Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    1-5
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    420
  • دانلود: 

    323
چکیده: 

به درستی مشخص نیست که آیا زنان می توانند طی پاندمی کرونا تصمیم به بارداری بگیرند یا این که خطری آن ها را تهدید می کند یا خیر، زیرا بررسی پیامدهای طولانی مدت ابتلا به این ویروس به ویژه در ماه های اول بارداری، نیاز به گذشت زمان و مطالعات بیشتر دارد (1). ویروس COVID-19 در مایع منی و بیضه های مردان آلوده به ویروس در مرحله حاد یا دوره نقاهت بیماری یافت نشده است، بنابراین احتمال این که بیماری از طریق جنسی منتقل شود غیر محتمل است (2). با این وجود گزارش شده است که سیستم تولیدمثل مردان نسبت به عفونت آسیب پذیر است و تغییرات قابل توجهی در هورمون های جنسی بیماران COVID-19 مشاهده شده است که مطرح کننده آسیب به عملکرد گنادها می باشد. بنابراین مردان جوانی که از COVID-19 بهبود یافته اند و علاقمند به فرزندآوری هستند، باید در زمان تصمیم گیری برای باروری، مشاوره دریافت کنند (3). به دلیل آسیب به ایمنی سلولی و تغییرات فیزیولوژیک، زنان باردار نسبت به بیماری های تنفسی حساس هستند و احتمال وقوع پنومونی شدید در آن ها بیشتر است(4). زنان باردار ممکن است در معرض افزایش خطر نوع شدید بیماری COVID-19 باشند. برای کاهش بیماری شدید COVID-19 زنان باردار باید از خطرات بالقوه نوع شدید بیماری آگاه باشند...

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 420

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 323 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 9
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    6-21
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    971
  • دانلود: 

    763
چکیده: 

