هدف از انجام این پژوهش، ارایه نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور با رویکرد آینده پژوهی بود. روش پژوهش ازنظر سطح، راهبردی، ازلحاظ نوع، کیفی، ازحیث راهبردی، فرایندی، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث زمان، آینده نگر بود. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (18 نفر) و جامعه اطلاعاتی (39 نسخه) بود. ابزار پژوهش شامل سه روش مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه و تکنیک دلفی بود. روایی ابزارها براساس اعتبار علمی و حقوقی نمونه آماری، ارزیابی محتوایی متخصصان و ضرایب توافق بین خبرگان مطلوب ارزیابی شد. از روش های کدگذاری و تحلیل سیستمی مفهومی برای تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد که چارچوب کلی آینده پژوهی مدیریت زنان در ورزش، مشتمل بر چهار لایه فرصت یابی آینده، تحلیل گلوگاه ها، راه یابی آینده نگر و اجرا و بازنگری بود که هر لایه، خروجی جدایی به ترتیب موضوع ها، عوامل کلیدی، نقشه راه و عملکرد دارد. منظرهای آینده پژوهی مدیریت زنان در ورزش کشور در سه منظر زمانی گذشته، حال و آینده و دو بخش نظری و اجرایی بررسی شدند. درنهایت، الگوی آینده نگری مبتنی بر اقدام ها و ملاحظات لازم برای بهبود جایگاه زنان در مدیریت ورزش کشور، در پنج سطح چالش، قابلیت، راهبرد، عملکرد و پیامد ترسیم شد. براساس یافته ها می توان گفت که آینده نقش آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور هم زمان متاثر از عوامل و جریان های درون و برون سیستمی ورزش است. این چارچوب نگاهی کلی گرا، سیستمی و بلندمدت به مقوله مدیریت زنان در بخش ورزش دارد و می کوشد تا راهنمای عمل مدیران درافق های زمانی دورتر و حیطه های وسیع تر اجرایی باشد.