اگر چه فرق مختلف متکلمین همچون اشاعره، معتزله و امامیه اختلاف نظر زیادی در اصول و فروع دین دارند اما جملگی در اصل توحید که محور دین اسلام را تشکیل می دهد موافقت دارند. با این حال تفاسیر گوناگون، بعضا متضاد و بلکه متناقضی که از همین اصل ارایه نموده اند، ریشه همه اختلافات دیگر است. متکلمین معتزلی که استدلال عقلی را ملاک قضاوت در باب توحید دانسته اند با تکیه بر بساطت مطلق ذات و نفی وحدت صفت و موصوف به ذاتی که در واقع فاقد صفات است قای شده و پس از آن در توضیح و تبیین صفات اعلام شده در کتاب قرآن به تکلف افتاده اند. رای آنان درباره علم و قدرت الهی اگر با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد مستلزم نفی این صفات می باشد. بزرگان این مکتب برای آنکه بدین ملازمه تصریح ننمایند بسیار کوشیده اند تا نیابت ذات از صفات را با قالبی منطقی، معقول ارایه نمایند که این مقاله تتبعی است در آثار آنان.