زمینه و هدف: پس از تولد اولین نوزاد ناشی از لقاح خارج رحمی، امکان درمان زوج های ناباروری فراهم شد که به دلایل ضعف در عوامل اصلی شکل گیری فرزند، توان باروری طبیعی را نداشتند. پیشرفت فن آوری های لقاح خارج رحمی، امکان جایگزینی گامت/ جنین یا رحم را در صورت مواجهه زوج با فقدان یا نقص یک یا برخی از این موارد، به شکل باروری شخص ثالث فراهم نمود.روش بررسی: جایگزینی رحمی زمانی ضرورت می یابد که زوج، همه عوامل دخیل در شکل گیری فرزند را دارند ولی به دلیل فقدان رحم سالم، امکان داشتن فرزند از آنها سلب گردیده است. فن آوری های لقاح خارج رحمی IVF/ICSI این امکان را برای چنین زوج هایی فراهم نموده است که جنین سالم آنها در آزمایشگاه جنین شناسی تشکیل شود و در موقعیتی مناسب، به رحم شخص ثالث انتقال یابد. زمانیکه زنی آمادگی خود را برای در اختیار گذاشتن رحم خود برای انتقال جنین زوج متقاضی درمان، اعلام نماید و متعهد شود که پس از زایمان، فرزند را به صاحبان گامت عودت خواهد داد، جانشینی رحمی به منصه ظهور رسیده است.نتایج: روش درمانی جایگزینی رحمی، بر اساس منشا تخمکی که برای ایجاد جنین به کار برده می شود به دو گروه عمده روش جایگزینی کامل و جایگزینی نسبی تقسیم می شود. اگر چه بر اساس نحوه استفاده از تخمک، اسپرم شخص ثالث و بکارگیری رحم جایگزین در روش لقاح خارج رحمی، به انواع متعدد دیگری نیز قابل تقسیم است. استفاده از این گونه روشها، در شکل گیری و تولد فرزند که با حضور شخص ثالثی محقق می گردد، مستلزم توجه به ابعاد متنوع فقهی، حقوقی، اخلاقی و فرهنگی (جامعه شناختی، روانشناختی) است. در حال حاضر در ایران، اجماع علما، در پاسخ به استفتایی که پژوهشکده ابن سینا در این مورد اخذ نموده است، امکان استفاده از رحم جایگزین را مجاز و حق امتناع از استرداد فرزند توسط بانوی صاحب رحم را مردود شناخته است. متاسفانه، به علت فقدان قانونی مدون، زوجین متقاضی درمان، یا از انجام درمان منصرف شده، یا مجبور به اقداماتی می گردند که بر اساس قوانین، جرم شناخته می شود. به عنوان مثال در قوانین فعلی، صدور گواهی ولادت فقط منحصر به زنی است که فرزند را زایمان می نماید؛ در این موقعیت، یا پزشک ناچار به صدور گواهی تولد به نام صاحبان گامت می گردد، یا بانوی صاحب رحم مجبور می شود به نام بانوی متقاضی رحم جایگزین بستری شود.نتیجه گیری: تنظیم قراردادی دو طرفه بین زوجین متقاضی رحم جایگزین و بانوی صاحب رحم، با مشکلات عدیده قانونی، فرهنگی و پزشکی مواجه است. مراکز درمان ناباروری در تشخیص سلامت، ارایه مشاوره های مورد نیاز و نظارت بر توافق فی مابین نقش اساسی را ایفا می نمایند؛ در حالیکه بروز هرگونه اختلاف فی مابین در روند درمان، با خلا قانونی موجود، مشکلات لاینحلی را برای طرفین قرارداد فراهم می آورد. با فراهم آمدن فن آوری استفاده از رحم جایگزین در کشور و نیاز مبرم زوج های نابارور متقاضی، تدوین مقررات و تنظیم لوایح قانونی ضرورت یافته و امکان مساعدی را در جهت رفع این گونه مشکلات و تقویت و استحکام بنیان خانواده، فراهم می سازد. آشنایی عموم با پیشرفت های فن آوری نوین باروری و فراهم آمدن امکان درمان زوج های ناباروری که به دلیل فقدان رحم یا ابتلا به بیماری های صعب العلاج (نظیر سرطان) از داشتن رحم محروم شده اند، زمینه همدلی و همیاری بانوانی را در پی خواهد داشت که با ایثار و از خود گذشتگی و با جایگزینی رحم سالم خود امکان باروری زوج نابارور را فراهم می سازند.