طرز تفکر انسانها با گذشت زمان تغییر میکند، چون هم شرایط دگرگون میشوند و هم مغز ما رشد میکند و هم اینکه آموزشهایی که می بینیم، بر روی ما تاثیر می گذارند. بنده حدود 50 سال است که با علم شیمی سروکار داشتم و در طول این مدت مطالبی از شیمی یاد گرفتم که در زندگی فردی و اجتماعی بنده بسیار تاثیرگذار بودند. در این بحث، دوست دارم برخی از آنها را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. شیمی تنها چند فرمول و جدول تناوبی نیست، بلکه دنیایی ژرف از دانش، به اضافه فلسفه و منطق است. مواردی را که آموخته ام به شرح زیر هستند: 1) از این که واکنش های شیمیایی یک طرفه دیر یا زود متوقف می شوند و واکنش های برگشت پذیر و دوطرفه یا رفت و برگشتی ادامه دار و پایدار هستند، به این نتیجه رسیدم که روابط خود را بر اساس روابط متقابل، پایه ریزی کنم تا دوام داشته باشند. 2) از این که عناصر خواص متفاوتی دارند، حتی عناصر واقع در یک گروه جدول تناوبی، متوجه شدم که هیچ دو انسانی یافت نمی شود که مثل هم باشند، حتی دوقلوهای همسان. در نتیجه، از همه افراد توقعات یکسانی نباید داشته باشیم و افراد را نباید با هم مقایسه کنیم و هرکس را هر طور که هست بپذیریم. 3) از این که برخی از مواد نقطه ذوب و جوش بالا دارند و برخی برعکس و حتی ممکن است در اثر حرارت منفجر شوند، آموختم که بعضی افراد به سرعت عصبانی می شوند و از کوره در می روند. بنابراین، در قبال چنین افراد باید آرامش و خونسردی خود را حفظ کرد و از ایجاد هرگونه تنش خود داری کرد. در غیر این صورت، هر دو صدمه می بینیم. 4) از این که برخی از عناصر تمایلی به واکنش شیمیایی ندارند و بیشتر تنهایی را دوست دارند، به این نتیجه رسیدم که بعضی آدم ها با بقیه سازگاری ندارند. بنابراین آنها را بهتر است به حال خود بگذاریم و آرامش آنها را تا آنجایی که ممکن است به هم نزنیم و حریم آنها حفظ شود.