ناسازگارباوری اختیارگرا ، تعیّن علّی حاکم بر تمام رخدادهای عالم را مانعی جدّی بر سر راه اختیار فاعل می داند. از این رو، ذیل سه رویکرد نامتعیّن انگاری صرف ، علّیّت نامتعیّن رخدادها و علّیّت فاعل به دنبال راهی جهت تأمین اختیار انسان است. در پژوهش حاضر به دیدگاه نظریه پردازان اصلی این سه حوزه اشاره کرده و به تبیین و نقد آن ها می پردازیم. سپس با اتکا به تعریف «اختیار» بر مبنای دو اصل «وجود جایگزین های محتمل در لحظه انتخاب» و «کنترل فعالانه فاعل نسبت به فعل»؛ نشان خواهیم دا د که تنها «علّیّت فاعل» ، موفق به ارائه ی تصویری معقول از فاعلیت اختیاری انسان می شود؛ زیرا دیدگاه های رقیبش از نقش فاعل در کنترل و هدایت فعل اختیاری غفلت کرده و فعل اختیاری را صرفاً به فعلی اتفاقی و تصادفی تقلیل می دهند. «علّیّت فاعل» با انکار انحصار نقش علّیّت برای رخدادها، مدعی است که آدمی در اراده کردن تنها متأثر از رخدادهای پیرامون خود نیست، بلکه بالذّات و با قوای علّی ای که دارد ، حداقل علّت ایجاد یکی از رخدادهای نفسانی ای می شود که آغازگر فرایند تحقق فعل خارجی است. از این رو، به رغم تعیّن علّی او حقیقتاً مختار است و هدایت و کنترل فعلش را در دست دارد.