طلوع بهداشت
سال:1388 | دوره:8 | شماره:3-4 (سومین کنگره سراسری رفتارهای پرخطر) |تعداد مقالات:67

مقدمه: با توجه به اهمیت سلامت خون های اهدایی و امکان ابتلا افراد اهدا کننده به بیماریهای خون زاد از طریق رفتارهای پرخطر، به نظر می رسد تعیین سلامت این افراد جهت هشدار به سازمان انتقال خون از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .روش کار: این مطالعه از سال 1383 تا کنون (25.9.88) با بررسی 9356 نفر مراجعه کننده به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز به صورت مقطعی انجام گردید . پس از انجام مشاوره، برای کلیه افرادی که سابقه اهدا خون داشتند، آزمایشHIV انجام شد و جهت برخی از موارد، بنا به درخواست پزشک مشاور آزمایشHCV & HBV انجام گردید .نتایج: از کل افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری 7482 مرد و 1724 نفر زن بودند. از بین مردان 2010 نفر (27درصد) سابقه اهدا خون داشتند که با روش الایزا 208 نفر (3.10درصد) از آنها HIV مثبت بودند. جهت تایید از روش وسترن بلات استفاده شد که 172 نفر از آنها HIV مثبت شدند. با توجه به اینکه برای تعداد کمی از افراد آزمایش هپا تیت انجام شد اما تعداد 89 نفر از انها مبتلا به هپاتیت Cو تعداد 4 نفر مبتلا به هپاتیت B بودند و از تعداد 1724 نفر زن، 75 نفر سابقه اهدا خون داشتند که دو نفر از آنها مبتلا به HIVو سه نفر مبتلا به هپاتیت C بودند .بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه حدود ده درصد از مراجعه کنندگان با سابقه اهدا خون، آلوده به HIV بوده اند نشان می دهد که اهدا خون با انگیزه تست در افراد با رفتارهای پر خطر، سلامت فرآورده های خونی را به مخاطره می اندازد. لذا به نظر می رسد جهت دسترسی به خون سالم و کافی باید آموزش لازم از طریق رسانه های گروهی مبنی بر تشویق افراد جامعه نسبت به اهدا خون با انگیزه کمک به همنوع باشد. همچنین افراد دارای سابقه رفتارهای پر خطر از اهداخون جهت انجام آزمایش خودداری کنند .

مقدمه: اعتیاد یکی از مسایل مهم بهداشتی اجتماعی وسیاسی جهان بویژه در کشور های در حال توسعه است. امروزه این عارضه در میان افراد جوان شایعتر است و در این میان دانشگاهها نیز دز معرض خطر محسوب می شوند. لذا این پژوهش با بررسی شیوع سو مصرف مواد اعتیاد اور و عوامل مرتبط با ان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گردید.روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی است که بر روی 530 نفر ازدانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد درسال 1388 انجام گرفت. نمونه گیری بطو ر تصادفی جمع اوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته همراه مصاحبه انجام شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مجذور کای استفاده گردید.یافته ها: 21.5% افرادمورد بررسی سابفه سوء مصرف مواد اعتیاد آور داشتند. شیوع مواد اعتیاد اور به ترتیب شامل: قلیان (74.5%) سیگار (67.5%) 6.1% تریاک و الکل (13.5%) قرصهای روان گردان (5.26%) حشیش و هروسوین بوده است. انگیزه گرایش به مصرف مواد مخدر دربیشترین مواردتفریح و سرگرمی (47.4%) بوده است شیوع مصرف مواد در مردان مجرد و ساکنین غیربومی خوابگاه بیشتر بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مسوولین و خانواده ها برنامه ها و تسهیلات مناسب جهت تفریح ازدواج و کار جوانان بویژه دانشجویان فراهم اورند.

سابقه و هدف: مطالعات مرکز مدیریت بیماری ها (1383) نشان می دهد بیماری ایدز/HIV در میان مردم ایران، 8.23 درصد از راه اعتیاد تزریقی، 2.13 درصد از طریق آمیزش، 5.2 درصد به وسیله فرآورده های خونی و 1.55 درصد به طریق نامشخص، شایع می شود. مردان (1.95 درصد) بیش از زنان (9.4 درصد) از مبتلایان را تشکیل می دهند و اغلب در گروه سنی 45-15 سال قرار دارند. طبق گزارش UNAIDS در کشور ایران اغلب موارد انتقال HIV در بین معتادان تزریقی می باشد و رفتارهای پرخطر در این گروه از شیوع زیادی برخوردار است، به طوری که نیمی از آنان از سرنگ های مشترک استفاده می کنند که اغلب در میان آنها آبسه، کزاز و بیماری های پوستی مشاهده شده است. در بسیاری از کشورهای جهان، برنامه های کاهش آسیب های ناشی از مصرف مواد مخدر از طریق تعویض سرنگ و سرسوزن، استفاده از وسایل استریل تزریق آموزش و ارایه اطلاعات و بالاخره توجه به جنبه های بهداشت روانی معتادین معطوف است. مقاله حاضر به بررسی تاثیر برنامه روان درمانی حمایتی بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر در معتادین مرد بازتوانی شده ساکن در شهر اصفهان می پردازد.روش و ابزار: جامعه مورد بررسی شامل تمامی مردان 45-20 ساله معتاد بازتوانی شده در مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. 24 نفر نمونه در دسترس به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش در مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک مرتبه) از برنامه روان درمانی حمایتی بهره مند شدند. گروه نمونه، پرسشنامه 31 سوالی (WHO QOL- HIV Bref) را تکمیل کردند. این پرسشنامه 6 زیرمقیاس (سلامت جسمانی، روان شناختی، استقلال، روابط اجتماعی، محیط و باورهای فرد) دارد و از طریق تست – تست مجدد (با فاصله زمانی یک ماه) و ضریب همسبتگی درونی با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 70.0 تا 89.0 و 63.0 تا 81.0 برآورد شده است. روش آماری به کار گرفته شده شامل آزمون t و تحلیل کوواریانس یک طرفه در دو گروه آزمایش و کنترل (در مراحل پیش آزمون و پس آزمون) می باشد.یافته ها: نشان می دهد، برنامه روان درمانی حمایتی بر بهبود عوامل کلی کیفیت زندگی و سلامت معتادین مرد بازپروری شده تاثیر دارد. این برنامه بر بهبود عوامل مختلف سلامت (جسمانی، روانشناختی، استقلال، محیط و باورهای فردی گروه نمونه تحقیق) موثر است.نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، توسعه و ترویج برنامه روان درمانی حمایتی با هدف افزایش سلامت و بهبود کیفیت زندگی معتادین مرد بازپروری شده و پیشگیری از رفتارهای پرخطز در آنها که می تواند منجربه بیماری های مرگ بار شود، پیشنهاد می گردد.

زمینه و هدف: حشره کشها و آفت کشها به وفور در کشاورزی و دامپروری مورد استفاده واقع می شوند. علیرغم شناخت نسبتا کامل از عوارض آنها بر اعضای حساس بدن (همچون کبد و کلیه)، شناخت دقیقی از عواقب ناشی از این مواد بر رفتار در انسان و حیوان وجود ندارد. هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه ای اثرات دو عضو مهم از گروه سموم کارباماته بر رفتار در یک مدل حیوان آزمایشگاهی بوده است.روش مطالعه: تعداد 30 قطعه موش سوری نر بالغ در 3 گروه 10 تایی قرار داده شده، روزانه یک بار و هر بار به مدت 10 ثانیه به صورت جلدی از ناحیه دم در معرض آب معمولی (کنترل)، محلول 10% مانب یا محلول 10% کارباریل قرار قرار داده شدند. پس از 28 روز، رفتار حیوانات در ماز بعلاوه مرتفع (Elevated Plus Maze=EPM) مورد مطالعه قرار گرفت. مدت زمان حضور و دفعات ورود حیوان در بازوهای کوتاه (بدون حفاظ) و به ویزه در یک سوم انتهایی آنها به عنوان رفتار پرخطر در نظر گرفته شد.یافته ها: در این تحقیق روشن شد که تماس با مانب 10% مدت زمان اقامت در بازوهای باز را به میزان معنی داری افزایش می دهد .(P<0.05) مدت زمان حضور در انتهای بازوهای باز نیز به طور قابل توجهی در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت برخلاف این سم، کارباریل تغییرات چندانی را ایجاد نکرد.بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تماس مکرر با سموم کارباماته از راه جلدی (که در صاحبان حرف ذیربط معمول است) ممکن است به تغییرات رفتاری منجر گردد. نکته مهم این بود که چنین تغییراتی از سمی به سمی دیگر از همان گروه ممکن است متفاوت باشد. پیشنهاد میشود تحقیقات میدانی در مورد اثرات احتمالی این مواد بر افرادی که به خاطر شغل خود در تماس با این سموم هستند توسط مراجع و محققین ذیربط انجام پذیرد.

مقدمه: دانشگاه یک موقعیت آموزش رسمی است و فراگیران برای این که در این موقعیت موفق شوند باید یادگیری موثر داشته باشد. کلید یادگیری موثر انگیزش می باشد، انگیزش تحصیلی علاوه بر یادگیری می تواند نقش پیشگیری در گرایش به رفتارهای پرخطر بهداشتی داشته باشد. بر این اساس ما بر آن شدیم که وضعیت انگیزش تحصیلی در دانشجویان شهر یزد را بررسی نموده و ارتباط انگیزش تحصیلی با رفتارهای پرخطر بهداشتی را مطالعه نماییم.روش ها: مطالعه فوق توصیفی از نوع مقطعی بوده ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه استاندارد و محقق ساخت می باشد و حجم نمونه 720 نفر بوده است که بصورت چند مرحله ای مورد مطالعه قرار گرفته اند.نتایج: در این مطالعه 4.32 درصد از دانشجویان از وضعیت انگیزش متوسطی برخوردار بوده اند. 3.23 درصد سیگاری بوده و 7.2 درصد عنوان نموده اند که داروهای روا نگردان استفاده نموده اند و 6.40 درصد از دانشجویان عنوان نموده اند که به طور مرتب ورزش انجام می دهند.همچنین یافته های این تحقیق بیانگر این است که بین وضعیت استعمال سیگار، مصرف الکل، درگیری فیزیکی، رفتار پرخطر جنسی، تماشای فیلم غیر اخلاقی و وضعیت استفاده از کمربند ایمنی با ا نگیزش تحصیلی همبستگی معناداری وجود داشته است .(P<0.05) همچنین بین وضعیت میزان ساعات مطالعه و وضعیت انگیزش تحصیلی همبستگی معناداری وجود داشته است .(P<0.05)بحث و نتیجه گیری: جهت ارتقا انگیزش تحصیلی در دانشجویان باید به برگزاری کارگاههای آشنایی با مدل های انگیزش در اساتید و دانشجویان اقدام نموده و همچنین پیشنهاد شده است که نحوه گذراندن اوقات فراغت در دانشجویان تحلیل شده و زمینه جذب بیشتر دانشجویان در انجمن های علمی فراهم آید.

خلاصه: امروزه یکی از عوامل اساسی در کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی، فرسودگی شغلی کارکنان است. این معضل علاوه بر بروز اثرات نامطلوب جسمی، عوارض نامطلوب روانی متعددی نیز به همراه داشته و به خصوص در حرفه های یاری دهنده از جمله پرسنل بهداشتی درمانی به دلیل ماهیت استرس زای این مشاغل فرسودگی شغلی بیشتر ایجاد می شود.اهداف: این پژوهش به منظور تعیین میزان شیوع سندرم فرسودگی شغلی در سه بعد خستگی هیجانی مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی و نیز تعیین سطوح رضایت شغلی بارکاری حمایت اجتماعی و عزت نفس در کارکنان مراکز بهداشتی درمانی مشهد انجام گرفته است.نوع مطالعه: این طرح یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که به روش CROSS SECTIONAL انجام شده است. از آنجا که جامعه پژوهش و حجم نمونه پژوهش در این بررسی یکسان می باشد، اطلاعات به روش سرشماری جمع آوری گردید.روش مطالعه: در این مطالعه پرسنل شاغل در 30 مرکز بهداشتی درمانی مشهد، ابزار پژوهش را که شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه های عزت نفس-حمایت اجتماعی بارکاری رضایت شغلی و فرسودگی شغلی مازلاک (MBI) بوده ،تکمیل نمودند.در پرسشنامه مازلاک فراوانی واحدهای مورد مطالعه در هر یک از ابعاد فرسودگی شغلی شامل:خستگی هیجانی مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی با مقیاس لیکرت به شکل کم –متوسط و زیاد مورد ارزیابی قرار گرفته و آنالیز داده ها توسط نرم افزار کامپیوتری SPSS و استفاده از آزمونهای آماری (توصیفی-تحلیلی) مناسب انجام گرفته است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 3.92 درصد واحدهای پژوهش عزت نفس بالا، 3.72 درصد کارکنان حمایت اجتماعی بالا، 7.67 درصد پرسنل رضایت شغلی متوسط و سطوح (بار) کاری در 5.90 درصد واحدهای پژوهش در حد کم بود.در رابطه با فراوانی ابعاد سه گانه فرسودگی: 2.50 درصد کارکنان سطوح کم فراوانی خستگی هیجانی، 2.97 درصد افراد سطوح کم فراوانی مسخ شخصیت و 3.79 درصد افراد سطوح بالای فراوانی کفایت شخصی را گزارش کردند. همچنین یافته ها حاکی از وجود ارتباط مستقیم معنی دار بین احساس خستگی هیجانی با میزان بار کاری و نیز احساس کفایت شخصی با میزان حمایت اجتماعی و ارتباط معکوس معنی دار میان عزت نفس ورضایت شغلی با احساس خستگی هیجانی و نیز احساس مسخ شخصیت با میزان حمایت اجتماعی بوده است.نتیجه گیری: میزان کلی فرسودگی شغلی در کارکنان در بعد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت پایین و در بعد کفایت شخصی بالا بوده است .