زمینه و هدف: سرعت رشد جمعیت سالمندان نسبت به گذشته افزایش یافته و این افزایش نشان دهنده توجه بیشتر به تامین سلامت و رفاه سالمندان است. ازسویی، رشد جمعیت سالمندان و تاثیر آن بر شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه موجب توجه بیشتر به مساله سالمندی در جامعه می شود. از سویی، در سالمندی توانایی های جسمی و روانی کاهش پیدا می کند که در کیفیت زندگی آن ها موثر است. رفاه و کیفیت زندگی با شاخص هایی چون سلامتی، احساس شادکامی، و تنهایی سنجش می شوند. شادکامی یکی از نیازهای مهم انسان است که در سلامت روان و سلامت جسمی تاثیر به سزایی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، به سالمندان کمک می کند. یکی دیگر از عواملی که روی رفاه تاثیر دارد خود-تعالی می باشد که به عنوان یک مکانیزم مقابله قدرتمند بوده و می تواند منجر به تحول شخصی شود و بهبود کیفیت زندگی را فراهم کند که باعث تسهیل درک تغییرات زندگی چون سالمندی می شود. بنابراین، خود-تعالی به عنوان یک ویژگی مثبت در رابطه با گسترش دیدگاه نسبت به زندگی تعریف می شود که شامل پذیرش معنویت، یافتن هدف زندگی، خوش بینی به آینده، مقابله با مشکلات، استفاده از رویکردهای مبتنی بر قدرت و ارتباط با دیگران می باشد که در سالمندان با بازیابی مفهوم سالمندی و پذیرش ناتوانی سبب کاهش استرس شده و بیشتر بر توانایی تمرکز دارد تا ناتوانی. بنابراین، شادکامی و خود-تعالی از عوامل مهم در ابعاد سلامت سالمندان است که باید به آن ها توجه شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط شادکامی با خود-تعالی در سالمندان شهرخشکرود شهرستان زرندیه استان مرکزی در سال 1398 انجام شد. روش بررسی: این پژوهش مقطعی از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی است. نمونه های پژوهش از بین سالمندان شهر خشکرود انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت مستمر از سالمندان مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت (تنها مرکز جامع سلامت) جهت دریافت مراقبت های سلامت سالمندان بود. مدت زمان جمع آوری داده ها سه ماه (مهر تا آذر 1398) بود. تعداد 84 سالمند از بین سالمندان مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت که علاقمند به شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شدند. معیار ورود به پژوهش داشتن سن بیشتر از شصت سال، توانایی پاسخ دهی به سیوالات از لحاظ جسمی و روانی، دارا بودن سلامت روان شناختی که با استفاده از ابزار آزمون کوتاه شناختی سنجیده شده (دارا بودن نمره آزمون بالاتر از 7) و سوگوار نبودن بابت مرگ عزیزان یا هر حادثه ناراحت کننده در دو ماه گذشته، بود. ابزار آزمون کوتاه شناختی جهت تشخیص اختلال شناختی که شامل دمانس و دلیریوم در سالمندان می باشد جهت بررسی تمرکز و توجه، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ در جامعه ایران 76/0 می باشد. فهرست شادکامی آکسفورد، دارای 29 سیوال است که دارای امتیاز بین صفر تا 87 و پنج مولفه رضایت از زندگی، حرمت خود، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر و خلق مثبت است. برای تعیین پایایی ابزار از همسانی درونی استفاده شد که مقدار ضریب آلفای کرونباخ آن برای مولفه های رضایت زندگی 85/0، حرمت خود 71/0، بهزیستی فاعلی 74/0، رضایت خاطر 79/0 و خلق مثبت 77/0 برآورد شد. پرسش نامه خود-تعالی 15 عبارت دارد که دارای 15 تا 60 امتیاز است. امتیاز بالاتر نشانه خود-تعالی بیشتر است. برای تعیین پایایی ابزار از همسانی درونی استفاده و مقدار ضریب آلفای کرونباخ آن 69/0 برآورد شد. تمامی ابزارها با پرسش از سالمند تکمیل گردید و جهت تکمیل ابزارها برای هر سالمند میانگین 45 دقیقه زمان صرف شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرهای زمینه ای و متغیرهای شادکامی و خود-تعالی و از آزمون های آمار استباطی پارامتریک (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس) استفاده شد. یافته ها: میانگین سن سالمندان (79، 60) 8/4 ± 7/65 بود. 55 سالمند زن (5/65 درصد)، 81 درصد متاهل، 5/59 درصد بیسواد و 3/64 درصد خانه دار بودند و میانگین تعداد فرزندان (14، 0) 6/1 ± 2/6 بود. همچنین، 7/66 درصد دارای بیماری زمینه ای، 56 درصد دارای وضعیت اقتصادی متوسط، سیستم حمایتی 9/61 درصد خانواده بود و 8/79 درصد با همسر خود زندگی می کردند. میانگین شادکامی در سالمندان 3/14 ± 42/54 و میانگین سطح خود-تعالی 9/5 ± 4/39 بود. بین خود-تعالی با شادکامی (016/0=p، 263/0=r) و مولفه های رضایت از زندگی (001/0=p، 348/0=r) و رضایت خاطر (003/0=p، 325/0=r)، ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت. بین سطح تحصیلات (به ترتیب 009/0=p، 038/0=p) با شادکامی و خود-تعالی، و بین شغل با شادکامی، اختلاف معنی دار وجود داشت (039/0=p). همچنین بین تعداد فرزندان (037/0=p) و نحوه سکونت (028/0=p) با خود-تعالی نیز تفاوت معنی داری مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، شادکامی و مولفه های آن در سالمندان خشکرود در حد بالاتر از متوسط بود. همچنین، نتایج نشان داد گروه های مختلف سطح تحصیلات، شغل و وضعیت اقتصادی با شادکامی تفاوت معنی داری داشتند. سطح تحصیلات، شغل و وضعیت خوب اقتصادی سبب ایجاد امنیت در فرد می شود که خود در ارتقاء شادکامی نقش دارد. سطح خود-تعالی در پژوهش حاضر در سطح متوسط بود و گروه های سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی، نحوه سکونت و تعداد فرزند با سطح خود-تعالی سالمندان تفاوت معنی داری داشت. وضعیت خوب اقتصادی سبب ایجاد امنیت در فرد شده و فرد می تواند بدون دغدغه خاطر سعی در کمک به خود نماید و در ارتقاء خود-تعالی نقش دارد. از سویی، سطح تحصیلات سبب ارتقاء آگاهی و توانایی کسب اطلاعات از منابع مختلف می شود که می تواند سالمند را در مراقبت از خود توانمند کرده و سازش وی را با سالمندی افزایش داده و در نهایت ارتقاء خود-تعالی را بدنبال داشته باشد. از سویی، حضور فرزندان، حمایت و مراقبت آن ها از والدین سبب امنیت خاطر سالمندان شده و آن ها نیز سعی می کنند جهت ایجاد آرامش در فرزندان با شرایط حال سازگاری مثبتی داشته و وضعیت خود را بپذیرند و در نهایت خود-تعالی آن ها ارتقاء یابد. خودتعالی با داشتن دوست خوب و فردی برای صحبت کردن ارتقاء می یابد و در جامعه سنتی خشکرود ارتباط با فرزندان، اقوام و همسایگان خود می تواند سبب ارتقاء خود-تعالی شود. گرچه در پژوهش حاضر، وضعیت اقتصادی در سطح متوسط بود و بیشتر سالمندان بی سواد بودند ولی سطح شادکامی و خود-تعالی سالمندان متوسط به بالا بود که این امر را می توان در وجود ارتباطات اجتماعی در سطح خانواده و جامعه سنتی و احترام به سالمندان دانست که در ایجاد رضایت فردی و حمایت سالمند تاثیر بسزایی دارد و سطح اقتصادی و تحصیلات را پوشش می دهد. همچنین، ارتباط مستقیم و معنی داری بین خود-تعالی با شادکامی نشان داده شد. افراد شادکام احساس کنترل شخصی بیشتری دارند، بیشتر به توانایی های خود می اندیشند تا به ناتوانی ها، با استرس های زندگی مقابله بهتری می کنند، عزت نفس بالایی دارند، برای خودشان ارزش قایل هستند و خودشان را دوست دارند. به طور کلی شادکامی می تواند گستره زندگی و نحوه ارتباط و تعامل افراد با محیط پیرامون را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، می توان گفت شادکامی جنبه های دیگر زندگی از جمله خود-تعالی را ارتقاء می دهد. در خشکرود که سالمندان و خانواده ها به اعتقادات مذهبی و سنتی خود پایبند هستند و خانواده جایگاه ویژه ای دارد، سالمندان از سلامت در تمامی ابعاد برخوردار هستند و افراد سالمند با پذیرش شرایط سالمندی و با استفاده از مکانیسم های سازگاری موثر می توانند در ارتقاء سطح رفاه خود، موفق باشند. با توجه به نتایج، توصیه می شود خانواده ها و مسیولین از طریق برآورده کردن نیازهای مادی، اجتماعی و معنوی سالمندان، زمینه افزایش توانایی درک و پذیرش خویشتن، احساس رضایت خاطر و شادی را در آن ها ایجاد کنند که سلامت آن ها را به دنبال دارد و با ایجاد محیط شاد و با نشاط عملکرد آن ها ارتقاء می یابد که تبعات مثبتی برای سالمند، خانواده و جامعه به دنبال دارد. همچنین شرایطی فراهم شود تا آن ها از تجارب یکدیگر بهره مند شده و حضور در جمع سبب ارتقاء سلامت آن ها شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 971

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 763 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 15
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    22-34
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1255
  • دانلود: 

    748
چکیده: 

