هدف پژوهش حاضر بررسی کیفیت تصمیم گیری اقتصادی افراد در موقعیت ریسک و عدم قطعیت است. روش پژوهش نیمه آزمایشی یک گروه با پس آزمون است. جامعه آماری کل دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی درسال 97 حدود هشت هزار و هفتصد نفر بود و با توجه به برقرار نبودن شرط نرمال بودن برای آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون نمونه ی180نفر برآورد شد. ابزار مورد استفاده برای بررسی نقش سوگیری های شناختی که نظریه ی چشم انداز در تصمیم گیری اقتصادی پیش بینی کرده بود تکلیفی چندبعدی ساخت پژوهشگر بود که با 31 مسیله در 5بخش نقض عقلانیت اقتصادی را از طریق پدیده هایی چون ریسک گریزی، باخت گریزی، ابهام گریزی، اثر چارچوب، وزن دهی احتمالاتی و غیره اندازه گیری نمود. نمره ی بیشتر در این تکلیف فاصله ی بیشتر فرد ازعقلانیت (به تعبیر اقتصادنیوکلاسیک) رانشان می دهد. انتخاب افراد درهر 5 بعد تکلیف گرایش معنادار آنها به تصمیم گیری غیرعقلانی را به وضوح نشان می داد. میانه ی نمرات 25 از 31 نمره بود. به عبارتی بیش از 80 درصد از شرکت کنندگان نمره ای بالای 50% (15٫ 5 نمره) دریافت کرده اند (0٫ 05