مقاله حاضر، در بخش اول به تبیین رویکردهای نظری و ارائه مدل های تطبیقی عرصه تاثیر و تقابل کارکردی الگو در فضای ذهن و عین مخاطب، پرداخته و در بخش دوم به مطالعه موردی در مصداق عروسک باربی می پردازد. در رویکرد نظری، در مقام تاثیر الگو بر مخاطب، به ابعاد مساله در سه سطح مدل نظری، تقلیل تئوریک و تحلیل پرداخته می شود، در سطح اول تحلیل، کارکرد اساسی الگو، «همزادپنداری» در نظر گرفته شده است، که خود در سطح تحلیل دوم به سه کارکرد «مطلوب آرمانی»، «معیار خوب و بد» و نیز «سبک زندگی»، توسعه می یابد. از منظر تفکیک حوزه های عینیت و ذهنیت نیز، کارکرد شخصیت الگو بر مخاطب، در پنج سطح بینش، دانش، گرایش، روش و کنش، ذکر می گردد. پس از آن «مفهوم شناسی متنی و فرهنگی» سه واژه متشابه «اسوه»، «اسطوره» و «قالب» با یک ماتریس تطبیقی و مقایسه ای برای تبیین تفاوت کارکرد گرایانه رویکرد تولیدی و شخصیت سازی در نگاه اسلامی و غربی ارائه می گردد. در پایان با توجه به تاثیر متقابل ذهنیت و عینیت از دو منظر حرکت از بعد مادی به بعد ذهنی، و حرکت از بعد ذهنی به بعد مادی، تلاش می شود، حوزه الگوسازی، با مطالعه موردی عروسک باربی، در بستر کلان مفهومی تقابل الگویی تمدنی غرب با تمدن اسلامی، و به ویژه «اسلام هراسی» پس از حادثه یازده سپتامبر، شاهدی بر تعین و تشخص تحلیلی در حوزه الگوها ارائه شود.