زمینه و هدف: پرستاران در محیط های پرتنش و چالش برانگیزی کار می کنند. این گونه محیط های کاری، سلامت روان آنان را تهدید می کند. از میان پرستاران، آنان که در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان شاغل می باشند در مقایسه با سایرین با تنش های شغلی، روانی و فیزیکی بیش تری مواجه هستند. در واقع، این گروه از پرستاران به دلیل شرایط خاص کاری مثل حجم کاری بالا، لزوم پاسخ سریع به موقعیت های اورژانسی، مسیولیت سنگین ناشی از مراقبت از بیمار بدحال، برخورد مکرر با موقعیت های عاطفی و قرار گرفتن در موقعیت های ناخواسته و اجباری برای دادن خبر ناگوار به خانواده بیماران، فشارهای روانی بیش تری را متحمل می شوند و در نهایت، بیم آن می رود که توانمندی روانشناختی آنان به مخاطره افتد. این در حالی است که برخورداری از توانمندی روان شناختی برای پرستاران باعث افزایش اعتماد و تعهد سازمانی شده و مواردی مانند رضایت شغلی، بهره وری، مشارکت در تصمیم گیری، ارایه مراقبت با کیفیت، رضایت بیماران، خودکفایی، احساس استقلال، اعتماد به نفس، مسیولیت پذیری، کنترل کار و نهایتا اثربخشی سازمان و کاهش تنش شغلی را برای پرستاران به ارمغان می آورد. بر این اساس، به نظر می رسد که پرستاران شاغل در بیمارستان به ویژه آن ها که در بخش های مراقبت ویژه انجام وظیفه می نمایند، نیازمند ارتقای توانمندی روانشناختی خود باشند. در این میان، یکی از عواملی که با توانمندی روانشناختی پرستاران ارتباط دارد، تاب آوری است. تاب آوری، ضمن آن که منجر به عملکرد حرفه ای بهتر برای پرستاران می شود، یکی از ویژگی هایی است که به آنان در سازگاری با استرس های محیط کارشان نیز کمک می کند و به این ترتیب، سلامت کاری آنان را نیز ارتقاء می دهد. باید اذعان نمود که پرستاران قرن حاضر به منظور رویارویی با مشکلات حرفه ای و تامین سلامت روانی، ضروری است که به طور ماهرانه ای تاب آوری خود را توسعه دهند زیرا تاب آوری به طور بالقوه به آنان کمک می کند تا بر تجارب منفی خود غلبه کنند و این تجارب را به تجارب مثبت برای خود تبدیل کنند. بنابراین می توان به پرستارانی که در معرض تنش های روانی بالا می باشند، آموزش داد که به توانایی خود برای غلبه بر این فشارها اعتماد کنند و بدین ترتیب، احساس ارزشمندی خود را تقویت کنند. از نگاهی ژرف تر، دانش حاصل از تاب آوری، کلیدی برای توسعه حرفه ای در پرستاری است. با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده و اهمیت موضوع، برخورداری از مهارت تاب آوری برای پرستاران به طور فزاینده ای، اهمیت یافته است زیرا تاب آوری با بهره گیری از یک رویکرد پیشگیرانه منجر به ارتقای سلامت روانی آنان می گردد. در این راستا، به نظر می رسد که آموزش تاب آوری، بتواند توانمندی روانشناختی پرستاران را نیز بهبود بخشد. بر اساس مطالب ذکر شده، هدف این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش تاب آوری بر توانمندی روانشناختی پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه بود. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی که در نیمه اول سال 1398 انجام شد، 96 نفر از پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران به روش نمونه گیری در دسترس، شرکت نمودند. پرستاران به شیوه غیرتصادفی در دو گروه آزمون و کنترل هر یک 48 نفر قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از فرم مشخصات فردی جهت سنجش متغیرهای جنسیت، سن، وضعیت اقتصادی، وضعیت تاهل، وضعیت استخدامی، سابقه کار و نوع شیفت و ابزار توانمندی روانشناختی (مشتمل بر ابعاد احساس شایستگی، استقلال، تاثیرگذاری و معنی داری) گردآوری شد. روایی ابزار با استفاده از روش روایی محتوا بررسی شد و پایایی آن با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ برابر 84/0، به دست آمد. ابتدا از هر دو گروه، پیش آزمون گرفته شد. برنامه آموزشی در خصوص تاب آوری توسط پزوهشگر با تکیه بر مفاهیمی مانند خوش بینی، همدلی، شوخ طبعی، حل مساله، مقابله با استرس، خودکارآمدی، کفایت اجتماعی، مدیریت هیجان و معنویت، تهیه شد. این برنامه طی کارگاه دو روزه، هر روز چهار ساعت برای گروه آزمون برگزار گردید. در هر جلسه، ارایه محتوا به شیوه سخنرانی همراه با پرسش و پاسخ، بحث گروهی و پخش اسلاید برای پرستاران بود. به علاوه، به پرستاران تمریناتی برای ارتقای تاب آوری داده می شد و بازخوردهای آنان در طول هر جلسه ارزیابی می شد. گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. یک ماه پس از اتمام مداخله، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. افزون بر آن، پس از اجرای پس آزمون برای هر دو گروه، محتوای آموزشی تاب آوری به صورت الکترونیک در اختیار پرستاران گروه کنترل نیز قرار گرفت. این مطالعه مستخرج از طرح پژوهشی مصوب در دانشگاه علوم پزشکی ایران می باشد. در طول فرآیند پژوهش، سیاست های اخلاقی دانشگاه از جمله اخذ رضایت آگاهانه از پرستاران و آزاد بودن آنان جهت شرکت در مطالعه، رعایت گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های کای دو، دقیق فیشر، تی مستقل، تی زوجی، و تحلیل کوواریانس) تحت نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در مرحله پیش آزمون بین نمرات توانمندی روانشناختی و تمام ابعاد آن به غیر از بعد معنی داری اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>P). در مرحله پس آزمون پس از کنترل اثر مخدوشگر، نمرات توانمندی روانشناختی و ابعاد آن در گروه آزمون به صورت معنی داری از گروه کنترل بیش تر بود (001/0>P). در گروه آزمون نمرات بعد از آزمون به صورت معنی داری بیش تر از قبل از آن بود (001/0>P) در صورتی که در گروه کنترل نمرات به صورت معنی داری کاهش یافته بود (001/0>P). هم چنین، تغییرات نمرات توانمندی روان شناختی و ابعاد آن در گروه آزمون به صورت معنی داری از گروه کنترل بیش تر بود (001/0>P). نتیجه گیری کلی: نتایج مطالعه حاضر بیان داشت که آموزش تاب آوری منجر به بهبود توانمندی روانشناختی کلی پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه و ابعاد چهارگانه آن مشتمل بر احساس شایستگی، استقلال، تاثیرگذاری و معنی داری، گردیده است. بنابراین، با توجه به این که پرستاری از جمله حرفه هایی است که اشتغال به آن، افراد را مستعد تهدید توانمندی روانشناختی می نماید؛ کاربرد برنامه های آموزشی با مضمون تاب آوری که ضمن کم هزینه بودن، در دسترس و با قابلیت اجرایی بالا نیز هستند به منظور ارتقای توانمندی روانشناختی کارکنان پرستاری به طور کلی و به طور خاص، پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه، باید مدنظر مدیران پرستاری قرار گیرد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1255

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 748 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 35
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    35-46
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    747
  • دانلود: 

    254
چکیده: 

