آمایش و ساماندهی سرزمین و فضای جغرافیایی در ایران برمبنای نظریات سرمایه داری طراحی شده است. به همین جهت مناطق کشور به صورت نامتعادل توسعه یافته است و این امر یکی از دلایل افزایش تضاد طبقاتی در ایران است. در صورتی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بحث عدالت اجتماعی و تعادل های منطقه ای را مطرح می کند، مقاله می خواهد نظر جغرافیدانان در کاربرد ایدئولوژی ها و اندیشه های سیاسی در طراحی فضا و آمایش سرزمین را جلب کند، و نشان دهد جغرافیای فاقد تفکر فلسفی به بیراهه می رود و جغرافیدانان فاقد تفکر فلسفی در حد یک ابزار علمی بیش نیستند.
مقاله مثال هایی را از ساماندهی فضای کشاورزی- روستایی- شهری و معدنی کشور برمبنای نظریات سرمایه داری و طرح های مصوب دولت 1332 به بعد نشان می دهد و از جغرافیدانان ایران می خواهد برنامه های فضایی و آمایشی کشور را مورد نقد و بحث قرار دهند تا راهکارهای مناسب برای رعایت عدالت اجتماعی و تعادل های منطقه ای پیدا شود.