مقدمه: مصرف سیگار به عنوان اولین علت قابل پیشگیری از مرگ و میر در دنیا می باشد. تعداد نخ مصرفی روزانه وسالهای مصرف بعنوان خطراساسی دربروز بیماریها و مرگ و میر وابسته به سیگار است. آسیبها و پیامدهای ناخوشایند و نوعا جبران ناپذیر ناشی ازمصرف سیگار بخصوص برای قشر تحصیل کرده بهداشتی حایز اهمیت می باشد. این مطالعه به همین منظورصورت گرفته است.روش کار: این مطالعه، مطالعه ای توصیفی مقطعی است که به صورت سرشماری بر روی 200 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهریزد بعمل آمد. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه بوده و اطلاعات حاصل از آن با استفاده از نرم افزارEPI6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: از تعداد کل نمونه ای که بررسی شد 7.31 درصد مرد و 3.68 درصد زن بودند و درگروههای سنی 56-30 ساله قرار داشتند و میزان سابقه کار آنها 30-1 سال گزارش شده است. بر اساس نتایج این مطالعه کل مردان درفاصله سنی 34-15 سال شروع به استعمال دخانیات کرده اند که 1.19 درصدآنها در سن 20-24 سالگی بوده اند که 5.2 درصد هم خیلی زیاد سیگار می کشند. در بین کارکنان زن فرد سیگاری مشاهده نشد. ازبین 200 نفرکل کارکنان 6.85 درصدعنوان کرده اند که هیچ کس درمنزلشان سیگاری نیست. از عوامل موثر در خصوص ترک سیگار 3.24 درصد انگیزه شخصی، 8.18 درصد به دلایل بهداشتی و توصیه پزشک، 9.5 درصد استرس کمتردرزندگی و 4 درصد هزینه مصرفی برای خریدسیگار را عامل مهم برای ترک کردن دانسته اند .نتیجه گیری: به نظر می رسد باید جهت پیشگیری از بیماریها و ارتقای سطح سلامت افراد جامعه بر بهبود سطح زندگی و اصلاح نقاط ضعف و رفع عوامل خطر زا در سلامتی افراد تاکید گردد. بخصوص کارکنان مراکز بهداشتی درمانی که نقش مهمی در زندگی افراد مراجعه کننده به مرکز و همچنین زندگی خود دارند باید در این رابطه آموزش لازم را ببینند تا شیوه زندگی سالم را برگزیده و به دیگران هم آموزش دهند .

مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر یکی از آسیبهای اجتماعی است که بشر امروز در تمامی نقاط جهان با آن روبرو است. در کشور ما نیز سالانه مقادیر بسیاری ازمواد مخدر مصرف می شود و هزینه های بالایی از سرمایه ملی هدر می رود. با عنایت به در دسترس بودن مواد مخدروپایین آمدن سن شروع مصرف در نوجوانان، به منظور پیشگیری از اعتیاد ضرورت دارد که میزان آگاهی نوجوانان ارزیابی شده و برنامه های آموزشی لازم تدوین گردد.روش بررسی: در این تحقیق توصیفی مقطعی با هدف بررسی میزان آگاهی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر یزد و رفسنجان در مورد مواد مخدر، 1913 دانش آموز در این دو شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین صورت که هر سال تحصیلی 10% دانش اموزان به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده و پرسشنامه توسط خود آنها تکمیل می شد. سپس اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS 13 و آزمونهای کای اسکواروآنالیزواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: 5.78 درصد دانش آموزان یزدی و 6.77 درصد دانش آموزان رفسنجانی از تریاک نام برده بودند و آگاهی آنها در خصوص نحوه مصرف و وابستگی جسمی و روحی آن بالای 90 درصد بوده است. 62 درصد دانش آموزان یزدی و 1.30 درصد دانش آموزان رفسنجانی از هروسوین نام برده و این ارقام در مورد حشیش به ترتیب 4.51 درصد و 3.21 درصد بوده است. 5.6 درصد دانش آموزان یزدی و 10 درصد از دانش آموزان رفسنجانی حداقل یک فرد معتاد در خانواده داشته اند. همچنین 2.23 درصد یزدی ها و 7 درصد رفسنجانی ها معتقد بودند که مواد مخدر می تواند مفید هم باشد.نتیجه گیری: با توجه به فراوانی وجود فرد معتاد در خانواده ها و اعتقاد به اینکه مواد مخدر می تواند مفید باشد، باید اذعان داشت که خطر ابتلا به اعتیاد در دانش آموزان زیاد است و باید در این زمینه اقدام جدی صورت گیرد.

مقدمه: خشونت خانگی علیه زنان یک مشکل سلامت همگانی است که سلامت زنان، خانواده و جامعه را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. این پدیدهدارای ابعاد و ریشه های متعددی است. نقش و روابط زن و مرد در خانواده می تواند در بروز و پذیرش آن موثر باشد. این مقاله بخشی از نتایج یک طرح جامع پژوهش کیفی است که در فاز اول آن عوامل زمینه ساز و راهکارهای پیشگیری را از دیدگاه زوجهای تهرانی مورد بررسی قرار می دهد.روشها: این پژوهش کیفی با تشکیل جلسات بحث گروهی متمرکز با حضور 50 زوج از مناطق مختلف شهر تهران در 8 گروه و طی دو روز اجرا شد. معیار تقسیم گروهها جنسیت، سطح سواد و پیشینه خشونت خانگی درخانواده بود.نتایج: به نظر نمونه ها در دوران جدید نقش مرد در خانه پررنگتر شده ولی هنوز مسوولیتهای اصلی مربوط به امور داخلی خانه و فرزندان برعهده زنان است و این علاوه بر نقشهای اجتماعی و جدیدی آنهاست. زنان همیشه نقش فداکاری و تعدیل کننده مصایب و مشکلات زندگی را عهده دار هستند. با وجود کاهش خشونت جسمی، خشونت روانی علیه زنان افزایش یافته است. از نظر مردان مهریه بالا، آگاهی زنان، کاهش روحیه انتقادپذیری، عدم پذیرش مردان از نقش اجتماعی زنان، عوامل فردی و تربیت خانوادگی، تاثیرپذیری از جامعه و دوستان و نبود فرهنگ مراجعه به روانپزشک و مشاور در بروز خشونت موثر هستند. از نظر زنان استقلال، بار مسوولیت و فشار بیشتر، کاهش تحمل، خستگی و فرسودگی زنان و عدم حمایت های قانونی زمینه ساز خشونت می باشد. آموزش خانواده ها در زمینه مهارتهای زندگی رفتار صحیح زوجین با یکدیگر و آشنایی با حقوق و تکالیف یکدیگر، تقویت آموزشهای قبل از ازدواج، اصلاح قوانین و ایجاد فرهنگ شادی و گفتمان از راهکارهای پیشنهادی بودند.بحث و نتیجه گیری: جامعه ما در حال گذر از جامعه سنتی به مدرن است که پیامدهای آن خشونت خانگی را بویژه در ابعاد روانی تشدید می نماید. افزایش آگاهی و اموزش جامعه در مواجهه با چالشهای این گذر می تواند در کاهش این پدیده موثر باشد.

مقدمه و هدف: استان سیستان و بلوچستان درجنوب شرقی ایران بیش از 500 هزار دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی دارد که تقریبا" یک پنجم آنها را دانش آموزان نوجوان دوره دبیرستانی (متوسطه ) و پیش دانشگاهی تشکیل می دهند. توجه به رفتارهای بهداشتی در دوره نوجوانی به دو دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اولا" چندین عامل مرگ و بیماری در دوره نوجوانی با رفتارهای نوجوانان ارتباط دارند ثانیا" دوره نوجوانی مرحله مهم گذر از دوره تحت کنترل والدین به رفتار مستقل و خود تعیین کنندگی است. نوجوانان و جوانان معمولا" در معرض تغییرات شدید شرایط اجتماعی می باشند که در سالهای اخیر رخ داده اند. این تغییرات می توانند تاثیر عمیقی روی سلامتی و رفتارهای آسیب زا و پرخطر داشته باشند (بیرشک و بخشانی، 1382، بخشانی، 1381، WHO، 1379) و گزراشات موجود در خصوص رفتارهای پرخطر دانش آموزان از شیوع نگران کننده این رفتار ها حکایت می کنند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر اجرای برنامه TND توسط دبیران و مربیان در کاهش فرار از مدرسه و رفتارهای پرخطر (پرخاشگری) دانش آموزان دبیرستانی طراحی و اجرا شده است. روش: این پژوهش یک مطالعه مداخله ای با گروه کنترل است که برای بررسی تاثیر برنامهTND (که در اصل توسط ساسمن برای پیشگیری از مصرف مواد معرفی شده است) در کاهش رفتار های پرخاشگرانه و فرار از مدرسه اجرا شده است. نمونه پژوهش شامل 1180 دانش آموز دبیرستانی می باشد که بطور خوشه ای از دبیرستانهای زاهدان انتخاب شده اند. دبیرستانهای انتخاب شده بطور تصادفی به دو گروه الف (شامل 21 کلاس) و گروه ب (شامل 20 کلاس) تقسم شدند. دانش آموزان گروه الف برنامه پیشگیرانه را دریافت داشتند ولی دانش آموزان گروه ب هیچگونه مداخله ای را تجربه نکردند. اجرای پژوهش شامل مراحل زیر بوده است:1- هماهنگی با مسوولین آموزش و پرورش و دبیرستان ها2- تدوین دو کتابچه راهنما بر اساس برنامه TND (کتابچه ویژه مربیان و کتابچه کار دانش آموزان)3-برگزاری کارگاه آموزشی برای مسوولین، معاونین و دبیران و مشاورین دبیرستانهای گروه الف.4- احرای پیش آزمون در دبیرستانهای نمونه5- اجرای برنامه در سطح دبیرستانهای گروه الف6- اجرای پس ازمون در دبیرستانهای نمونه در جند مرحلهدر این مطالعه جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارهای پرخطر (بخشانی، 1383 و 1382) که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است استفاده گردیده است. در مرحله پیش ازمون فرم کامل پرسشنامه و در پس آزمونها فرم کوتاه آن به کار رفته است.نتایج: طبق نتایج به دست آمده طی ماه قبل از مداخله 32 درص دانش آموزان گروه مداخله حداقل یکبار از مدرسه فرار کرده اند و این میزان بعد از اجرای برنامه در گروه مداخله به 8.18 درصد تقلیل یافته است.که کاهش حدود 14 درصدی را نشان می دهد. همچنین درگیری فیزیکی در گروه مداخله طی ماه قبل از برنامه 2.25 درصد بوده است و بعد از اجرای برنامه توسط 9.16 دانش آموزان گروه الف گزارش شده است همچنین جمل اسلحه یا چاقو توسط دانش آموزان از 7.10 به 6.5 و بخث و درگیری کلامی از 32 درصد به 8.27 درصد رسیده است.بحث: به طور کلی نتایج نشان می دهند که فرار از مدرسه و رفتار های پرخاشگرانه در بین دانش آموزان دبیرستانی زاهدان بالا است و چنین رفتارهای پرخطری ضمن اینکه تهدید کننده سلامت جسمانی و روان شناختی است در فرایندهای رشدی و بهره گیری از فرصت های آموزشی نیز اختلال ایجاد می کنند.لذا گرچه اثرات به کارگیری این برنامه در ایران به اندازه تغییرات گزارش شده توسط ساسمن و همکاران نمی باشد ولی میزان تغییرات در کاهش پرخاشگری و فرار از مدرسه در جمعیت ایرانی نیز قابل توحه می باشند. به نظر می رسد این برنامه از طریق افزایش مهارت های خود کنترلی، حل مساله، ابراز وجود و مهارت ارتباطی از یک سو و افزایش همدلی و توانایی پیش بینی پیامدهای رفتار از سوی دیگر می تواند موجب کاهش رفتارهای پرخطر (پرخاشگری و فرار ازمدرسه) شود. همچنین مطالعه حاضر نشان می دهد که می توان با توانمند سازی دبیران، برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر را در کلاسهای درسی با آموزش رسمی تلفیق نمود.

مقدمه: از اولین برنامه های مشترک دستگاه قضایی و سیستم بهداشتی درمانی است که به منظور کاستن از جرایم وابسته به مواد در جامعه طراحی و اجرا شده است برنامه دادگاه درمان مدار یک برنامه اصلاحی مبتنی بر جامعه است که جایگزین برنامه های بازداشت و زندان شده است.روش اجرای کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و در طی ماههای تیر لغایت آذرماه 1386 یعنی 6 ماهه نخست اجرای طرح دادگاه مدار در شهر یزد می باشد که در این مطالعه تعداد 64 بیمار ارجاع شده به مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد نوید مورد بررسی قرار گرفته اند. افراد با معرفی نامه رسمی شورای مبارزه با مواد مخدر یا نیروی انتظامی به دلیل جرایم وابسته به مواد مخدر به این مرکز معرفی شده بودند. این بیماران بر اساس پروتکل درمان، نوع درمان انتخاب و تحت درمان قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز از طریقه مصاحبه با مراجعین و مطالعه پرونده آنان به دست آمد و در پرسشنامه درج گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS.13 استفاده گردید.نتایج: 18 نفر از بیماران (44.23%) تحت درمان سم زدایی قرار گرفتند که 50% درمان سم زدایی با موفقیت همراه بود. 3.33% دچار شکست درمان سم زدایی با بوپره نورفین شده و به سمت MMT رفته اند و 7.16% در طی سم زدایی درمان را قطع کردند و در کل 25.81% تحت درمان MMT قرار گرفته اند. بیشترین ماده مصرفی تریاک و شایعترین روش مصرف تدخین بوده است. کمترین مانایی حدود 13 روز و بیشترین مانایی 100 روز بوده است.بحث: سیر مراجعه بیماران جهت درمان نشان دهنده کاهش متوالی شرکت کنندگان در برنامه می باشد که این سیر نزولی نشان دهنده عدم همکاری مناسب بین بخشی (شورای مبارزه با مواد مخدر، نیروی انتظامی، دادگستری، مددکاری، بهزیستی و...) می باشد و به نظر می رسد علیرغم مبنای تئوریک قوی طرح درمان دادگاه مدار، اجرای آن موفق نبود و نتوانست بیس از یکسال ادامه یابد.