زمینه و هدف: فاصله گذاری مناسب بین موالید به عنوان یکی از عوامل تضمین کننده سلامت مادر و کودک همواره مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. برنامه های بهداشت باروری برای تحقق این امر مهم، ضروری به نظر می رسد. فاصله گذاری به معنی تلاش برای حفظ فاصله ای مشخص بین تولدها است که صریحا نسبت به کودک تازه متولد شده تعریف خواهد شد. بارداری با فواصل نزدیک که گاهی در ادبیات بهداشت و سلامت عمومی با عنوان تکرار سریع حاملگی یاد می شود، خطر بیماری های نامطلوب مادر و کودک را افزایش خواهد داد. ادبیات موجود در این حوزه نشان داده است که هر سال بیش از 54 میلیون زن از عوارض طول دوره بارداری و زایمان رنج می برند و حدود 5/1 میلیون نفر نیز فوت می کنند که 99 درصد این مرگ ها به کشورهای در حال توسعه اختصاص دارد. از آن جا که زمان و فاصله تولدهای متعاقب یکی از تعیین کننده های اصلی باروری است از این رو محققانی که باروری را تحلیل می کنند همیشه دو عامل فوق را بررسی کرده اند. به علاوه نشان داده شده است که فاصله کوتاه بین موالید، پیامدهای منفی بی شماری در دوران کودکی و بزرگسالی خواهد داشت. هدف مطالعه حاضر تعیین فاصله موالید در میان زنان روستایی و تعیین کننده های آن در استان فارس است. با مطالعه فوق تلاش شد که گروه زنان آسیب پذیر مشخص شوند تا در برنامه ریزی های حوزه سلامت و بهداشت باروری مورد توجه ویژه ای قرار گیرند. با این هدف می توان سطح عمومی سلامت مادر و کودک را در جامعه نیز ارتقاء داد. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و تحلیلی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. نمونه آماری دربرگیرنده 882 نفر از زنان دارای همسر 15 تا 49 ساله ساکن در مناطق روستایی استان فارس است که حداقل دو فرزند داشته اند. پیمایش با تکنیک نمونه گیری خوشه ای در مهر ماه سال 1394 انجام شده است. سن زن، سن همسر، سال ازدواج، قومیت، مذهب، سطح تحصیلات، و وضعیت اشتغال متغیرهای مستقل تحقیق حاضر بودند. همچنین سال تولد هر فرزند از زنان پرسیده شد. فاصله موالید متغیر وابسته تحقیق حاضر بود. در مطالعه حاضر با توجه به سطح میزان باروری زنان، فواصل بین موالید اول و دوم و نیز موالید دوم و سوم مورد توجه و تاکید قرار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از جداول فراوانی و آزمون رگرسیون خطی چند متغیری در محیط نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شده است. سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان 25/6 ± 29/35 و در مقابل میانگین و انحراف معیار سن همسران آن ها 89/6 ± 31/40 بود. میانگین و انحراف معیار سن زنان در اولین ازدواج 95/3 ± 56/19 بود. عمده پاسخگویان فارس و شیعی مذهب بودند. غالب زنان مورد مطالعه با نسبت 6/53 درصد دو فرزند داشتند. به علاوه، چهار درصد زنان روستایی تحصیلات دانشگاهی یا بالاتر از دیپلم داشتند که درصد مشابه برای مردان 6/5 درصد بود. یافته ها همچنین نشان داد که بیشترین نسبت زنان روستایی و شوهران شان تحصیلات راهنمایی و کمتر داشتند. همچنین 3/3 درصد زنان روستایی شاغل و در مقابل 9/94 درصد همسران آن ها شاغل بودند. به علاوه، یافته ها از آن حکایت داشت که 6/83 درصد خانوارهای روستایی کمتر از یک میلیون تومان و 9/0 درصد نیز بیش از 5/2 میلیون تومان درآمد ماهانه داشتند. نتایج نشان داد که 8/31 درصد از زنانی که دو فرزند داشتند فرزند دوم خود را با فاصله کمتر از سه سال از فرزند اول به دنیا آورده اند. این نسبت برای زنانی که سه، چهار و یا پنج فرزند داشته اند به ترتیب برابر با 52، 7/65 و 80 درصد بوده است. نتایج گویای آن بود که فاصله تولد دوم تا سوم به ترتیب برای 3/25، 5/50 و 8/78 درصد از زنانی که سه، چهار یا پنج فرزند داشته اند کمتر از سه سال بوده است. تمامی زنانی که چهار فرزند داشتند فرزند چهارمی را با فاصله کمتر از سه سال از فرزند قبلی خود به دنیا آورده بودند. تحلیل چند متغیره داده ها نشان داد که متغیرهای قومیت (023/0 =p) و مذهب (002/0 =P) اثر معنی داری بر فاصله فرزند اول تا دوم داشتند به طوری که متوسط فاصله موالید زنان روستایی متعلق به قومیت فارس و نیز زنان اهل تشیع بیشتر از متوسط این فاصله برای زنان سایر قومیت ها و زنان اهل تسنن بود. دو متغیر قومیت (001/0 =p) و مذهب (027/0 =p) نیز تنها متغیرهای معنی دار تاثیرگذار بر فاصله فرزند دوم تا سوم زنان روستایی استان فارس بود. نتیجه گیری کلی: نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگی های جمعیتی و اقتصادی-اجتماعی اثر نسبتا مشابهی بر فاصله موالید تا فرزند سوم دارد اما قدرت تبیین کنندگی مشخصه های فوق برای موالید رتبه دوم تا سوم به طور نسبی افزایش می یابد. به عبارتی می توان گفت در موالید رتبه های اول تا سوم کنش فرزندآوری زنان روستایی، مشخصا فاصله موالید، نسبتا یکسان است و تفاوت زیادی برحسب ویژگی های اقتصادی-اجتماعی زنان ندارد. قومیت و مذهب اثرات معنی داری بر فاصله موالید داشتند. قومیت و مذهب زنان مورد بررسی می تواند با وضعیت اقتصادی-اجتماعی آن ها در ارتباط باشد. به نظر می رسد زنان شاغل به منظور ترکیب نمودن فرزندآوری و اشتغال، مجبورند فاصله فرزندآوری خود را افزایش دهند. با این وجود، در مطالعه حاضر، هیچ رابطه معنی داری بین وضعیت اشتغال زنان و فاصله موالید به دست نیامد اما یافته های این مطالعه نشان داد که زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار، فرزند دوم خود را با فاصله بیشتری از فرزند اول به دنیا می آورند اما فاصله تولدهای دوم تا سوم بالعکس است. تحصیلات زنان در مطالعات پیشین از متغیرهای معنی دار تاثیرگذار بر فاصله بین موالید بوده است که در مطالعه حاضر چنین رابطه معنی داری به دست نیامد. بر اساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که زنان اهل تسنن و زنان غیر فارس زبان باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرند و اهمیت فاصله گذاری مناسب بین موالید باید به این زنان آموزش داده شود. زنان مذکور نیازمند توجه بیشتری با هدف آگاه سازی در ارتباط با فاصله مناسب موالید هستند. با اتخاذ و اجرایی کردن دوره های آموزشی لازم در میان زنان آسیب پذیر می توان خلاء فوق را کاهش داد و در نتیجه سطح عمومی سلامت این دسته از مادران و نوزادان آن ها را نیز ارتقاء بخشید

