اثبات ذات فردی برای اشیا، مسأله ای هستیشناختی است که ریشه در آرای فلاسفۀ یونان دارد. ذات گرایی ارسطویی؛ اوصافی ضروری را برای اشیا ثابت می کند که ذات شیء وابستۀ به آن ها بوده و با تغییر آنها ذات شیء از بین میرود. کریپکی با ارائۀ نظریۀ علّی دلالت، اسم خاص را دالّ ثابت میداند. دالّ ثابت بودن اسم خاص بدین معناست که مدلول اسامی خاص در تمامی جهانهای ممکن ثابت است؛ یعنی در هر مدلول، امری وجود دارد که در تمامی حالات و فروض ثابت میماند و این به معنای اثبات ذات فردی برای اشیاست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی - تطبیقی و با هدف مقایسۀ آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذاتگرایی در دو سنت فلسفۀ تحلیلی و فلسفۀ اسلامی دارد. ذات فردی از منظر علامه طباطبایی در سنت فلسفۀ اسلامی و با گذر از ماهیتگرایی به اصالت وجود معنا مییابد. نظرات علامۀ طباطبایی و کریپکی علی رغم شباهتی که در اثبات ذات فردی برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت های فلسفی متفاوت، تفاوت های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.