مقدمه: شناخت ابعادمختلف رفتارهای مخاطره آمیز روانی بخصوص در گروههای سنی پرخطرمی تواند نقش موثری در برنامه ریزیهای بهداشتی ایفا نماید. از این رومطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع رفتارهای مخاطره آمیزبهداشتی دردانشجویان مراکزآموزش عالی شهرخرم آباددرسال 1384 انجام شد. در این مقاله بخشی از نتایج که مرتبط با سلامت روان می باشد ارایه گردیده است.مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی تعداد 700 دانشجوی دانشگاههای لرستان، علوم پزشکی و جامع علمی کاربردی در مطالعه شرکت نمودند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش خصوصیات دموگرافیک و 66 سئوال در مورد رفتار های بهداشتی (هفت سوال در حیطه روان) بود. روایی و پایایی پرسشنامه به روش محتوایی و آزمون مجدد تامین گردید . در هر دانشگاه پس از انتخاب کلاسها پرسشنامه بین کلیه دانشجویان کلاس توزیع و به روش خود ایفایی تکمیل گردید.یافته ها: 1.67 % دانشجویان شرکت کننده در مطالعه زن و 6.87% مجرد، با میانگین سنی 26.21 سال بودند. نتایج نشان داد که 4.43% دانشجویان در طول یکسال گذشته احساس غم و ناامیدی شدید داشته اند. 6.14% افکار خود کشی و 7.5% حداقل یکبار اقدام به خود کشی داشته اند، از میان اقدام کنندگان 9.24% به درمانهای پزشکی نیاز پیدا کرده بودند. اقدام به خود کشی در دختر ها بیشتر بود .(p=0.0001)نتیجه گیری: شیوع قابل ملاحظه احساس غم واندوه دردانشجویان و نیز افکار و اقدام به خودکشی باید مورد توجه مسوولین قرار گیرد. تقویت مراکزمشاوره دردانشگاهها،تهیه شناسنامه سلامت بخصوص سلامت روان دربدو ورود دانشجوبه دانشگاه و پی گیری سالانه به شناسایی موارد خفیف اختلالات روانی کمک نموده و در پیشگیری از تشدید آن نقش به سزایی خواهد داشت.

مورد غربالگری قرار گرفته اند به احتمال بیشتر نسبت به سایر دوستان خود رفتار های پرخطر جنسی دارند و همچنین به منظور تعیین پایایی آزمون مجدد مقیاس رفتار های سوء مصرف مواد، رفتار های پرخطر جنسی اجرا شد.مورد غربالگری قرار گرفته اند به احتمال بیشتر نسبت به سایر دوستان خود رفتار های پرخطر جنسی دارند و همچنین به منظور تعیین پایایی آزمون مجدد مقیاس رفتار های سوء مصرف مواد، رفتار های پرخطر جنسی اجرا شد.روش ها: بیماران کلینیک 18-12 ساله پرسشنامه چند بخشی که شامل هشت بخش: ویژگی های دموگرافیک، غربالگری سوء مصرف مواد CRAFFT و مقیاس 14 گزینه ای رفتار های پرخطر جنسی مرتبط با سوء مصرف مواد را تکمیل نمودند. شرکت کنندگان بعد از یک هفته برای تکمیل پرسشنامه مشابه دعوت شدند.یافته ها: از بین 305 شرکت کننده 49 نفر(1.16%) نتایج غربال CRAFFTمثبت داشتند (امتیاز 2 و بیشتر نشان دهنده خطر بالا برای مصرف مواد و وابستگی بود) و 101نفر (9.33%) گزارش نمودند در طول 90 روز گذشته رابطه جنسی داشته اند. بعد از کنترل جنسیت، سن، نژاد، تعداد والدین در منزل نوجوانان با نتیجه CRAFFT مثبت به طور معنی داری تمایل بیشتری از نظر داشتن رابطه جنسی بعد از مصرف الکل یا سایر مواد مخدر، داشتن شریک جنسی مصرف کننده الکل یا مواد یا داشتن رابطه جنسی بدون استفاده از کاندوم و داشتن شرکای جنسی متعدد در طول یک سال گذشته با شرکت کنندگانی که نتیجه CRAFFTمنفی بود مورد مقایسه قرار گرفتند. مقیاس رفتار های پرخطر جنسی مرتبط با سوء مصرف مواد دارای پایایی آزمون مجدد قابل قبول است و 10 سوال مکرر دارای مشخصه های مشابه مقیاس ثبات درونی قابل قبول دارد (با آلفای کرونباخ=79.0).نتیجه گیری: پزشکان باید به مشاوره نوجوانان با CRAFFT مثبت، توجه به استفاده از کاندوم و خطرات مرتبط با فعالیت های جنسی با شرکای متعدد در زمان مستی و سرخوشی یا با شریک مست و سرخوش توجه خاصی بنمایند.

مقدمه: سوء مصرف مواد و وابستگی به آن یک حالت مزمن است که باعث صدمه های جسمانی، مالی، خانوادگی و اجتماعی می شود. امروزه در بین جوانان و نوجوانان سراسر جهان شیوع بسیار زیادی پیدا کرده است. در ایران به علت محدودیتهای قانونی و دینی اطلاعات زیادی در مورد مصرف الکل و داروهای روان گردان وجود ندارد. و با توجه به بحران دوران بلوغ و نوجوانی و افزایش احتمال انجام رفتارهای پرخطر در این دوران انجام پژوهشی در این زمینه ضروری می باشد.هدف: این مطالعه تعیین شیوع مصرف مواد الکلی و مواد روان گردان در دانش آموزان دبیرستان پسرانه شهرستان مهریز می باشد.روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی بود وبه روش تصادفی ساده 285 نفر از دانش آموزان دبیرستانهای پسرانه شهرستان مهریز انتخاب گردیدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و از اعتبار محتوا، ثبات درونی و آزمون مجدد جهت اعتبار و پایایی ابزار بعلاوه از آمارهای توصیفی ورگرسیون لجستیک به منظور بررسی نتایج استفاده شد.نتایج: یافته ها این مطالعه نشان داد که از میان دانش آموزان 6.8 درصد تجربه مصرف الکل و 3.0 درصد تجربه مصرف روان گردان داشتند بنابراین شیوع سو مصرف مواد در میان دانش اموزان پایین بود و بعلاوه تجربه مصرف مواد روان گردان با مصرف الکل ارتباط داشت. بحث و نتیجه گیری: این پژوهش آمارنسبتا پایینی ازسوء مصرف مواد را نشان می دهد. با این وجود به دلیل تاثیرات مخرب و غیر قابل جبران آن نیاز به بررسی، برنامه ریزی و مداخلاتی بنیادی جهت کاهش سو مصرف مواد در میان نوجوانان به عنوان آینده سازان کشور است و ضرورت ارتقا سطح آگاهی مردم در مورد آثار سوء این مواد دیده می شود.

مقدمه: اختلال بیش فعالی نقص- توجه (ADHD)یک اختلال روانی متداول در بالغین است که علی رغم انتشار مطالعات وسیع ازاواسط دهه 1970 تا سالهای اخیربندرت دربالغین تشخیص داده می شود. اهمیت این اختلال دربزرگسالان به عنوان یک بیماری بدلیل عوارضی مثل اختلال درعملکرد شغلی وتحصیلی و احتمال سوء مصرف مواد درمبتلایان به آن روزبروز بیشتر می شود با توجه به اهمیت موضوع- این مطالعه با هدف بررسی علایم بیش فعالی-نقص توجه دردانشجویان دانشگاه علوم پزشکی طراحی گردید.روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در نیم سال اول تحصیلی 87-86 در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام گردید. حجم نمونه 1500 نفر و روش نمونه گیری به صورت سرشماری بوده است. با توجه به اهداف پژوهش دو پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه غربالگری علایم بیش فعالی-نقص توجه کانرز بزرگسالان (CAARS-O:SV) در اختیار دانشجویان فرار داده شد تا در صورت تمایل آن راتکمیل کنند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی با نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج: از 1500 پرسشنامه ای که در اختیار دانشجویان قرار داده شد 913 پرسشنامه تقریبا کامل بود. که از این تعداد 589 نفر (5.64%) مونث و 324 نفر (5.35%) مذکر بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان 2.3±7.21 بوده است. علایم بیش فعالی نقص توجه بر اساس آزمون کانرز بالغین، علایم شاخص بی توجهی در 107 نفر (7.11%) و شاخص بیش فعالی در 109 نفر (12%) و شاخص تکانشی در 121 نفر (2.13%) و شاخص مشکل در خود پنداره در 30 نفر (3.3%) بالاتر از متوسط یا خیلی بالاتر از متوسط بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد که علایم اختلال بیش فعالی نفص توجه در دانشجویان بالا بوده که نیاز به ارزیابی بالینی بیشتر و درصورت امکان تشخیص و درمان جهت پیشگیری ازافت تحصیلی یا سوء مصرف احتمالی مواد و کاهش رفتارهای تکانشی را نشان می دهد.

مقدمه: آسیب های فردی و اجتماعی خصوصا گرایش و مصرف مواد مخدر سنتی یکی از مهم ترین مشکلات و معضلات جامعه بشری خصوصا کشور ما ایران است که افراد خصوصا خانواده ها از پیامدهای زیانبار آن که نهایتا موجب کاهش توانمندیهای جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی و جنسی است بی نصب نگذاشته است که خود می تواند باعث افزایش طلاق، فساد، فحشا و... را بدنبال دارد که مهمترین عوارض مصرف مواد کاهش میل جنسی و افزایش اختلالات جنسی است که اگر باعث افزایش طلاق می شود به علت زمینه ای کاهش میل جنسی و افزایش اختلالات جنسی خواهد شد.اهداف: بروز و شیوع رفتارهای جنسی در مصرف کنندگان مواد مخدر و دخانی.بروز و شیوع رفتارهای جنسی در افرادیکه از مواد مخدر استفاده نمی کنند.بروز و شیوع اختلالات و انحرافات جنسی در مصرف کنندگان مواد مخدر.بروز و شیوع اختلالات و انحرافات جنسی در افرادیکه مواد مخدر استفاده نمی کنند.بررسی وضعیت تمایلات و تحریکات جنسی در مصرف کنندگان و کسانی که از مواد مخدر استفاده نمی کنند.روش تحقیق: تحقیق با تهیه پرسشنامه و انجام مصاحبه با دو گروه آمده شده و دو موضوع تحقیق از سال 1385 لغایت 30.2.88 به تعداد 150 نفر مصرف کننده مواد مخدر متاهل و 150 نفر متاهل که از مواد مخدر استفاده نمی کنند صورت گرفته است اطلاعات در نرم افزار EPI مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها و نتایج: در این تحقیق ضمن مشخص شدن فراوانی مراجعین از نظر سنی، تحصیلات شغل در دو گروه تحقیق متغیر هایی چون استمنا تماس جنسی خارج از کانون خانواده، رضایتمندی جنسی، داشتن ارگاسم، توانایی و عدم توانایی در لذت بردن، نداشتن ارگاسم در زنان، مشکلات لغوظ، نزدیکی دردناک، واژینسم، ارگاسم شبانه در زنان همسر افراد معتاد، فرایند ارتباط جنسی و... اندازه گیری گردید که تفاوت های بسیار زیادی بین دو گروه وجود داشته است بطوریکه افراد مصرف کننده مواد مخدر اختلالات اندازه گیری شده متغیرها را بین 9-3 برابر بیشتر از افرادی که مواد مخدر مصرف نمی کنند دارند و میزان طلاق در دو گروه به میزان 1 به 11 است.بحث و نتیجه گیری: نتیجه ای که از داده بدست آمده این است که حدود 98 درصد افراد از عوارض و افزایش اختلالات جنسی خبر نداشته اند و با توجه به سن یافتن شروع مصرف مواد مخدر عدم رضایتمندی در رفتارهای جنسی به صورت مزمن در آمده است که در بعضی موارد حتی بعد از ترک مواد مخدر نیازمند درمان اختلالات جنسی با دارو می باشد.

مقدمه: دانشجویان به لحاظ منابع انسانی از پایه های بنادین پیشرفت، ترقی و توانمندی هر جامعه ای محسوب می گردند و از طرفی دوران جوانی به دلیل ویژگی های خاص جسمانی و روانی، از پر خطرترین دوره های تمایل و ابتلا به سوء مصرف مواد و مشروبات الکلی محسوب می شود بنابراین پرداختن به موضوع سوء مصرف مواد و مشروبات الکلی و برقراری روابط جنسی نامشروع و محافظت نشده به دنبال مصرف این مواد در بین جوانان دانشجو و بررسی علل آن از دیدگاه دانشجویان می تواند جهت اراسوه راهکارهای مفید گامی موثر باشد. لذا تحقیقی را با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام دادیم.روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی بوده است که بر روی 50 نفر از دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گرفت. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه دو قسمتی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spssانجام گرفته است.یافته ها: از دیدگاه 34% از نمونه ها مصرف الکل و مواد تا حدودی باعث افزایش فعالیت جنسی فرد بیش از دفعات قبلی می شود اما 50% از نمونه ها اعلام کردند که مصرف مواد به تصمیم گیری برای انجام روابط جنسی نامشروع تاثیری ندارد. در 56% از نمونه ها اعلام کردند دانشجو شدن در اعتیاد جوانان نقش دارد. بین میزان مصرف مواد در بین دانشجویان سالهای اول و آخر تغییری وجود نداشت و همین طور بین کسانی که مصرف کننده مواد مخدر هستند و آنهایی که مواد مصرف نمی کنند، تفاوتی در معدل وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعات تحقیقی انجام شده در زمینه تاثیر گذار بودن مصرف مواد و مشروبات الکلی بر روی روابط جنسی نامشروع، به نظرمی رسد دیدگاه دانشجویان در این زمینه با نتایج مطالعات تا حدود زیادی متفاوت است و ازطرفی میزان مصرف مواد و الکل در بین دانشجویان خوابگاهی تقریبا بالا به نظر می رسد، لذا بهتر است آموزش های لازم و صحیح از طریق دانشگاه و رسانه های جمعی و همینطور نظارت کافی بر روی دانشجویان خوابگاهی صورت گیرد.

مقدمه: امروزه همه اقشار برای انجام فعالیتهای روزمره خود نیاز مند وسایط نقلیه هستند. نیاز ضروری به استفاده گسترده از وسایط نقلیه در زندگی روزمره موجب افزایش تعداد تصادفات جاده ای و شهری به صورت مکرر و با میزان مرگ و میر بالا شده است به نظر می رسد برخی افراد فاقد مهارتهای لازم در استفاده از وسایط نقلیه هستند و با انجام رفتارهایی که مصداق رفتار پرخطراست، موجب بروز خسارات جبران ناپذیر جانی و مالی می شوند. به اذعان پژوهشهای انجام شده مولفه های گوناگونی در بروز رفتار پرخطر در رانندگی نقش دارند که مولفه های روان شناختی یکی از مهمترین آنهاست .روش ها: با هدف بررسی رابطه مولفه های روان شناختی (سلامت روانی، پرخاشگری، شخصیت نوع (A با عادات رانندگی، از 110 راننده مرد حادثه دیده مقصر شهر رشت خواسته شد تا پرسشنامه های رفتار رانندگی منچستر، شخصیت تیپ A، پرخاشگری اهواز و سلامت عمومی راتکمیل کنند، داده های بدست آمده با آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: یافته های بدست آمده از تحقیق، نشان داد که بین سلامت روانی، پرخاشگری، تیپ شخصیتی و عادات رانندگی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که متغیرهای پرخاشگری و سلامت روان توانسته اند رفتار خطرناک رانندگی آزمودنی ها را پیش بینی کند. در عین حال تیپ A شخصیتی نتوانست رفتار رانندگی را پیش بینی کند.بحث و نتیجه گیری: باتوجه به این که رانندگی پرخطر پدیده ای است که آسیبهای جبران ناپذیری را برای فرد و جامعه ایجاد می کند، پیشنهاد تحقیق این است که با هدف کاهش خطرات وآسیبهای احتمالی، هنگام اخذ گواهینامه، تمدید آن و حتی در فواصل زمانی منظم ارزیابی های روان شناختی از رانندگان (شخصی یا همگانی) اخد شود و رانندگان پرخطر یا هجومی که نیازمند آموزش یا مشاوره هستند دربرنامه های آموزشی – مشاوره ای قرار گیرند .