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 747

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 254 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 10
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    47-61
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    649
  • دانلود: 

    441
چکیده: 

زمینه و هدف: دلیریوم یکی از حادترین و رایج ترین اختلالات شناختی با علل پیچیده در میان بیماران بستری در بیمارستان می باشد که امروزه به عنوان یکی از معضلات شایع در بین بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه در سراسر جهان محسوب می شود. از آن جا که بیماران بستری در این بخش ها در معرض بسیاری از بیماری های فیزیولوژیک تهدیدکننده زندگی قرار داشته و با چالش های بسیاری دست به گریبانند، موجب گردیده تا روند مراقبت از این بیماران برای پرستاران بسیار دشوار باشد. این امر موجب شده است تا مدیریت دلیریوم را به عنوان یکی از اجزای مهم مراقبت معمول در این بیماران برای پرستاران بخش های مراقبت ویژه بسیار سخت و طاقت فرسا نماید. بالا بودن میزان ابتلا و شیوع این اختلال در بخش های مراقبت ویژه، هر ساله هزینه های زیادی را بر سیستم بهداشتی و درمانی کشورها و فشار مراقبتی زیادی را بر پرستاران تحمیل می نماید و در نهایت منجر به بروز پیامدهای متعدد زیان باری در افراد مبتلا می گردد. علیرغم اهمیت این سندرم و در دسترس بودن ابزارهای گوناگون غربالگری آن، مراقبت از این بیماران توسط پرستاران در سطح پایینی قرار دارد. از آن جایی که تیم پرستاری به عنوان یکی از اعضای کلیدی و مهم در بخش های مراقبت ویژه بوده و به طور دایم با بیماران در ارتباط هستند، می توانند نقش مهمی در پیشگیری و پیامدهای بالینی و مدیریت این اختلال ایفاء نمایند زیرا راهبردهای جلوگیری از بروز و ابتلا به دلیریوم یا کوتاه شدن مدت آن با توجه به نوع مراقبت های ارایه شده توسط این گروه حرفه ای که به صورت تمام وقت بر بالین بیماران بدحال مراقبت های لازم را انجام می دهند، بسیار موثر می باشد. یکی از عوامل مرتبط با مراقبت ضعیف در بین پرستاران، کمبود دانش کافی و موثر برای شناسایی دلیریوم است. بنابراین افزایش دانش آن ها می تواند به شناسایی به موقع و مدیریت صحیح و بهینه این اختلال کمک نموده و در نهایت به جلوگیری از بروز عوارض پایدار، ناتوانی و دمانس مغزی، اقامت طولانی مدت در بخش ویژه یا بیمارستان و کاهش مرگ کمک نماید. اگرچه آموزش به عنوان یک عامل مهم از راهبردهای پیشگیری و درمان دلیریوم شناخته شده است، نوع و شیوه یادگیری و یاددهی و استفاده از روش های مختلف برای آموزش پرستاران در مورد دلیریوم نیز می تواند در این امر تاثیرگذار باشد. امروزه پیشرفت های روزافزون در امر تکنولوژی آموزشی، موجب جایگزینی استفاده از روش های نوین به جای روش های سنتی شده است. به دلیل دسترسی آسان به محتوای آموزشی و استفاده از مکانیسم بازخورد تعاملی یادگیری الکترونیکی تعاملی به عنوان یک رویکرد جایگزین جهت آموزش به گروه های بزرگ توصیف شده و روشی انعطاف پذیر و مقرون به صرفه تر از روش های آموزش سنتی را ارایه می دهد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر یادگیری الکترونیک تعاملی بر دانش پرستاران مراقبت ویژه درخصوص دلیریوم صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی به روش پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بر روی 88 پرستار شاغل در بخش های مراقبت های ویژه دو بیمارستان آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال 1398 که به روش تمام شماری انتخاب شدند، انجام گرفت. در پژوهش حاضر به روش تمام شماری با توجه به معیار های ورود پرستاران از جامعه مورد پژوهش وارد مطالعه شدند و پس از کسب رضایت آگاهانه از نمونه های پژوهش، بیمارستان شهید رحیمی به عنوان گروه مداخله و بیمارستان شهداء عشایر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. به منظور جلوگیری از آلودگی یک بیمارستان به عنوان مداخله و دیگری به عنوان کنترل انتخاب شدند. مداخله شامل استفاده از محتوای یادگیری الکترونیکی تعاملی به صورت چهار خروجی نرم افزار Story line با موضوعات تعریف دلیریوم، ویژگی های آن، علایم بالینی، انواع دلیریوم به مدت 16 دقیقه، عوامل مستعد کننده و تسریع کننده بیماری و راه های پیشگیری به مدت 20 دقیقه، درمان به مدت 23 دقیقه و راهبردهای تشخیص و ابزارهای غربالگری بیماری به مدت 22 دقیقه به انضمام سیوالات مرتبط با هر بخش بود. محتوای آموزشی بر روی سایت بیمارستانی که به عنوان محیط مداخله در نظر گرفته شده بارگذاری و لینک آن به مدت دو ماه در اختیار پرستاران گروه مداخله قرار گرفت بلافاصله قبل و دو ماه پس از ورود به مطالعه، داده ها با استفاده از پرسشنامه دانش پرستاران در مورد دلیریوم (DKQ) در دو گروه سنجیده شد. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل آن ها با استفاده از آزمون تی مستقل، تی زوجی، مجذور کای اسکویر، آزمون دقیق فیشر و اندازه اثر در نرم افزار SPSSنسخه 16 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانش پرستاران ICU و ابعاد آن پس از یادگیری به شیوه الکترونیکی تعاملی در گروه مداخله به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود (001/0

