خانواده، بنیادی ترین و اصلی ترین واحد اجتماعی است. توجه به خانواده و رفع نیازهای اعضای آن در بالاترین سطوح، به ویژه نیاز به فراغت، از مظاهر فرهنگ ایرانی و اسلامی است که باعث پرورش افرادی سالم برای نسل های آتی می شود. امروزه مجتمع های تجاری، تجلی تحولات فرهنگی و رفتاری در حوزه مصرف و فراغت محسوب می شوند. این مراکز در شهرهای بزرگ کشور، با پذیرش عملکردهای اجتماعی، فرهنگی و تفریحی علاوه بر کارکرد اقتصادی، به فضاهایی با کاربری مختلط و متنوع تبدیل شدند و در رقابت با یکدیگر در تلاش هستند تا پذیرای گروه های متنوع جامعه نظیر زنان و جوانان و مناسب برای همه افراد خانواده گردند. از این رو، توجه به گونه ای از گذران فراغت خانواده ها که خاص زندگی شهری و مدرن است، یعنی بازدید و استفاده از امکانات تجمیع شده در مجتمع های تجاری و پژوهش درباره مؤلفه هایی از معماری مجتمع های تجاری که این مراکز را به فضاهای دوستدار خانواده تبدیل می کند، هدف اصلی این پژوهش است. روش پژوهش، نظریه پردازی داده بنیاد با رهیافت نظام مند استراوس و کوربین است. داده ها از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 57 مراجعه کننده به برخی مجتمع های تجاری منتخب و تحلیل الگوهای رفتاری استفاده کنندگان از این مراکز در حوزه های خرید، سرگرمی و فراغت به دست آمده است. یافته های این پژوهش در قالب مقوله های به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها، در 6 حوزه اصلی یعنی مقوله محوری، شرایط علّی، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها طبقه بندی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد با انتخاب تجربه خرید خانوادگی به عنوان مقوله محوری، می توان پیامدهای تجربه خرید خانوادگی در دو حوزه خانواده و مجتمع تجاری را در شهر تهران به دست آورد. همچنین مؤلفه های مؤثر در معماری مجتمع های تجاری دوستدار خانواده از دیگر نتایج پژوهش حاضر است که بیشتر در بخش شرایط علّی و از پیش نیازهای تجربه خرید خانوادگی قرار می گیرد.