طی دوره های باستانی، شرایط جغرافیایی و عوامل طبیعی، تأثیر بسزایی در شکل گیری محوطه های باستانی، رونق و افول آن ها و همچنین الگوی استقرار محوطه ها داشته است. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، کنام سازی گروه های انسانی در بخش شمال غربی فلات مرکزی (زیرحوضۀ آبخیز قزوین) و الگوی استقرارگاه ها از آغاز دورۀ نوسنگی جدید تا پایان دورۀ مس و سنگ، باتوجه به ویژگی های ژئومورفولوژیک و ارتفاعی، شبکه های زهکشی و تحولات اقلیمی می باشد. بدین جهت، در ابتدا، با استفاده از مدل ارتفاع رقومی 30 متر و نرم افزار Arc GIS، زیرحوضۀ آبخیز قزوین مشخص گردید و با استفاده از همین نرم افزار، نقشه های ژئومورفولوژی، ارتفاع، فاصله از آبراهه و رده بندی آبراهه ها (شبکۀ زهکشی) تهیه شد؛ سپس موقعیت محوطه های باستانی این سه دوره در ارتباط با این عوامل ذکر شده، مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. در ادامه به منظور افزایش معنای اطلاعات به دست آمده از بررسی ارتباط نقاط باستانی با عوامل موردنظر، این نتایج در ارتباط با ویژگی هایی اقلیمی و تحولات آن طی سه دورۀ نوسنگی، مس و سنگ انتقالی و مس و سنگ نیز، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل طبیعی مورد بررسی در این پژوهش، در ایجاد الگوی استقرار محوطه های باستانی زیرحوضۀ آبخیز قزوین و همچنین گسست ها و پیوست های استقراری، بسیار تأثیرگذار بوده اند.