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 649

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 441 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 8
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    62-72
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    1118
  • دانلود: 

    720
چکیده: 

زمینه و هدف: در اختلالات دوقطبی، خلق فرد آسیب می بیند و به طور مستمر و غیرعادی از حالت خیلی خوب به خیلی بد و افسرده تغییر می کند یکی از ویژگی های افراد دارای اختلال دو قطبی دوره های خشم انفجاری است که سبب آسیب به خود و دیگران می شود. پرخاشگری در این گروه از افراد به دلایلی مانند فقدان حمایت های اجتماعی، عود مکرر بیماری و مصرف نکردن دارو، رخ می دهد. پیامد پرخاشگری در این گروه از افراد آسیب پذیر، رانده شدن آنان به سوی سوء مصرف مواد و الکل خواهد بود و در نهایت عملکرد اجتماعی آنان مختل می گردد. لذا با توجه به عوارض منفی و مخرب فردی و اجتماعی پرخاشگری برای افراد دارای اختلالات دوقطبی، اجرای تدابیر لازم به منظور مدیریت صحیح آن، ضروری به نظر می رسد. با توجه به این که افراد دارای اختلال دوقطبی نوسانات شدید هیجانی را تجربه می کنند که سبب آسیب به خودشان، خانواده، سایر بیماران و پرستاران نیز می شود، ضروری است که به منظور کاهش آسیب های وارده به سایرین و جایگزین نمودن تعاملات سازنده به جای رفتارهای پرخاشگرانه در این گروه از افراد از برنامه های آموزشی مدیریت خشم برای این افراد سود برد. در این میان، یکی از مهارت هایی که به منظور کنترل پرخاشگری برای افراد دارای اختلالات دوقطبی، آموزش داده می شود، مدیریت خشم است. در واقع، مدیریت خشم به این افراد کمک می کند تا یاد بگیرند که چه طور خونسرد باشند و احساساسات منفی خود را قبل از شروع خشم مهار نموده و تحت کنترل گیرند. به عبارت دیگر، هدف از این آموزش که یکی از انواع آموزش های روانی به شمار می آید، افزایش توانایی های روانی-اجتماعی، مواجهه موثر با کشمکش های زندگی و در پایان، پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب رسان به سلامت و ارتقای سلامت روانی افراد دارای اختلال دوقطبی است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر، تعیین تاثیر برنامه آموزشی مدیریت خشم بر پرخاشگری افراد دارای اختلالات دو قطبی بود. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی و تک گروهی بود که در سال 1398 در مرکز روانپزشکی ایران انجام شد. مشارکت کنندگان به تعداد 39 نفر و به روش مستمر از بین افراد بستری دارای اختلالات دوقطبی بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، فرم مشخصات فردی برای سنجش متغیرهای جنسیت، سن، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات و داشتن سابقه بستری به دلیل اختلال دوقطبی و مقیاس روا و پایا شده پرخاشگری Perryو Buss بود. مقیاس پرخاشگری شامل چهار خرده مقیاس برای سنجش پرخاشگری فیزیکی، کلامی، خشم و خصومت، است. در ابتدا از مشارکت کنندگان در تحقیق پیش آزمون گرفته شد. سپس برنامه آموزشی مدیریت خشم برای افراد ارایه شد. لازم به ذکر است که محتوای برنامه ذکر شده با توجه به متون موجود درباره مدیریت خشم و با تاکید بر ملاحظات روان پرستاری در زمینه پرخاشگری افراد دارای اختلال دوقطبی تهیه شد. مباحث مطرح شده در این برنامه شامل راه های برخورد با خشم و پرخاشگری، آموزش مهارت های مدیریت خشم موثر، ایفای نقش در زمان خشم، آموزش مهارت حل مساله و آموزش مهارت قاطعیت برای افراد دارای اختلالات دوقطبی بود. سپس روایی محتوای آن مورد تایید اساتید روان پرستاری قرار گرفت. ارایه برنامه آموزشی، به صورت سخنرانی توسط پژوهشگر همراه با پرسش و پاسخ بین پژوهشگر با شرکت کنندگان و بیان تجارب و ایفای نقش توسط مشارکت کنندگان در مطالعه بود. این برنامه به مدت چهار هفته، هر هفته دو جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. به علاوه، با توجه به این که امکان گردهمایی همه افراد با هم در جلسات آموزشی فراهم نبود، جلسات در گروه های کوچک و با در نظر گرفتن تفکیک جنسیتی، به تعداد 7-5 نفر برگزار شد. جلسات مذکور بعد از ساعت نماز و نهار مشارکت کنندگان و در اتاق های ویزیت بخش های بستری برگزار می شد. به علاوه، 15 دقیقه زمان استراحت برای هر جلسه در نظر گرفته می شد. یک ماه پس از اتمام مداخله، از شرکت کنندگان در مطالعه، پس آزمون گرفته شد. این مطالعه مستخرج از طرح پژوهشی مصوب در دانشگاه علوم پزشکی ایران می باشد. در طول فرایند پژوهش، سیاست های اخلاقی دانشگاه از جمله اخذ رضایت آگاهانه از پرستاران و آزاد بودن آنان جهت شرکت در مطالعه، رعایت گردید. تحلیل داده ها نیز با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی زوجی) انجام شد. یافته ها: در مرحله پیش آزمون، میانگین نمره پرخاشگری افراد، 73/14± 74/99 بود. در مرحله پس آزمون، این میانگین نمره به 68/11± 21/83 کاهش یافت. در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، میانگین نمرات پرخاشگری در خرده مقیاس های فیزیکی 02/8 ± 90/32 و 86/6 ± 87/28 (042/0=p)، کلامی 73/3 ± 41/19 و 55/3 ± 77/17 (814/0=p)، خشم 47/4± 69/22 و 41/3 ± 85/17 (010/0=p) و خصومت 55/7 ± 74/24 و 55/6 ± 72/18 (032/0=p)، به دست آمد. به علاوه، آزمون تی زوجی نشان داد که نمرات پرخاشگری افراد دارای اختلالات دوقطبی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با هم اختلاف آماری معنی داری داشتند (003/0 P=و 061/ 3-t=). طبق نتایج، برنامه آموزشی بر همه خرده مقیاس های پرخاشگری به جز پرخاشگری کلامی (814/0=p) موثر بود. نتیجه گیری کلی: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مدیریت خشم، می تواند پرخاشگری افراد دارای اختلال دوقطبی را در خرده مقیاس های پرخاشگری فیزیکی، خشم و خصومت، کاهش بخشد. نتایج این تحقیق می تواند گامی در جهت پیاده سازی و اجرای آموزش مدیریت خشم برای این گروه از افراد بستری در مراکز روانپزشکی به منظور بهبود پرخاشگری آنان باشد. همچنین، پیشنهاد می گردد که پرستاران شاغل در بخش های روانپزشکی با محتوای آموزشی مدیریت خشم برای افراد تحت مطالعه آشنا گردند تا بتوانند در موقعیت های مقتضی در بالین آن را در بخش های بستری اجرا نمایند. به علاوه، نتایج این مطالعه، برای مدیران خدمات پرستاری و سرپرستاران بخش های روانپزشکی جهت مدیریت بهتر مراقبت های به عمل آمده از افراد دارای اختلالات دوقطبی، مفید می باشد. در حیطه آموزش بالینی نیز محتوای مدیریت خشم ارایه شده برای مددجویان در این پژوهش، می تواند در اختیار اساتید پرستاری بالینی قرار گیرد تا دانشجویان خود را با این محتوا آشنا نمایند و این دانشجویان بتوانند تا حد امکان از این محتوا در طرح های مراقبتی خود برای افراد دارای اختلالات دوقطبی، استفاده نمایند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1118