مقدمه: با توجه به فراوانی اعتیاد و پایین آمدن سن شروع آن و با عنایت به در دسترس بودن مواد مخدر صناعی جدید خصوصا در قشر نوجوان و جوان و اهمیت پیشگیری و اطلاع رسانی لازم برای جلوگیری از اعتیاد به این نوع مواد مخدر، ضرورت ایجاب می کند به منظور تدوین برنامه های آموزشی در ابتدا میزان آگاهی نوجوانها بررسی شود.روش بررسی: در این تحقیق توصیفی مقطعی 517 دانش آموز پسر مقطع دبیرستان در 8 دبیرستان روستایی به روش تصادفی با استفاده از لیست دبیرستانهای روستایی اداره کل آموزش و پرورش استان یزد انتخاب و از طریق پرسشنامه از پیش طراحی شده مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از انجام تحقیق بررسی میزان آگاهی دانش آموزان پسر دبیرستانی در روستاهای استان یزد در مودر مواد مخدر بوده است که پس از انجام نمونه گیری با استفاده از نرم افزار SPSS 13 و آزمون های کای اسکوار و آنالیز واریانس اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج: در1.7 درصد از خانوارهای روستایی که حداقل 1 پسر دبیرستانی دارند حداقل یک فرد معتاد وجود دارد. 2.70 درصد دانش آموزان پسر دبیرستانی با فرد معتاد برخورد داشته اند و 5.42 درصد با فرد معتاد هم سن و سال خود آشنا بوده و 5.17 درصد مورد پیشنهاد مصرف مواد مخدر از طرف دوستان قرار گرفته اند و 9.37 درصد از آنها اظهار داشته اند که درخانواده و فامیل و یا هردوحداقل یک فرد معتاد وجود دارد. همچنین آگاهی دانش آموزان روستایی درمورد تریاک از نظر نام بردن(62%)، نحوه مصرف (6.69%) و وابستگی (74%) بیشترازسایر مواد بوده است.نتیجه گیری:با توجه به فراوانی وجود فرد معتاد در خانواده ها و فراوانی برخورد دانش آموزان پسر دبیرستانی با فرد معتاد، باید اذعان داشت که خطر اعتیاد جدی بوده و لازم است با شناسایی افراد در معرض خطر و آموزش به آنها خطر اعتیاد را کاهش داد.

مقدمه: اعتیاد یکی از مخرب ترین معضلاتی است که دنیا به طور گسترده با آن درگیر است مصرف مواد مخدر معمولا موجب تباهی زندگی فردی و اجتماعی شخص میگردد. ادامه اعتیاد نه تنها پرهزینه است بلکه مصرف کننده مواد را به ارتکاب کارهای غیر قانونی وادار می کند. خطر دیگر مصرف مواد مخدر به ویژه هرویین ابتلا به ایدز هپاتیت و عفونتهای ناشی از تزریق غیر بهداشتی و استفاده مشترک از سرنگ های آلوده است .بسیاری از معتادان قادر نیستند علیرغم درمان های مختلف به وضعیت پرهیزمداوم دست یابند و درصورت نبود درمان محافظت کننده ناگزیربه ادامه حیاتی خواهند بودکه تا آخر عمرتنها حول محورتهیه و مصرف مواد می چرخد. درمان نگهدارنده با متادون یکی از اقدام های پر اهمیت و کلیدی است که در راستای اهداف کاهش آسیب انجام می شود. این درمان امکان عدم استفاده از مواد غیرقانونی را برای بیمار فراهم آورده و عملا نیاز به تزریق را منتفی می سازد. در عین حال مصرف منظم و دراز مدت متادون خود از عود مجدد مصرف غیرقانونی پیشگیری می کند. به دنبال این درمان دارویی عموما وضعیت روانی و جسمانی بیمار بهبود می یابد.هدف این مطالعه بررسی کارایی مراکزدرمان نگهدارنده با متادون(MMT) در زندانها در راستای کاهش آسیب است .مواد و روش ها: نوع مطالعه مورد- شاهدی (Case – Control)، موردها زندانیانی بودند که حداقل به مدت 2 ماه در بندهای متادون تراپی زندان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) قرار داشتند، شاهدها زندانیان سایر بندها که سابقه اعتیاد داشته ولی تحت درمان نگهدارنده با متادون نبودند، نمونه گیری در هر دو گروه به روش تصادفی ساده انجام گرفت. رفتارهای پرخطر در هردوگروه با استفاده ازپرسشنامه (محقق ساخته) اندازه گیری شده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از آماره مجذور کای و نسبت شانس (OR) برای مقایسه رفتارهای خطر در دو گروه استفاده گردید.یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از تجریه و تحلیل داده ها، بروز رفتارهای پر خطر شامل مصرف غیر قانونی مواد مخدر، استفاده از سوزن و سرنگ مشترک جهت تزریق مواد، افکار یا اقدام به خودکشی بین زندانیان مستقر در بند متادون درمانی با زندانیان موجود در سایر بندها از نظر آماری اختلاف معنی دار مشاهده گردید.در خصوص متغیرهای استفاده غیر قانونی از قرص های روانگردان و قرص هیوسین به شکل تدخینی و استنشاقی و سابقه خودزنی یا خشونت علیه دیگران بین گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنی دار مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه و تاثیر مثبت بندهای متادون تراپی موجود در زندان از نظر کاهش رفتارهای پرخطر، توسعه مراکز متادون تراپی در زندان ها می تواند نقش مهمی در کاهش آسیب و پیشگیری از بروز بیماریهای رفتاری نظیر STI,HIV,HBV,HCV گردد.

زمینه و هدف: درمان با متادون یکی از اقدامات پر اهمیت و اساسی است که در راستای برنامه های کاهش آسیب انجام می شود این برنامه ها مجموعه راهبرد هایی از نوع پیشگیری ثانویه هستند که با دو هدف افزایش ارتباط معتادان با مراکز اجتماعی، به خصوص مراکز بهداشتی در کشور های مختلف شکل گرفته اند. درمان با متادون با توانایی عدم استفاده از مواد غیر قانونی را برای بیمار فراهم می آورد. درعین حال مصرف منظم و در از مدت آن ازعود مجدد مصرف موادغیرقانونی پیشگیری می کند. بدنبال این در مان دارویی عموما کیفیت وضعیت روانی و جسمانی بیمار بهبود می یابد.مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. در این مطالعه 103 نفر مراجعه کنندگان به مرکز MMT طبق حجم نمونه تخمین زده شده در قالب نمونه گیری تصادفی و از طریق تکمیل حضوری پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. آمار بدست آمده توسط نرم افزار SPSS آنالیز شد.یافته ها: بررسی نشان می دهد که از نظر تعداد دفعات ترک بیشترین مورد بیش از سه بار با 45 مورد (7.43%)، پس از آن یک بار با 18 مورد (5.17%)، سپس دوبار با 13 مورد (6.12%)، پس از آن سه باربا 12 مورد (7.11%)، در7 مورد (8.5%) موارد تعداد دفعات ترک نامشخص بوده و 9 مورد (7.8%) نیز اصلا مورد ترک نداشته اند. در رابطه با روش ترک قبلی 36 نفر (3.38%) موارد بدون دارو،18 نفر (1.19%) موارد از طریق مراجعه به کلنیک ترک اعتیاد، 17 نفر (18%) موارد ازروشهای مختلف، 8 نفر ( 5.8%) موارد با مراجعه به کمپهای ترک ،4 نفر (2.4%) از روش سم زدایی سریع ترک کرده اند. از نظر بیشترین زمان ترک20 نفر (3.21%) مواردبیش ازیکسال، 14 نفر (8.14%) موارد بین 3-1 ماه، 14 نفر (8.14%) موارد بین 6-3 ماه ،12 نفر (7.12%) موارد کمتر از یک ماه و 11 نفر (8.11%) موارد بین 6 ماه تا یک سال بوده است در23 نفر(5.24%) از موارد مدتن ترک مشخص نبود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به آمار به این نتیجه می رسیم که مصرف کنندگان مواد به دفعات مکرر اقدام به ترک نموده اند و در صد پایینی سابقه ترک نداشته اند. دربیشتر موارد تمایل به ترک بدون دارو بوده و ترک در کلینیکهای درمانی در مقام دوم مراجعه بوده است. ولی علی رغم ترکهای متعدد در صد قابل توجهی از پاکی طولانی مدت دربیماران نداشته ایم. این موضوع از این نظر قابل بررسی است که بیماران تمایل به ترک دارند ولی به مراکز ترک مراجعه نمی کنند که می تواند ناشی از گران بودن هزینه ترک، عدم اعتماد به روش ترک در این مراکز و یا عدم شناخت کافی مردم از روش کار در این مراکز باشد. که با معرفی هرچه بیشتر مراکز ،بیمه کردن هزینه های درمانی، ونیز مقابله با مراکز غیرقانونی که ایجاد عدم اعتماد در بیماران می کند می توان این مشکل را رفع کرد. از سویی پیگیری علل مصرف دوباره در بیمارانی که اقدام به ترک می کنند و از بین بردن یا مقابله با این عوامل می تواند در پیشگیری از عود این بیماران موثر باشد.

مقدمه: این مطالعه یک برنامه رایانه ای جنس گرا با مشارکت والدین بر اساس نظریه تعامل خانواده و با هدف پیشگیری از مصرف مواد درمیان دختران نوجوان مورد بررسی قرار گرفت. بدنبال اجرای برنامه و یکسال بعد دخترانی که به صورت تصادفی در گروه مداخله قرار داشتند در مورد متغیر های مرتبط با کاهش خطر سوء مصرف مواد پیشرفت بیشتری نسبت به دختران گروه کنترل داشتند. که این متغیر ها شامل: ارتباط با مادرانشان، آگاهی از قوانین خانواده درمورد مصرف مواد، آگاهی راجع به نظارت والدین بر زمان تصمیم گیری آنان، عدم پذیرش مصرف مواد همسر، مهارتهای حل مساله و توانایی ردکردن فشار همسالان برای مصرف مواد بودند. درمقایسه با گروه کنترل، افراد گروه مداخله 30 روز مصرف کمتر الکل و ماری جوانا و تمایل کمتر به استعمال دخانیات، نوشیدن و مصرف داروهای ممنوع را درآینده گزارش کردند. مادران دختران گروه مداخله پیشرفت بیشتری را پس از برنامه و نسبت به مادران گروه کنترل در ارتباطات آنان با دخترانشان، برقراری قوانین خانواده درباره مصرف مواد و نظارت بر زمان تصمیم گیری دخترانشان گزارش نمودند. یافته های مطالعه از اختصاصیت جنسی بالقوه، مشارکت والدین و راهبرد های رایانه ای به منظور پیشگیری از مصرف مواد درمیان دختران نوجوان حمایت می کند. آگاهی از قوانین خانواده درمورد مصرف مواد، آگاهی راجع به نظارت والدین بر زمان تصمیم گیری آنان، عدم پذیرش مصرف مواد همسر، مهارتهای حل مساله و توانایی رد کردن فشار همسالان برای مصرف مواد بودند. درمقایسه با گروه کنترل، افراد گروه مداخله 30 روز مصرف کمتر الکل و ماری جوانا و تمایل کمتر به استعمال دخانیات، نوشیدن و مصرف داروهای ممنوع را درآینده گزارش کردند. مادران دختران گروه مداخله پیشرفت بیشتری را پس از برنامه و نسبت به مادران گروه کنترل در ارتباطات آنان با دخترانشان، برقراری قوانین خانواده درباره مصرف مواد و نظارت بر زمان تصمیم گیری دخترانشان گزارش نمودند. یافته های مطالعه از اختصاصیت جنسی بالقوه، مشارکت والدین، و راهبرد های رایانه ای به منظور پیشگیری از مصرف مواد درمیان دختران نوجوان حمایت می کند.

مقدمه: سبک زندگی نامناسب یکی از عوامل تاثیر گذار در بروز بیماریهای مزمن می باشد. از جمله عادات نابجایی که سبب زندگی ناسالم می شوند مصرف سیگار می باشد. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی مصرف سیگار سالانه چهار میلیون مرگ را در پی دارد. بررسی ها نشان می دهد در سال 1371، 28.6٪ مردان و 3.6٪ زنان بالای 15 سال کشور سیگاری بوده اند. کاربردی ترین مدل مرحله ای تغییر رفتار، الگوی فرا نظریه ای است. بنا بر این در این مطالعه از این مدل استفاده گردیده است.روش بررسی:این مطالعه به روش تحلیلی – توصیفی بر روی 200 کارمند سیگاری یا سیگار ترک کرده که مدرک دیپلم یا بالاتر داشتند در شهر خرم آباد انجام شد. کارمندان بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و اطلاعات توسط پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود گرد آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 5.11 و آزمونهای کای اسکوئر،من ویتنی و کروس کالواریس آنالیز گردید.نتایج: میانگین سنی افراد85.7 5.42 سال بود.از نظر قرار گرفتن در مراحل تغییر 79 نفر در مرحله پیش تفکر، 51 نفردر مرحله تفکر،24 نفردر مرحله آمادگی،11 نفردر مرحله عمل و 35 نفردر مرحله نگهداری بودند. بین سن افراد (.(p= سالهای مصرف سیگار (p=0.42) و داشتن عوارض ناشی از سیگار (000.0 (p=و قرار گرفتن در مراحل ارتباط معنی دار مشاهده گردید. و اختلاف معنی دار بین وضعیت تاهل، تحصیلات، بعد خانوار و درآمد و قرار گرفتن در مراحل وجود نداشت.بحث: در این مطالعه اکثریت افراد در مراحل ابتدایی تغییر قرار داشتند بنابراین لازم است برنامه های آموزشی شامل استراتژیهای مناسب این مراحل جهت آنها تدوین گردد. با توجه به این که ارتباط معنی دار بین سن و سالهای مصرف سیگار و قرار گرفتن در مراحل پیشرفته تغییر وجود داشت لازم است در سالهای ابتدایی مصرف سیگار افراد را از مشکلات، بیماریها و عوارض مواد دخانی آگاه نمود. که هر چه سریعتر در مورد ترک سیگار تصمیم گیری نمایند.

