شهرک های گردشگری به عنوان نوع خاصی از تلاش های بشر در سال های اخیر برای تلفیق اسکان و گذران فراغت، نیاز جدیدی را در عرصه نظریه و عمل برنامه ریزی شهرها به وجود آورده اند. در گونه شناسی برنامه ریزی، هنوز یک اجماع کلی بر رده بندی این نوع خاص به وجود نیامده است؛ لذا در این نوشتار تلاش بر این خواهد بود تا بررسی نظریههای مطرح در برنامهریزی به صورت عام و برنامهریزی شهری و گردشگری به صورت اخص، به یک رویکرد نظری در رابطه با نظریهی برنامهریزی شهرکهای گردشگری منجر گردد. از سوی دیگر با اولویت دادن به مسائل کالبدی و اجتماعی موجود در شهرکهای گردشگری، به دلیل رابطهی متقابل کالبد و اجتماع، با استفاده از یک زمینهی تحقیقی از این گونه موارد در شهرها، تلاش شده است تا جهتگیری کلی به سمت و سوی «برنامهریزی کالبدی-اجتماعی» شهرکهای گردشگری باشد. در ادامه برای ایجاد ارتباط میان کالبد و روابط اجتماعی در شهرکهای گردشگری، فرآیند تبدیل احساس محیط به کنش اجتماعی در محیط کالبدی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با ملاک قرار دادن شهرک گردشگری امیرکبیر در شهر اراک، یافته های پژوهش در خصوص ارتباط کالبد شکل گرفته و اجتماع حاضر در این نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای به سامان رسیدن این پژوهش که از نوع بنیادی و با هدف تبیین راهکارهای اجرایی انجام شده است، از روش «توصیفی-تحلیلی» در کنار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای استفاده شده است. در پایان نیز اطلاعات جمع آوری شده با «مشاهده مشارکت آمیز» محقق به صورت «قیاسی» به سنجش گذاشته شده است.