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 720 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 16
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    73-83
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    556
  • دانلود: 

    262
چکیده: 

زمینه و هدف: آنژیوگرافی اطفال برای تشخیص و درمان ناهنجاری های قلبی مادرزادی در اطفال به صورت گسترده در دو دهه گذشته استفاده شده است. محیط کاری پرستاران بخش های مراقبت ویژه کودکان به دلیل وجود انواع مختلف تجهیزات تکنیکی و پزشکی و بیماران دارای بیماری تهدید کننده زندگی بسیار استرس زا است. به منظور ارتقاء و بهبود محیط مراقبت ویژه کودکان توجه به تجارب و نظرات پرستاران شاغل در محیط مراقبت ویژه کودکان از اهمیت به سزایی برخوردار است. بدین منظور اولویت بندی سلامت محیط کار و به کارگیری رویکرد چند بعدی برای ارتقاء سلامت محیط کاری ضروری است. به علاوه به دلیل گروهی بودن امر مراقبت و درمان بیمار و افزایش تعداد تخت های مراقبت ویژه، بررسی ادراک پزشکان و پرستاران درباره جنبه های مراقبت در بخش های مراقبت ویژه از اهمیت به سزایی برخوردار است. بنابراین بهبود عملکرد مراقبت ویژه کودکان توجه به تجارب و نظرات پرستاران شاغل در محیط مراقبت ویژه کودکان دارای اهمیت بسیار است بدین منظور اولویت بندی سلامت محیط کار و به کارگیری رویکرد چند بعدی برای ارتقای سلامت محیط کار پرستاران ضروری است. از آن جا که استفاده از آنژیوگرافی اطفال در دو دهه اخیر افزایش یافته است، همچنین توجه به زمینه های متفاوت فرهنگی، محیطی و آموزشی پرستاران بخش مراقبت ویژه کودکان همراه با تفاوت بیماران بستری در این بخش، انجام تحقیقات کیفی را ضروری می سازد، در حالی که بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمی بوده است و از سوی دیگر تنها با تحقیق کیفی می توان ابعاد ادراک تیم مراقبتی را مشخص نمود. همچنین تاکنون مطالعه کیفی از تجارب تیم مراقبتی در بخش آنژیوگرافی کودکان انجام نشده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر، تبیین ضرورت و الزامات بخش آنژیوگرافی کودکان از منظر تیم مراقبتی بود. روش بررسی: این پژوهش به شیوه رویکرد تحلیل محتوای کیفی در سال 2018 انجام شد. مشارکت کنندگان 20 نفر شامل نه پرستار، چهار رادیولوژیست و هفت پزشک قلب بودند که به روش هدفمند از بخش آنژیوگرافی بیمارستان هاجر شهرکرد انتخاب شدند. معیارهای ورود برای مشارکت کنندگان شامل پرستاران و پزشکان با سابقه یک سال کار در بخش آنژیوگرافی یا قلب که تمایل به شرکت در مطالعه داشتند، بود. معیار خروج شامل تمایل نداشتن به همکاری در هر مرحله از پژوهش بود. مدت مصاحبه بین 35 تا 60 دقیقه بود. ضبط صدا در مصاحبه با رعایت اصول اخلاقی انجام شد. جمع آوری داده ها و مصاحبه ها تا اشباع داده ها انجام شد. جمع آوری و تجزیه تحلیل داده ها چهار ماه طول کشید. مصاحبه نیمه ساختارمند فردی با پرستار و پزشک با سوال باز "خواهش می کنم درباره تجاربتون از کار در بخش آنژیوپلاستی کودکان برایم صحبت کنید" "چه مشکلاتی در انجام آنژیوگرافی کودکان دارید؟ " سوالات موشکافانه چون "بیشتر توضیح دهید" و "یک مثال بزنید" در ادامه مصاحبه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی استفاده شد. در مطالعه حاضر پس از آن که پژوهش گر چندین مرتبه به صداهای ضبط شده گوش کرد، در داده ها غرق شد تا دید کلی نسبت به مصاحبه ها پیدا کند. تمام مصاحبه ها کلمه به کلمه نسخه برداری شد تا کلماتی از متن که دربرگیرنده مفاهیم کلیدی است برجسته شده و به این ترتیب کدها استخراج شدند. پس از استخراج مفاهیم و کدها از جملات و پاراگراف های مهم، آن ها بر اساس شباهت ها و تفاوت ها در طبقات گروه بندی شدند و در نهایت طبقات بر اساس ارتباط بین آن ها به تعداد کمتری طبقه های اصلی تقلیل پیدا کردند. جهت کسب حداکثر تنوع پذیری مشارکت کنندگان از پرستاران، پزشکان (فوق تخصص قلب کودکان) و رادیولوژیست های شاغل در بخش آنژیوگرافی انتخاب شدند. به منظور اطمینان از صحت یافته های پژوهش از چهار معیار 1-اعتبار یا مقبولیت 2-قابلیت اعتماد یا همسان بودن 3-قابلیت انتقال 4-تایید پذیری استفاده شد. در راستای رعایت ملاحظات اخلاقی از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، معرفی نامه اخذ شد. همجنین قبل از شروع مصاحبه رضایت نامه کتبی و اجازه ضبط صدا از مشارکت کنندگان گرفته شد. یافته ها: میانگین سنی پرستاران 34 سال بود و میانگین تجربه کاری در بخش آنژیوگرافی پنج سال بود. میانگین سنی رادیولوژیست ها 5/31 سال بود و میانگین تجربه کاری در بخش آنژیوگرافی سه سال بود. میانگین سنی پزشکان قلب اطفال 45 سال بود و میانگین تجربه کاری آنان در بخش آنژیوگرافی پنج سال بود. از تجزیه و تحلیل داده ها سه طبقه حساسیت بخش، ضرورت کاربرد صحیح تجهیزات تخصصی، و ضرورت آموزش و مهارت آموزی به دست آمد. طبقه حساسیت بخش با سه زیرطبقه ویژه بودن بیماران، استریل بودن محیط آنژیوگرافی، و لزوم آشنایی با بخش مشخص شد. طبقه تجهیزات تخصصی با دو زیرطبقه گران بودن تجهیزات، و ضوابط مدیریت نگهداشت تجهیزات تخصصی، به دست آمد. طبقه ضرورت آموزش و مهارت آموزی با دو زیرطبقه نیاز به مهارت های دانشی و نیاز به مهارت های ارتباطی مشخص شد. نتیجه گیری کلی: سه یافته مهم این مطالعه ضرورت آشنایی و ضرورت کاربرد صحیح تجهیزات تخصصی و ضرورت آموزش و مهارت آموزی، همچون گنجینه ایی طلایی است که کلید آن در دست مدیران و مسیولان بیمارستان است. آموزش تیم مراقبتی در بخش آنژیوگرافی امری یکباره نیست بلکه فرآیندی مستمر است. از جمله مهارت های مورد نیاز کار در بخش آنژیوگرافی داشتن دانش کافی و توانایی ارتباط صحیح با بیمار و همراهان، و توانایی استفاده صحیح و مناسب از تجهیزات تخصصی در بخش است که می توان با برگزاری دوره های آموزشی ارتباط و مشاوره، برگزاری کلاس های آموزشی تجهیزات تخصصی، آمادگی های لازم برای کارکنان این بخش فراهم کرد. با توجه به حساسیت این بخش و حیاتی بودن اهمیت رویه های مورد استفاده در بخش و نظر به طرح موضوعات مهمی چون حاکمیت بالینی و اعتباربخشی، توجه ویژه به نیازسنجی آموزشی به منظور انجام اقدامات و مداخلات مناسب توسط مدیران بیمارستان و برنامه ریزان سلامت در زمینه آموزش و مهارت کارکنان پیشنهاد می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 556