مقدمه و اهداف: در بیشترکشورهای دنیا استفاده از مواد مخدر تزریقی رو به افزلیش می باشد و در ایران نیز حدود 200000 سوء مصرف کننده تزریقی مواد وجود دارد که این میزان نیز رو به افزایش می باشد و در ایران بین استفاده از مواد مخدر تزریقی وHIV ارتباط نزدیکی وجود دارد و حدود 68 درصد HIVمثبت و 85 درصد موارد ایدز سابقه استفاده مواد مخدر تزریقی را داشته اند و تعداد HIV.AIDS در سالهای اخیر سیر صعودی داشته است پژوهش حاضریک مطالعه مورد شاهد است. که بمنظور تعیین عوامل موثر به گرایش به مواد مخدر در تهران طراحی شده است.روش کار: این مطالعه در سال 1386 در منطقه 5 و با شرکت 120 نفر معتاد که 60 نفرتزریقی بعنوان مورد و 60 نفر غیر تزریقی (خوراکی یا استنشاقی) بعنوان شاهد که بصورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و پس از گرفتن رضایت برای شرکت در مطالعه، این افراد ازنظر سنی و جنسی match شده اند و اطلاعات دموگرافی و اجتماعی این افراد طی مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه جمع اوری شده اند .تجزیه و تحلیل دادها با بکارگیری نسبت شانس و حدود اطمینان 9% و مدل لجستیک شرطی از طریق نرم افزار stata(8) انجام گرفت.نتایج: میانگین و انحراف معیار سن در دو گروه به ترتیب سال بود (دامنه تغییرات 14) درآنالیز رگرسیون لجستیک شرطی چند متغییره مشخص شد که سن پایین شروع مواد، سن پایین شروع سیگار، سابقه اخراج از مدرسه ،سابقه سوء استفاده جنسی در گرایش به مواد مخدر تزریقی نقش دارند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر گرایش به مواد مخدر تزریقی و شناسایی گروه هدف برنامه مبارزه با ایدز مفید باشد.

مقدمه: سوء استفاده از موادمخدر و دارو از مشکلات بزرگ پزشکی و اجتماعی هستند. زیرا اعتیاد در زمره اختلالات روانی است. که احتیاج به کمک و مراقبت های تیم روانپزشکی و حمایت های اجتماعی و خانوادگی دارد. زیرا در در درمان های اجتماعی معتادین باید به علل روانی و خانوادگی معتادین هم توجه شود. زیرا شناخت بهتر مسایل روانی و خانوادگی موجب تسهیل در روند درمان و انتخاب شیوه درمانی مناسب می شود.هدف: این پژوهش توصیفی همبستگی با هدف بررسی وضعیت بهداشت روان و ارتباط آن با کیفیت زندگی معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد صورت گرفت.روش کار: نمونه این پژوهش 240 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه افرادی که شرایط انجام پژوهش را داشتند. به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد بهداشت روان(MHC) و کیفیت زندگی 17 سوالی که روایی و پایایی آنها به کرات توسط پژوهشگران داخلی و خارجی مورد تایید قرار گرفته است. داده ها بعد گردآوری وارد نرم افزار آماری SPSS16 شدند. سپس توسط آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.نتایج: یافته ها نشان داد بهداشت روان واحدهای مورد پژوهش به ترتیب با میانگین و انحراف معیار7+3.15 به میزان تاحدی مطلوب که بیشترین درصد 45% بهداشت روان تاحدی مطلوب و کمترین درصد 17% بهداشت روان مطلوب داشتند. کیفیت زندگی در واحدهای پژوهش با میانگین و انحراف معیار 4/11 + 6.26 تاحدی مطلوب که بیشترین درصد 7.41% کیفیت زندگی نامطلوب و کمترین درصد 3.8% کیفیت زندگی مطلوب داشتند. که در بعد بهداشت روان بیشترین مشکل در درصد بالای اضطراب بود که 36% واحدهای پژوهش همیشه مضطرب بودند. در بعد کیفیت زندگی بیشترین مشکل 40% وقت کمی برای تفریح و سرگرمی داشتند. همچنین بین بهداشت روان و کیفیت زندگی ارتباط معنی داری یافته شد .(P=0.000) یعنی با کاهش بهداشت روان کیفیت زندگی معتادین هم کاهش پیدا می کند.بحث و بررسی: نتایج این پژوهش حاکی از سطح پایین بهداشت روان و کیفیت زندگی معتادین می باشد. و از آنجایی که هدف از بازتوانی این افراد بازگشت به خانواده و جامعه می باشد. اعضای تیم درمانی می توانند با شناسایی خصوصیات رایج و صفات شخصیتی و سیستم های حمایتی و ارتقای بهداشت روان و کیفیت زندگی معتادین امر پیشگیری، درمان و نوتوانی را تسهیل نمایند.

مقدمه: با نگاهی واقع بینانه به مساله اعتیاد به مواد مخدر، به راحتی در می یابیم که سوء مصرف مواد افیونی از قرنها پیش وجود داشته است به طوری که هم اکنون مردان و زنان زیادی، خصوصا از سنین نوجوانی تا میان سالی مواد مخدرمصرف می کنند و به آن وابسته شده اند. این معضل یکی از آسیبهای مهم اجتماعی است به طوری که نه تنها سلامت فرد و جامعه را به خطر می اندازد بلکه موجبات انحطاط روانی و اخلاقی افراد را نیز فراهم می آورد عوامل مختلفی ازجمله وجود فقر مالی، مشکلات خانواگی، اختلافات زناشویی، وجود الگوهای نامناسب برای همسان سازی و در نهایت مساله بیکاری از عوامل عمده گرایش به اعتیادمی تواند محسوب شود به طوریکه زمینه نظری مطالعه نمایانگر آن است که دودسته علل فردی و اجتماعی از عوامل عمده اعتیاد محسوب می شوند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه علل و عوامل فوق را که موجب گرایش به مصرف مواد و سوء مصرف مواد می گردد مورد بررسی قرار می دهد و سهم هر یک از عوامل را بطور جداگانه در تبیین متغیر تابع (اعتیاد) مشخص می سازد.مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی و به روش مقطعی بود که در بین 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد انجام شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه توسط متخصص آمار تخمین زده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه از پیش طراحی شده جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصله نشان داد رنج سنی دانشجویان 16±13.20 بود که 7.42% دانشجویان، مرد و 3.57%،زن ،95% مجرد و 5% متاهل بودند. به طور کلی 5.5% از دانشجویان سیگاری و 5.94% غیر سیگاری بودند. نتایج نشان داد که 4.90% از دانشجویان مرد و 7.89% از دانشجویان زن،نقش دوستان را در گرایش به مواد مخدر زیاد می دانستند و حدود 67% از دانشجویان مرد و 3.37% از دانشجویان زن،نقش کمبود امکانات تفریحی را در گرایش به مواد مخدر زیاد می دانستند. همچنین 6.76% از دانشجویان مرد و 7.62% از دانشجویان زن، نقش بیکاری را در گرایش فرد به مواد مخدر زیاد می دانستند. به طوری کلی ارتباط بین نقش کمبود امکانات تفریحی و بیکاری در گرایش به اعتیاد و جنس معنی دار بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مهمترین عوامل گرایش به اعتیاد از دیدگاه دانشجویان نقش دوستان، کمبود امکانات تفریحی و بیکاری بود و با توجه به معنی دار بودن رابطه گرایش به اعتیاد و شغل درمعتادان در مطالعات گذشته، لذا ایجاد شغل مناسب برای جوانان و توجه به مسایل آنان و آموزش مهارتهای زندگی، گسترش مشاوره خانواده و ایجاد مراکز آموزش هنری، فرهنگی و توجه به بحث اوقات فراغت نقش موثری در کاهش میزان اعتیاد خواهد داشت.

زمینه و هدف: دربین روشهای متعدد درمان معتادان به مواد مخدر به درمان نگهدارنده متادون MMT از سایر روشها توجه شده است. استفاده ازروش MMTنه تنها منجربه کاهش یا قطع کامل مواد می شود بلکه با ایجاد بهبود درسلامت روانی افراد وکاهش جرایم اجتماعی مرتبط با سوء مصرف آنها، توانایی فرد برای تبدیل به فردی مولد را افزایش می دهد. اهداف درمان با متادون عبارتند از: عادی کردن زندگی بیمار، کمک به جذب مجدد وی به جامعه و نگاه داشتن وی درمان تا زمانی که او از آن سود ببرد.مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. در این مطالعه 103 نفر مراجعه کنندگان به مرکز MMT طبق حجم نمونه تخمین زده شده در قالب نمونه گیری تصادفی و از طریق تکمیل حضوری پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. آمار بدست آمده توسط نرم افزار SPSS آنالیز شد.یافته ها: بررسی نشان می دهد که 79 نفر (7.76%) این افراد شروع مصرفشان با تریاک بوده است. 10 نفر (7.9%) با هروسوین و 10 نفر (7.9%) با حشیش و تنها یک نفر با کراک شروع کرده است. از نظر مواد مصرفی درطی سالهای مصرف 35 نفر ( 99.33%) بیش از دونوع ماده مصرف می کرده اند و 23 نفرآنان (3.22%) از تمامی انواع مواد مخدر موجود در ایران استفاده کرده اند. 25 نفر (3.24%) در طول مصرف مواد تنها از تریاک استفاده کرده اند و11 نفر (7.10%) تنها کراک مصرف می کرده اند. بقه موارد استفاده تک موردی از هروسوین، حشیش با در صد (9.2) و (8.3) بوده است. در نهایت در موقع تصمیم به ترک و مراجعه به مرکز 46 نفر از افراد (6.44%) از کراک استفاده می کردند 20 نفر (4.19%) تریاک، 9 نفر (7.8%) بیش از دو ماده ،7 نفر (8.6%) کراک به همراه شیشه، 4 نفر (9.3%) حشیش، 4 نفر (9.3%) نورجیزک، 4 نفر (9.3%) نورجیزک به همراه کراک و بقیه موارد به ترتیب از شیشه، هروسوین و ترامادول استفاده می کردند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به آماربه این نتیجه می رسیم که شروع مصرف معمولا با تریاک بوده سپس در طول سالهای مصرف، مصرف کنندگان به انواع مواد روی آورده اند به طوری که بیشترین در صد مصرف بعد از تریاک استفاده از تمامی مواد موجود بوده است. نکته قابل توجه شیفت مصرف در این افراد از تریاک به کراک است. آمار نشان می دهد با اینکه در شروع تنها یک مورد مصرف کراک داشته ایم در پایان حدود 50% موارد مصرف کراک به تنهایی و یا به همراه مواد دیگر داشته اند که اکثرا به صورت تزریقی مصرف می گردد و به دنبال مصرف آسیبهای جدی به همراه دارد لذا برنامه ریزی جدی درخصوص مقابله با این تغییرمصرف چه از نظر آموزشی در بین جوانان و چه از نظر برخورد نیروی انتظامی داریم.

مقدمه: ایدز از جمله بیماری های است که از لحاظ کشندگی بالا و هزینه مراقبتی فراوان و ایجاد مشکلات اجتماعی و هدف قرار دادن جمعیت جوان جامعه از معضلات مهم جوامع بشری است. کنترل اپیدمی و پیشگیری و مراقبت از بیماران از اهم فعالیتهای وزرات بهداشت درمان و آموزش پزشکی می باشد. ما با تعدادی معدودی از افراد مواجه نیستیم بلکه باید توجه خود را به گروه بزرگی از افراد آلوده و افرادی که احتمال آلوده شدنشان وجود دارد معطوف کنیم. از این روماسعی کردیم در این مطالعه متغیرهای مختلف در مورد مراجعین به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری شهرستان خرم آباد در 6 ماه اول 1388رامورد بررسی و ارزیابی قراردهیم.مواد و روش ها: دریک مطالعه توصیفی – مقطعی، 206 نفر از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری شهرستان خرم آباد به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بودکه پس از تعیین پایایی و روایی آن دربین این افراد توزیع شد. در این پرسشنامه اطلاعات شخصی، وضعیت تاهل، وضعیت شغلی، سابقه شخصی (زندان، اعتیاد تزریقی، رفتارهای پرخطر جنسی، دریافت خون و فرآورده های آن و ...) مورد سوال قرار گرفت که سپس داده ها توسط نرم افزار spss17 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج: نتایج به دست آ مده، 29.6 درصد آزمودنی ها مرد و 70.4 درصد آنها زن بودند که در این بین 40.8 درصد متاهل، 44.7 درصد مجرد، 1.5 درصد همسر مرده (بیوه)، 8.3 درصد مطلقه و 4.4 درصد متارکه و 0.5 درصد هم گزینه سایر را انتخاب کرده اند. میانگین سنی این افراد 5.8 درصد کمتر از 15 سال، 45.6 درصد 30-15 سال، 41.3 درصد 45-30 سال و 7.3 درصد بالاتر از 45 سال بوده اند. بر اساس ماه، در فروردین ماه 26.7 درصد، اردیبهشت ماه 19.4 درصد،خرداد ماه 18.4 درصد، تیر ماه 2.4 درصد، مرداد ماه 16 و 5 درصد و شهریور ماه نیز 16.5 درصد به این مرکز مراجعه کرده اند. با توجه به وضعیت شغلی 12.1 درصد جامعه مورد بررسی شاغل، 50 درصد بیکار، 0.5 درصد بازنسشته، 17 درصد شغل آزاد، 37 درصد خانه دار و 5 درصد کودک بوده اند. پس از بررسی سوابق مراجعه کنندگان، 47.6 درصد سابقه زندان، 45.1 درصد سابقه اعتیاد تزریقی، 28.2 درصد سابقه رفتارهای پر خطر جنسی، 5.3 درصد سابقه Neddle Stick شدن، 1.5 درصد فرزند مادر آلوده و 18 درصد همسر فرد پر خطر بوده اند و 33.5 درصد سابقه خود را سایر موارد ذکر کردند. از بین تمامی کسانی که مراجعه کرده اند، 1 درصد خود را مبتلا به HIV می دانستند ولی بعد از انجام آزمایشات تخصصی مشخص شد که 11.7 درصد به HIV مبتلا بوده اند.بحث: باتوجه به ا طلاعات بدست آمده 70.4 درصد مراجعین زن بوده اند که علت آن را می توان به ویژگی شخصیتی زن ربط داد وآن اینکه بیشتر از مردان تحت تاثیر تنش های رفتاری و اخلاقی قرار می گیرند. 44.7 درصد مراجعین مجرد و 40.8 درصد مراجعین متاهل بوده اند که این حاکی از این دارد که ازدواج باعث شده است که متاهلین کمتر در معرض رفتارهای پرخطر و انجام این گونه رفتارها قرار می گیرند. بیشترین درصد مراجعه کننده در میانگین سنی 30-15 سال بوده است چون این سن؛ سن جوانی و سن ازدواج می باشد پس مخاطره آمیزترین رده سنی نیز همین سن می باشد. با توجه به وضعیت شغلی بیشترین درصد مراجعه مربوط به بیکاران (50درصد) بوده است که این خود نشان از در معرض خطربودن این گروه دارد.

