیلی با افسردگی به عنوان متغیر وابسته مثبت و معنی دار بوده است؛ یعنی جنسیت مذکر همراه با افزایش پایه تحصیلی از اول به سوم باعث کاهش میزان و بروز افسردگی می شود و بالعکس جنسیت زن همراه با پایین بودن پایه تحصیلی باعث افزایش میزان و بروز افسردگی می گردد. نتایج بیانگر آن بود که رابطه همزمان دو متغیر پیش بین جنسیت و پایه تحصیلی با نگرش مثبت به اعتیاد به عنوان متغیر وابسته مثبت و معنی دار است.