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 262 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 15
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    33
  • شماره: 

    123
  • صفحات: 

    84-107
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    658
  • دانلود: 

    437
چکیده: 

زمینه و هدف: آسیب های دوران کودکی، عواقب پایدار و جبران ناپذیری را بر جا می گذارد. به طوری که از آثار روان شناختی طولانی مدت آن، می توان به بروز مشکلات رفتاری و روان شناختی عمده در نوجوانی و بزرگسالی از جمله اختلالات شخصیت خوشه C اشاره کرد. یکی از متغیرهایی که به نظر می رسد از آسیب های دوران کودکی تأثیر می پذیرد و می تواند منجر به بروز نشانه های اختلالات شخصیت شود، تنظیم شناختی هیجان است. از آنجا که پرستاران بزرگ ترین گروه بهداشتی و درمانی را تشکیل و بیش از هر گروه دیگری از کارکنان بیمارستان، بهره وری و پیشرفت سازمان را تحت تأثیر قرار می دهند، بنابراین مطالعه و بررسی پیشایندهای اختلال شخصیت در دانشجویان پرستاری از اهمیت بالایی برخودار است. هدف اصلی این پژوهش ارائه ی یک مدل از آسیب های دوران کودکی و تنظیم شناختی هیجان برای کمک به فهم بهتر اختلالات شخصیت خوشه C دانشجویان پرستاری بود. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی، 291 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1398 که به روش خوشه ای ساده انتخاب شده بودند، شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه آسیب های دوران کودکی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه چند محوری بالینیMillon-3 (MCMI-III) بودند. به منظور تحلیل داده های آماری از روش ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 و به منظور تعیین برازش مدل مورد مطالعه از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS-22 برای تحلیل مسیر متغیرهای مشاهده پذیر بهره گیری به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آسیب های عمومی، سوءاستفاده های جسمی و سوءاستفاده های جنسی دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت وسواسی-جبری دانشجویان را یا به صورت مستقیم (به ترتیب 01/0>p، 0005/0>p و 0005/0>p) و یا به صورت غیرمستقیم از طریق سبک های سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان (01/0>p) تبیین کنند. سوءاستفاده های جسمی دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت اجتنابی دانشجویان را یا به صورت مستقیم (05/0>p) و یا به صورت غیرمستقیم از طریق سبک های سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان (05/0>p) تبیین کنند. سوءاستفاده های جسمی و سوءاستفاده های جنسی دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت وابسته دانشجویان را یا به صورت مستقیم (به ترتیب 001/0>p و 05/0>p) و یا به صورت غیرمستقیم از طریق سبک های ناسازگار تنظیم شناختی هیجان (05/0>p) تبیین کنند. نتیجه گیری کلی: نتایج نشان داد آسیب های دوران کودکی، بدتنظیمی های هیجانی در دوران بزرگسالی را به دنبال دارند و نبود راهبردهای تنظیم هیجان مناسب، می تواند منجر به بروز نشانه های اختلالات شخصیت خوشه C شود. بنابراین آموزش راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان به عنوان یک مکانیسم تأثیرگذار بر اصلاح تنظیم شناختی هیجان عمل کرده و راهی مناسب برای بهبود اختلالات شخصیت خوشه C دانشجویان محسوب می شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 658

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 437 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 7
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button