مقدمه: کشور استرالیا برنامه های کاهش آسیب خود در طی سالهای 2000-1991 با 130 میلیون دلار هزینه آغاز کرد که نتایج حاصل از ان پیشگیری از 25000 مورد ابتلا بهHIV ، 2100 مورد هپاتیت C و از همگسیختگی 5000 خانوار بود. با این اقدام 4.2 الی 7.7 میلیارد دلار صرفه جویی در مخارج درمانی بیماران مبتلا به HIV-AIDS و هپاتیت بعمل آمد در مطالعه پیش رو بخش کوچکی از هزینه های درمانی در مقایسه با سرمایه گزاری در برنامه های کاهش اسیب کشور امده است.مواد و روشها :تعداد کل افراد شناسایی شده مبتلا به HIV در دانشگاه علوم پزشکی شیراز از سال 1383 تا کنون 88.9.25، 3411 نفر می باشد که این مطالعه بصورت مقطعی در 1378 مورد دارای پرونده انجام گردید.نتایج: از میان 1378 مبتلا به HIV درطی این 5 سال برای 262 نفر از این افراد داروی ضد رتروویروس و معمولا رژیم سه دارویی شروع شده است و متوسط طول درمان 16 ماه می باشد با توجه به هزینه این رژیم برای یک نفر در هر ماه متوسط 500 تومان (بر اساس گزارش مرکز مدیریت) در 16 ماه برای هر نفر 8 میلیون تومان هزینه شده است. هزینه تنها این رژیم درمانی برای 262 نفر طی این 5 سال 2096 میلیون تومان بوده است. درطول این مدت از 1378 نفر مبتلا بهHIV،528 نفر نیز برای متوسط زمانی 24 ماه تحت درمان با متادون قرار گرفته اند و اگر هزینه درمان را در ماه برای هر نفر متوسط 60 هزار تومان بدانیم در طی این 5 سال 760 میلیون تومان هزینه شده است. با توجه به اخرین گزارشها در کشور 20130 مبتلا به HIV و 2097 مبتلا به ایدز وجود دارد. اگر متوسط طول درمان HAART برای افراد مبتلا به ایدز بر اساس مطالعه ما 16 ماه باشد تاکنون تنها برای رژیم HAART در کشور 16,768 میلیون تومان هزینه شده است.نتیجه گیری: علیرغم این که بوجه برنامه های کاهش اسیب در قانون برنامه توسعه کشور گنجانده شده است با توجه به بوجه عمومی اختصاص یافته از سوی دولت در سال 83 (شیوع کمتر بیماری) برای برنامه های کاهش اسیب وزارت بهداشت و سایر سازمانها به میزان 10 ملیارد تومان در مقایسه با بخش کوچکی از هزینه های درمانی فوق، می توان گفت به نظر می رسد در صورت اهتمام به بهره وری بهتر می بایست سرمایه گزاری بیشتر معطوف به برنامه های کاهش آسیب گردد.

مقدمه و اهداف: بیماری ایدز چهارمین علت مرگ و میر بیماریهای عفونی در سطح جهان است و به عنوان کشنده و سریع الاثر ترین بیماری منتقله از طریق تماس جنسی می باشد و امروزه کلیه کشور های جهان آلوده به HIV هستند. تنها راه اصلی مقابله با این بیماری پیشگیری است ارتقا سطح آگاهی و نگرش افراد جامعه بویژه جمعیت روستایی که دسترسی کمتری به امکانات اطّلاع رسانی و رسانه های جمعی دارند نقش مهمی را در پیشگیری ازابتلا به بیماری دارد و لذا شناسایی و شناخت اولیه مخاطبین امری ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت آگاهی و نگرش جمعیت مورد مطالعه انجام گرفت.روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی مقطعی بر روی 960 نفراز افراد 15 تا 55 ساله مراجعه کننده به واحد های بهداشتی و درمانی روستایی شهرستان اسفراین انجام گردید .نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد که با توجه جمعیت و سطح اجتماعی - اقتصادی - جغرافیایی هر منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که مشتمل بر اطلاعات دمو گرافیک و سوالاتی مربوط به بیماری ایدز و سه راه عمده انتقال بیماری و راههای پیشگیری از ابتلا بود و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ورسم جداول از نرم افزار SPSS استفاده گردید.نتایج و یافته ها: 37% افراد شرکت کننده در این پژوهش مرد و 63% زن بودند و از نظر تحصیلات 58% زیر دیپلم و 42% دیپلم و بالاتراز دیپلم سواد داشتند. 62.5% افراد به این سوال که بیماری ایدز درمان ندارد و تنها راه مقابله با آن پیشگیری است جواب صحیح دادند و 37.5% جواب غلط دادند و در مورد سوال راههای پیشگیری و سوال سه راه عمده انتقال بیماری به ترتیب 43% و 38% جواب صحیح دادند. این مقدار در گروه با تحصیلات دیپلم و بالاتر 56% و 52% بود و در گروه با تحصیلات زیر دیپلم 37% و 23% بود بین میزان آگاهی و تحیلات رابطه معنی داری وجود داشت (p>0.005)و میزان آگاهی جمعیت مورد مطالعه در مورد موضوع تحقیق در حد متوسط به پایین ازریابی می گردد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده افراد با میزلن تحصیلات بالا ازمیزان آگاهی بالاتری نسبت به گروه مشابه (از نظرسن و جنس) برخوردار بودند و با افزایش میزان تحصیلات درصد جواب صحیح به سوالات بیشتر می گردید. لذا این امرنیازمند اطلاع رسانی ازطریق مداخلات آموزشی جهت پیشگیری وکنترل بیماری با برگزاری جلسات آموزشی گروهی و فردی با متون آموزشی خلاصه شده و درسطح سوادجامعه با بهره گیری از وسایل کمک آموزشی می باشد. و بایستی به عنوان یک اولویت شهرستانی ازسوی مراکز بهداشتی و درمانی و خانه های بهداشت برای گروههای هدف بخصوص دانش آموزان تلقی گردد و کلیه گروهای هدف و افراددرمعرض خطر ایستی مد نظر قرار گیرد و توزیع پوسترو پمفلت درچنین جوامعی که دسترسی کمتری به وسایل ارتباط جمعی دارندمی تواند بعنوان یک راهکارمدنظر واقع شود.

خشونت خانگی سالانه هزاران زن را مورد آزار قرار می دهد. افراد خشن از خشونت فیزیکی و سایر رفتارهای آزارنده اجتماعی استفاده می کنند تا نیازهای خود را برآورده کرده و اعمال شریک زندگی خود را کنترل کنند. خشونت موضوع جدیدی نیست وسابقه ای طولانی دارد. حداقل 95% قربانیان خشونت های خانگی زنان هستند.برنامه ارایه شده در این مقاله جهت کنترل رفتارهای پرخطر در روابط زناشویی تدوین شده است. در این برنامه ابتدا رفتارهای پرخطر از نظر رفتارهای آزارنده فیزیکی، جنسی، عاطفی، ایزوله کردن، فشارهای اقتصادی، کوچک کردن و نادیده گرفتن، کنترل کامل و حمایت بیش از اندازه مراقبتی و سوء استفاده از امتیازات اجتماعی از طریق چک لیست مورد ارزیابی قرار می گیرد. این رفتارها نهایتا" در چهار حیطه سایکولوژیک، فیزیکی، جنسی و اجتماعی طبقه بندی می شود. همچنین بر اساس نوع رفتار وشدت آن، رفتارها به سه رتبه بالقوه خطرناک، خطرناک و بسیار خطرناک تقسیم می گردند.این برنامه همچنین بطور دقیق استراتژی های مداخله شامل بررسی همه جانبه امکان تغییر در فرد آزارنده، استراتژی حفظ سلامت شخصی، راهنمای ترک فرد آزارنده در صورت لزوم وروشهای جذب حمایتهای قانونی، را تشریح می نماید.

هدف: متافتامین از جمله مواد مخدر ممنوع اصلی در بین نوجوانان و جوانان تایلندی می باشد. رفتار های پرخطر جنسی با مصرف متافتامین ها در ارتباط هستند اما داده های کمی در مورد زمینه مصرف روزانه متافتامین ها در در دسترس می باشد. ما در این مطالعه به توسعه تیپ شناسی رفتاری استنتاجی که جوانان تایلندی در زمان مصرف متافتامین ها از خود نشان می دهند، پرداختیم.روش ها: ما به مطالعه طولی- مقطعی در بین 1162 مصرف کننده خیابانی متافتامین 25-18 ساله درچیانگ مای تایلند بین سالهای 2006-2005 اقدام نمودیم. داده های جمع آوری شده شامل ویژگی های دموگرافیک، رفتار های جنسی و الگوهای مصرف مواد بود. آنالیز طبقه ای تاخیری برای تشریح الگوهای فعالیت هایی که شرکت کنندگان در مطالعه مستقیما پس از مصرف متافتامین انجام می دادند، استفاده شد. آنالیز رگرسیون برای بررسی عضویت طبقه ای تک متغیره مرتبط به طور جداگانه برای جنسیت استفاده گردید.نتایج: 75% شرکت کنندگان را مردان با میانه سنی 19 سال تشکیل می دادند. بیشتر از نصف شرکت کنندگان مصرف مکرر الکل (بزرگتر و مساوی 4 بار در هفته) و نیمی از نمونه های سوء مصرف متافتامین را بیشتر از دو بار در هفته گزارش نمودند. سه طبقه فعالیتی برای مردان (863 نفر) شرکت کننده بدست آمد: کار کردن (مرتبط با اشتغال)، رفتار های پرخطر(موتر سیکلت سواری، رانندگی، دعوا کردن، داشتن رابطه جنسی) و ترکیبی (شامل تمام موارد). دو طبقه هم برای زنان (299 نفر) بدست آمد که شامل: کار کردن ( خانه داری) و رفتار های پرخطر بود. طبقه رفتار های پرخطر و ترکیبی (فقط مردان) با مصرف بیشتر الکل و آمفتامین و طبقه کار کردن مقایسه شدند.نتیجه گیری: مطالعه ما به یک تیپ شناسی مشخص مرتبط با سوء مصرف مواد در جوانان تایلندی رسید. تیپ شناسی های رفتاری به درک بهتر اختلاف های مختصر رفتار های خطر ساز و کمک می کنند و ممکن است در مداخلات مرتبط با این رفتار های به اثبات برسند.

مقدمه: امروزه همگان بر این باور رسیده اند که پیشگیری، عملی تر از درمان و ترک اعتیاد است. شاید بهترین راه مبارزه با اعتیاد، جلوگیری از ابتلا به آن باشد. درحال حاضر درکنار شیوه های مختلف پیشگیری ازسوء مصرف مواد، رویکردهایی با بنیان اجتماعی (اجتماع محور)، درکشوردرحال اجرا بوده که تاکید اصلی آن برفعالیت گروه ها و اجتماعات مختلف (محله، محیط کار و محیط آموزشی) برای پیشگیری دراجتماع خود و فراهم سازی حمایت برای گروه های علاقمند و مکانیزمی برای آموزش آنها درباره مسایل سوء مصرف مواد و تمرکز بر عامل میزبان است. هدف پژوهش حاضر بررسی پی آمدهای رفتاری- سازمانی اعتیاد کارکنان، و نقش برنامه های پیشگیری اجتماع مدار درجایگاه مهار بود. این تحقیق با روش پیمایشی، در بین حدود 475 نفر از مدیران، کارشناسان و سایر کارکنان، سازمانها و دستگاههای اجرایی دولتی وغیردولتی (به استناد فرمول کوکران) در شهر سمنان که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند، در سال 1388 اجرا گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته (با پایایی 0.82) بود که مولفه های شکایات جسمانی، روانی و رفتاری و نیز احساسات فرد نسبت به زندگی خود را در رابطه با عملکرد سازمانی مورد سنجش قرار می دهد. نتایج به دست آمده از اطلاعات، توسط تکنیک های آماری توصیفی (اندازه های مرکزی و پراکندگی، خطای معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون کای اسکوسور)، از طریق نرم افزارهای Spss و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها، پیامدهای عمده رفتاری سازمانی اعتیاد کارکنان را مشخص نموده و شیوه های پیشگیری اجتماع مدار، مهار عوامل فردی و عوامل محیط سازمانی اعتیاد را بیان نمودند. لذا ضرورت اجرای برنامه های رفاهی و فوق برنامه و همچنین حضور مشاورانی مجرب و یا روان شناسان سازمانی در محیط کار، به دلیل احراز رضایت شغلی کارکنان، مورد تاکید واقع می شود.

رفتارهای پرخطر جنسی، اختلالات و انحرافات جنسی از جمله رفتارهای فردی و اجتماعی است که به دلیل گستردگی عوامل موثر و تدبیر عمیق که می تواند کمیت و کیفیت زندگی و کانون خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.اهداف: شناخت بروز شیوع رفتارهای پرخطر جنسی، اختلالات جنسی و انحرافات جنسی، کمیت و کیفیت رفتارهای جنسی و میزان آگاهی، نگرش و رفتارهای جنسی مراجعین به مرکز مشاوره سایا در شهرستان دامغان می باشد.روش تحقیق: یک مطالعه میدانی از نوع توصیفی- تحلیلی که با تهیه پرسشنامه محقق ساخته و انجام مصاحبه که با 1000 مراجعه کننده انجام شده است از تاریخ 83.1.1 لغایت 88.3.30 صورت گرفته است و یا نرم افزار EPI6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها و نتایج: در این تحقیق میزان بروز و شیوع رفتارهای پرخطر جنسی مانند همجنس بازی و رفتار جنسی با غیر از همسر، استمناء، استشهاء، اختلالات جنسی مانند کیفیت و کمیت رفتارهای جنسی مانند وضعیت ارگاسم، رضایتمندی از تمایلات جنسی و رفتارهای جنسی، انزال بموقع، عدم یا وجود دیسپارونی و واژینسم و سنجش میزان آگاهی و نگرش و رفتار مراجعین و عوارض رفتارهای جنسی و اختلالات جنسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده مشاهده می گردد که اکثر اختلالات و انحرافات و رفتارهای پرخطر جنسی به دلیل عدم آگاهی های علمی و کاربردی مراجعین در خصوص رفتارهای جنسی مطلوب و عدم آگاهی لازم در خصوص عوارض مصرف مواد مخدر می باشد.

مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی رابطه دینداری و خویشن داری است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان است. از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 380 نفر از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان شهر زاهدان بود که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های مختلف، انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های محقق ساخته دینداری، خویشتن داری، میزان مصرف مواد استفاده شد. جهت بدست آوردن روایی و اعتبار پرسش نامه ها، بعد از طراحی سوالهای پرسش نامه، و استفاده از نظر متخصصین جهت روایی محتوا و صوری، اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از روش همبستگی درونی (آلفای کرونباخ) به دست آمد. ضریب آلفای پرسش نامه خویشتن داری با 14آیتم 79.0 و پرسش نامه دینداری با 7 آیتم 85.0 بوده است.نتایج پژوهش: به کمک روش آماری همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین نمره سطح دینداری و خویشتن داری همبستگی معکوس معنی داری وجود دارد به عبارتی با افزایش سطح دینداری، خویشتن داری نیز افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان داد بین خویشتن داری و مصرف مواد در دانشجویان نیز رابطه معکوسی وجود دارد.

رفتارهای جنسی پرخطر می تواند منجر به پیامدهای منفی نظیر انتشار عفونتهای منتقله از راه جنسی و ابتلا به بیماریهای مقاربتی و... شود. در طی بررسی های انجام شده در آمریکا نشان داده شده است که 42 درصد از نوجوانان دارای رفتار جنسی پرخطر هستند.4.14 درصد از آنها بالغ بر چهار شریک جنسی را دارا می باشند. متاسفانه در کشورهای در حال توسعه فعالیت جنسی پر خطر نسبت به کشورهای پیشرفته رو به افزایش است. درایران نیز آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. بنابراین با توجه به خطرات و پیامدهای منفی فعالیت جنسی پرخطر، درک مکانیسمهای زیر بنایی در جهت تصمیم گیری برای انجام فعالیت جنسی در جوانان امری ضروری می باشد.بنابراین بررسی عوامل مرتبط با انجام فعالیت جنسی پرخطر بر اساس یک چهار چوب نظری ضروریست.هدف مطالعه تعیین عوامل مرتبط با انجام فعالیت جنسی پرخطر بر اساس تئوری رفتار برنام ریزی شده می باشد.روش مطالعه: این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه پژوهش شامل تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد بود. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. از اعتبار محتوا، ثبات درونی و آزمون مجدد جهت اعتبار و پایایی ابزار استفاده شد. از آمارهای توصیفی و آزمون تحلیل مسیر به منظور بررسی نتایج استفاده شد.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که نگرش و هنجارهای ذهنی به عنوان پیشگویی کننده قوی تمایل به انجام رفتارهای پرخطر جنسی است و تمایل، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درک شده به عنوان پیشگویی کننده قوی انجام رفتارهای پرخطر جنسی محسوب می شود.بحث و نتیجه گیری: بنابراین با توجه به تفاوت های فاحش اجتماعی و فرهنگی به نظر می رسد برای تدوین برنامه آموزش بهداشت جنسی توجه به جنبه های خاص فرهنگی و قوانین، هنجارها و ارزش های حاکم بر جامعه و خانواده هاضروری است.

سل و سیگار دو مشکل بهداشتی مهم درجهان هستند. سل یک علت عمده ناخوشی و مرگ و میر، و سیگارنیزیک عادت اجتماعی و خطرمهم درایجاد و پیشرفت بسیاری از بیماریهای ریوی محسوب می شوند. تخمین زده می شود 87% موارد مرگ بعلت بیماریهای انسدادی ریه ناشی ازمصرف سیگارمی باشد ارگانهای مختلف بدن از جمله و نقص سیستم همورال) صدمه می رساند .CD4 سیستم ایمنی (نقص ماکروفاژ، منوسیت، کاهش لنفوسیت های هدف این پژوهش، بررسی فراوانی مصرف سیگار درمسلولین ریوی بستری دربخش سل بیمارستان بوعلی زاهدان می باشد.روش تحقیق :افراد مورد مطالعه، ازبین بیماران مبتل ابه سل ریه دربخش سل بیمارستان بوعلی زاهدان طی 5 سال انتخاب شدند، اطلاعات مثل سن، جنس، هیستوری مصرف سیگار و...ازپرونده بیماران استخراج شد. اطلاعات درپرسشنامه ها جمع آوری وداده ها نوسط نرم افزار آنالیز شد .SPSSیافته ها :از 158 بیمارمبتلا به سل ریوی تشخیص داده شده، 70 مورد مونث و 88 بیمارمذکربودند. طیف سنی از15 تا 90 سال بود. 65 مورد اعتیاد داشتند، ازاین تعداد 32 مورد (20% کل بیماران) سیگار استعمال می کردند. فراوانی مصرف سیگار درمردان 2 برابر زنان بود. شیوع اسمیر خلط مثبت در سیگاریها بیشتر از غیرسیگاریها بود. متوسط سن ابتلا به سل درگروه سیگاری 55 سال و درگروه غیرسیگاری 58 سال بود یعنی متوسط سن ابتلا به سل درسیگاریها 3 سال کمتر از غیر سیگاریها بود. از8 موردی که بعلت عود سل دربخش بستری شده بودند 6 مورد اعتیاد داشتند.نتیجه گیری: 20% مسلولین دراین مطالعه سیگار استعمال می کردند که نسبت به جمعیت نرمال آماربالایی است. سن ابتلا به بیماری سل دراین افراد پایین ترازغیرسیگاری است. لذا توصیه می شود تشویق افراد به بر حذر بودن از سیگار در برنامه پیشگیری از سل جزو اهداف مهم آن قرار بگیرد.

مقدمه: فعالیت فیزیکی منظم به عنوان یک رفتار مهم ارتقا دهنده سلامت - باعث پیشگیری و یا به تاخیر انداختن انواع بیماریهای مزمن و مرگ و میر زودرس می گردد. همچنین شواهد متعددی وجود دارد که انجام فعالیت فیزیکی منظم، منجر به ارتقا سلامت روان، کاهش علایم افسردگی و نگرانی رضایت مندی از زندگی و ارتقا کیفیت زندگی می شود. اما کم تحرکی در زندگی مدرن امروزی یکی از معضلات بهداشتی قرن حاضر محسوب می شود. آنچه که می تواند این کم تحرکی را توجیه کند شیوه زندگی غلط و ماشینی شدن زندگی است. همراه با کم تحرکی، تغذیه غلط موجب برهم خوردن تعادل بین انرژی دریافتی ومصرفی و بروز بیماریهایی همچون چاقی، فشارخون، دیابت و ...می شود. شیوع چاقی درهمه گروههای سنی دراغلب کشورهای درحال توسعه درحالمن افزایش است. بطوری که چاقی را می توان به عنوان فراگیرترین همه گیری جهان درحال حاضر محسوب کرد و متاسفانه زنان علیرغم اثر بخشی رفتارهایشان بر سایر اعضا خانواده،جزء گروههای پرخطرازنظربرخی رفتارهای نامطلوب بهداشتی می باشند.روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بصورت چند مرکزی و با نمونه گیری آسان بر روی زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به 4 مرکز بهداشتی درمانی شهر یزد انجام شد، ابزار پژوهش پرسشنامه بودکه بصورت مصاحبه با 200 شرکت کننده تکمیل گردید و اطلاعات با آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج: میانگین سنی شرکت کنندگان 41.3±93.43 سال، 12.5% افراد بیسواد و حدود 74% افراد تحصیلات زیر دیپلم داشته اند .با بررسی BMI 4.35% افراد چاق، 40% افراد با اضافه وزن و تنها 6.22% افراد دارای وزن نرمال و 2% آنان کم وزن بودند. 5.68% افراد سالم و 31.5% آنان مبتلا به یک بیماری مزمن بوده اند 1.28% افراد از یک بیماری عضلانی اسکلتی،2.17% از فشارخون ،6.15% از هیپوتیروسویدی و 9.10% افراد از دیابت رنج می بردند و مابقی به سایر بیماریهای مزمن مبتلا بودند. 5.66% افراد هیچگونه فعالیت فیزیکی نداشتند 10% افراد بصورت منظم و 23.5% آنان بطور نامنظم فعالیت فیزیکی داشته اند.بحث: حدود 75% این افراد دچاراضافه وزن و چاقی بوده اند، این درحالی است که شیوع چاقی دربزرگسالان کشورهای مختلف بین 10 تا 40 درصدگزارش می شود. متاسفانه 66.5% آنان هیچگونه فعالیت فیزیکی نداشته اند، فعالیت ورزشی منظم بهمراه تغذیه مناسب می تواند دربالا بردن ضریب سلامت زنان و پیشگیری از بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون وبیماریهای قلبی عروقی که از علل عمده مرگ و ناتوانی درسراسر دنیا است، موثر باشد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد کم تحرکی و به تبع آن چاقی ازرفتارهای پرخطر شایع دراین زنان بوده که می توانند زمینه ساز شیوع بیماریها مزمن درآنان گردند و آموزش و برنامه ریزی جهت تغییر سبک زندگی افراد می تواند راهکاری جهت ارتقا سلامت آنان باشد.

مقدمه: فعالیت فیزیکی منظم به عنوان یک رفتار مهم ارتقا دهنده سلامت - باعث پیشگیری و یا به تاخیر انداختن انواع بیماریهای مزمن و مرگ و میر زودرس می گردد. همچنین شواهد متعددی وجود دارد که انجام فعالیت فیزیکی منظم، منجر به ارتقا سلامت روان، کاهش علایم افسردگی و نگرانی رضایت مندی از زندگی و ارتقا کیفیت زندگی می شود. اما کم تحرکی در زندگی مدرن امروزی یکی از معضلات بهداشتی قرن حاضر محسوب می شود. آنچه که می تواند این کم تحرکی را توجیه کند شیوه زندگی غلط و ماشینی شدن زندگی است. همراه با کم تحرکی، تغذیه غلط موجب برهم خوردن تعادل بین انرژی دریافتی ومصرفی و بروز بیماریهایی همچون چاقی، فشارخون، دیابت و ...می شود. شیوع چاقی درهمه گروههای سنی دراغلب کشورهای درحال توسعه درحالمن افزایش است. بطوری که چاقی را می توان به عنوان فراگیرترین همه گیری جهان درحال حاضر محسوب کرد و متاسفانه زنان علیرغم اثر بخشی رفتارهایشان بر سایر اعضا خانواده،جزء گروههای پرخطرازنظربرخی رفتارهای نامطلوب بهداشتی می باشند.روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بصورت چند مرکزی و با نمونه گیری آسان بر روی زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به 4 مرکز بهداشتی درمانی شهر یزد انجام شد، ابزار پژوهش پرسشنامه بودکه بصورت مصاحبه با 200 شرکت کننده تکمیل گردید و اطلاعات با آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج: میانگین سنی شرکت کنندگان 41.3±93.43 سال، 12.5% افراد بیسواد و حدود 74% افراد تحصیلات زیر دیپلم داشته اند .با بررسی BMI 4.35% افراد چاق، 40% افراد با اضافه وزن و تنها 6.22% افراد دارای وزن نرمال و 2% آنان کم وزن بودند. 5.68% افراد سالم و 31.5% آنان مبتلا به یک بیماری مزمن بوده اند 1.28% افراد از یک بیماری عضلانی اسکلتی،2.17% از فشارخون ،6.15% از هیپوتیروسویدی و 9.10% افراد از دیابت رنج می بردند و مابقی به سایر بیماریهای مزمن مبتلا بودند. 5.66% افراد هیچگونه فعالیت فیزیکی نداشتند 10% افراد بصورت منظم و 23.5% آنان بطور نامنظم فعالیت فیزیکی داشته اند.بحث: حدود 75% این افراد دچاراضافه وزن و چاقی بوده اند، این درحالی است که شیوع چاقی دربزرگسالان کشورهای مختلف بین 10 تا 40 درصدگزارش می شود. متاسفانه 66.5% آنان هیچگونه فعالیت فیزیکی نداشته اند، فعالیت ورزشی منظم بهمراه تغذیه مناسب می تواند دربالا بردن ضریب سلامت زنان و پیشگیری از بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون وبیماریهای قلبی عروقی که از علل عمده مرگ و ناتوانی درسراسر دنیا است، موثر باشد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد کم تحرکی و به تبع آن چاقی ازرفتارهای پرخطر شایع دراین زنان بوده که می توانند زمینه ساز شیوع بیماریها مزمن درآنان گردند و آموزش و برنامه ریزی جهت تغییر سبک زندگی افراد می تواند راهکاری جهت ارتقا سلامت آنان باشد.

امروزه شیوع رفتارهای پرخطر بخصوص در نوجوانان و جوانان به یکی از مهمترین و گسترده ترین دل نگرانیهای جوامع بشری تبدیل شده و علیرغم فعالیتهای سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره آمیز در سطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است. هزینه پزشکی و مراقبتی آن رو به افزایش است. حال آنکه پیشگیری تنها راه مقابله است. تغییر رفتارهای بهداشتی مردم مستلزم اطلاع و آگاهی آنهاست. در این میان مربیان بهداشتی میتوانند سهم بسیار مهمی در ارتقا آگاهی سایرین در جهت کنترل و پیشگیری ازرفتارهای پرخطر در مدرسه،خانواده و جامعه داشته باشند. لذا میزان آگاهی و آموزش مستمر آنها حایز اهمیت است. در این راستا پژوهش فوق با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش پیشگیری از رفتارهای پر خطر بر آگاهی و نگرش مربیان بهداشت مدارس ابتدایی خرم آباد انجام گرفت.مواد و روش: پژوهش فوق Semi-Experimental است. کلیه مربیان بهداشت مدارس نمونه های ما بودند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه چند قسمتی شامل مشخصه های فردی و سوالات آگاهی و نگرش بود. ابزار مداخله در این پژوهش برنامه آموزش پیشگیری از رفتارهای پر خطر بود که بصورت کارگاه در دو جلسه برگزار شد.یکماه بعد با انجام آزمون دوم، نمونه ها و ارزیابی شدند.از طیف لیکرت برای تعیین آگاهی و نگرش استفاده شد. اطلاعات در دو مرحله جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل ،تی زوج و انالیز واریانس استفاده شد.نتایج: %7.78 نمونه ها قبل از آموزش رفتارهای پر خطر را می شناختند، و تنها 4.3% توانستند رفتار پر خطر را تعریف درست نمایند. منابع اطلاعات اکثریت نمونه ها در مورد رفتارهای پرخطر متنوع و از رادیو و تلویزیون و کتب و نشریات کسب نموده بودند. آزمون آماری t زوج بین میانگین نمره های قبل و بعد از آموزش وآزمون آماری ویلکاکسون در نگرش قبل و بعد اختلاف معنا داری(p=0.0001) نشان داد.بحث: نتایج نشان داد که برنامه آموزش بهداشت طراحی شده در ارتقا سطح آگاهی وتغییر یا ایجاد نگرش مثبت درافراد مورد مطالعه موثر بوده است. لذابا توجه به مسوولیت مهم مربیان در تامین و حفظ سلامت کودکان و جامعه، افزایش آگاهی و آموزش مستمر آنها، گنجاندن مطالب آموزشی در خصوص کنترل و پیشگیری از رفتارهای پرخطر در مواد درسی و ... در مدرسه ضروری بنظر می رسد.

مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر یکی از بلا های خانمان سوز است که دامن بسیاری از خانواده های مارا گرفته است یکی از عوامل اعتیاد به مواد مخدر عوامل اختلاف خانوادگی می باشد که والدین از عواقب این اختلاف در زندگی آگاه نیستند و نمی دانند اختلاف وتشنج های درون خانواده چه ضربه سختی به فرزندان می زند که جبران آن غیر ممکن می باشد. در این تحقبق، نوع تحقیق توصیفی پیمایشی بوده است و تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری ما زندان کاشان، مرکز ترک اعتیاد نور، در مانگاه میر سلطان احمد، یک محله ای در راوند و تعداد در این تحقیق 170 نفر، افراد 15-25 ساله مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته های تحقیق را از طریق نرم افزارspss انجام شده است و با استفاده از جداول یک بعدی و دو بعدی به تجزیه و تحلیل فرضیه ها پرداختیم و سطح معناداری هر کدام از گویه ها را مشخص کردیم.فرضیه ها: بین بیکاری پدرخانواده با اعتیاد فرزند رابطه مستقیم وجود دارد- بین فقر خانواده با اعتیاد فرزند رابطه مستقیم وجود دارد. بین پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده با اعتیاد فرزند رابطه وجود دارد بین گرایش به دوستان ناباب با اعتیاد فرزند رابطه وجود دارد بین دخالت اطرافیان در زندگی خانوادگی با اعتیاد فرزند رابطه وجود دارد.

مقدمه: امروز اعتیاد مساله ای فراتر از یک معضل بهداشتی و درمانی است و به عنوان یک بحران اجتماعی مطرح شده است که وسعت آن درحد جهانی می باشد و بی شک پیامدهای منفی اجتماعی فرهنگی، سیاسی زیادی را به دنبال دارد. که علاوه بر اثرات سوء بر کیفیت زندگی فرد موجب کاهش میزان پذیرش اجتماعی می شود که همین امر مانعی بزرگی برای بازتوانی فرد معتاد آن هم درجامعه به شمار می آید.هدف: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی می باشد که با هدف بررسی ارتباط کیفیت زندگی با پذیرش اجتماعی در معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان تشکیل می دهند.روش کار: نمونه پژوهش 145 نفر که شرایط پژوهش را داشتند با توجه به روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه 17 سوالی کیفیت زندگی و پرسشنامه 33 سوالی پذیرش اجتماعی که درگذشته روایی و پایایی هر دو به کرات سنجیده شده است. اطلاعات پس ازجمع آوری وارد نرم افزار آماری spss16 شد. سپس توسط آمارتوصیفی و تحلیلی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.نتایج: یافته ها به ترتیب با میانگین و انحراف معیار3.10+6.24 کیفیت زندگی به میزان تاحدی مطلوب رو به سمت نامطلوب می باشد. به صورتی که بیشترین درصد واحدهای پژوهش 50% کیفیت زندگی نامطلوبی را داشتند و تنها 3% از کیفیت زندگی مطلوب برخوردار بودند. همچنین سطح پذیرش اجتماعی با میانگین و انحراف معیار 4+4.14 در حد متوسط رو به ضعیف می باشد. ولی بین کیفیت زندگی با پذیرش اجتماعی ارتباط معنی داری یافت نشد. درضمن بین کیفیت زندگی و پذیرش اجتماعی با هیچ کدام از مشخصات دموگرافیک ارتباط معنی داری یافت نشد.بحث و بررسی: اعتیاد بر کیفیت زندگی و پذیرش اجتماعی افراد تاثیر منفی دارد. که به طور کلی عوامل و مشکلات متعدد اجتماعی، روانشناختی و زیست شناختی در گرایش به اعتیاد و ادامه آن نقش دارند. لذا ارتقا و بهبود کیفیت زندگی و پذیرش اجتماعی جهت پیشگیری از ابتلا به مواد مخدر و یا ترک مواد نیازمند برنامه های جامع و ایجاد بینش و نگرش نو نسبت به این مساله می باشد.

مقدمه: ابتلا به HIV در دو دهه اخیر روندی رو به گسترش در کشور داشته است و الگوی انتقال آن از اعتیاد تزریقی به رابطه جنسی محافظت نشده در حال تعقیر است ومسلم است چگونگی آموزشها در زیر مجموعه های جمعیتی مانند مشاغل می بایست متناسب نیازها و میزان شیوع رفتارهای پرخطر در انها باشد.روش مطالعه: این مطالعه بطور مقطعی بر روی تعداد 9356 نفر مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از سال 83 تاکنون 25.9.88 که دارای پرونده بودند انجام گردید.نتایج: ازتعداد 9356 مراجعه کننده 7481 مرد و 1875 نفر زن بودند با توجه به اینکه از این تعداد 1607 شغل ثبت نشده است درذیل مشاغل مختلف بر اساس درصد شیوع سابقه روابط پرخطر جنسی آمده است. 93 دانشجو 63.6 درصد سابقه رفتارهای جنسی، 26 سرباز 57.7 درصد سابقه، 90 نقاش 53.8 درصد سابقه، 563 بیکار 51.9 درصد سابقه، 261 راننده 51.3 درصد سابقه، 198 کارگر 46.8 درصد سابقه، 197 دانش آموز 39.5 درصد سابقه، 31 آرایشگر 36 درصد سابقه و 150 خانه دار 20.4 درصد سابقه روابط جنسی مراجعه کرده اند.نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد برخورداری پایین برخی از مشاغل از حمایتهای اجتماعی، چگونگی و شرایط محیط کار می تواند در بروز روابط جنسی نقش داشته باشد بخصوص در نقاش ها و رانندها بنابراین ارتباط با صنوف و هماهنگی در جهت آموزش برنامه های کاهش آسیب و تداوم آن در مشاغل مختلف ضروری است. در مورد سربازان و دانشجویان به نظر می رسد خارج شدن از سیطره نظارت خانواده و احساس آزادی و استقلال نسبی دراکثر جوانانی که مهارت های زندگی را تا این زمان نیاموخته اند در شیوع رفتارهای پرخطر در این افراد تاثیر داشته است و درمورد دانش آموزان هر چند امسال جزواتی ویژه آنها در مقطع دبیرستان در ارتباط با HIV-AIDS به چاپ رسیده است که خالی از ایراد نیست اما چنانچه آموزشها از مقطع راهنمایی شروع گردد و در دروس رسمی مدارس آموزشهای مهارتهای زندگی با اهتمام به پیشگیری از رفتارهای پر خطر، گنجانده شود می تواند تاثیر بسیار بیشتری درکاهش روابط جنسی دانش آموزان داشته باشد.

مقدمه: درمان نگهدارنده با متادون یک رویکرد شناخته شده ای جهت درمان وابستگی به مواد و به خصوص کاهش آسیب است. یکی از چالشهای عمده دراین روش درمانی میزان ماندگاری دردرمان است هدف این مطالعه بررسی میزان ماندگاری بر درمان نگهدارنده با متادون است.روش مطالعه: دراین تحقیق بیمارانی که به مراکز درمان اعتیاد دانشگاه مراجعه کرده اند وتحت درمان نگهدارنده بامتادون بودندمورد بررسی قرار گرفتند این نمونه ها حداقل یک سال وحداکثر 5.2 سال مورد پیگیری قرار داشتند.نتایج: دراین تحقیق 155 بیمار با میانگین سنی 8.35+/-10 سال با دامنه تغییرات 62- 18 سال مورد بررسی قرارگرفتند. 6 نفر (9.3%) زن وبقیه مرد بودند. 60% بیماران به دلیل مشکلات اقتصادی و 5.15% به دلایل قانونی و7.67% به دلیل فشار خانواده مراجعه کرده بودند. 6.31% تریاک وشیره و60% هرویین و 4/8% کراک مصرف میکردند. در9/21% از مراجعین به مصرف به روش تزریق بود. 8.76% حداقل یک رفتار پرخطر داشتند. میانگین دوز متادون مصرفی 35+5.86 میلی گرم بوده است. میانگین طول ماندگاری 80 هفته باحدود اعتماد 95% از 90-71 هفته بوده است. فراوانی ریزش 3.3% درماه اول، 9.13%در طول 3 ماه اول، 2.23% در6 ماهه اول و 8.31% درسال اول و7.41% درکل ریزش داشته اند. طول مدت بقا باسن رابطه مستقیم ومعنی داری داشت وهمچنین با نوع ماده مصرفی و روش مصرف رابطه معنی داری داشت.نتیجه گیری: باتوجه به آماربدست آمده دربخش نتایج که میزان ماندگاری بر درمان که تا یک سال 2.68 % و بالای یک سال 3.58% میباشد و مقایسه آن با مطالعات دیگران که تقریبا همین میزان راگزارش کرده اند میتوانت نتیجه گرفت که این روش درمانی روش موثر درکنترل وابستگی به موادر درجامعه یزد می باشد.

مقدمه و هدف: از برنامه های عمده وزارت بهداشت کاهش آسیب های اعتیاد است جایگزینی قرص متادون برای افرادی که وابسته مواد مخدر به صورت تزریقی هستند شانس ابتلا و انتشار ویروس ایدز و هپاتیت رااز طریق سرنگ و سوزن آلوده کم می کنند هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر متادون تراپی درپیشگیری از رفتارهای پرخطر در شهرستان سنندج درسال 1387 می باشد .روش: نوع مطالعه توصیفی تحلیلی است، اطلاعات مربوط به مراجعین مرکز مشاوره بیماری های رفتاری سنندج که تحت درمان قرص متادون هستند ومایل به همکاری بودند به روش مصاحبه و بررسی پرونده های موجود آنان در مرکز مشاوره جمع آوری شده وبا کمک نرم افزار spss و روش های آماری تجزیه و تحلیل شده است .یافته ها: بیشترین فراوانی گروه سنی افراد مورد مطالعه در رده جوانی (40-31) سال با 38% بوده، 65% مجرد، بیشترین فراوانی میزان تحصیلات در مقطع متوسطه با 46% است . 43% از افراد مورد مطالعه بیکار ( قبل از مصرف متادون) و در حال حاضر 20% بیکارهستند متولد شهر و 93% مذکر، 75% از افراد موردمطالعه بنابر توصیه دوستان به مواد مخدر روی کرده بودند 98% افراد مورد مطالعه قبل از متادون تراپی از سرنگهای مشترک جهت تزریق مواد استفاده کرده اند. در حال حاضر 75% از افراد مورد مطالعه مدت 3 سال مداوم است که متادون مصرف می کنند و 95% از این افراد فقط ازمتادون که بصورت فرص خوراکی است استفاده می نمایند. بین مصرف متادون، سن و شغل افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری وجوددارد. بین مصرف مداوم متادون افراد مورد مطالعه و داشتن روابط جنسی نا مطمین و استفاده از سرنگ مشترک رابطه معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: مصرف متادون در افراد مورد مطالعه، رفتارهای پرخطر ( استفاده از سرنگ های مشترک آلوده، فعالیت های جنایی وفحشا به جهت تامین هزینه مواد مخدر) را به حداقل رسانده، میزان نشئگی آنان را پایین آورده، وضعیت ظاهری شان را مرتب نموده و به آنان امکان می دهد که به جای فعالیت های جنایی و فحشا به مشاغل مفید روی بیاورند .

مقدمه: اعیاد به سیگار بلایی است خانمانسوز و مادر تمام اعتیادات است و اثرات اجتماعی فرهنگی اقتصادی سیاسی بهداشتی و اخلاقی مهمی در سطح جامعه دارد. بدین لحاظ شناخت عوامل و علل ایجاد اعتیاد به سیگار و پیامد های گوناگون و راههای مبارزه و پیشگیری از آن امری ضروری است. لذا با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و مصرف سیگار در بین دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر سنندج در سال 1388 انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی (Cross sectional) می باشد که بر روی 400 نفر از دانش آموزان پسر دبیرستانی شهذ سنندج انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت طبقه بندی تصادفی ساده انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی عمومی و همچنین پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف سیگار استفاده شده و اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری مناسب و در برنامه spss13 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: در کل فراوانی مصرف سیگار در بین دانش آموزان 5.20 درصد بوده است. بین متغیرهای مانند داشتن دوست سیگاری، مصرف سیگار توسط پدر، مصرف سیگار توسط خواهر یا برادر رابطه آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05) اما بین سن، پایه تحصیلی و مصرف سیگار رابطه آماری معنی داری دیده نشد. بر اساس نتایج 8.10 درصد از دانش آموزان دارای خودکارآمدی ضعیف، 8.70 درصد دارای خودکارآمدی متوسط و 5.18 درصد خودکارآمدی بالایی داشتند. بین خودکارآمدی و مصرف سیگار رابطه معنی داری مشاهده شد بطوری که میانگین نمره خودکارآمدی در بین دانش آموزانی که مصرف سیگار را گزارش کرده بودند کمتر بود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر و نقش مثبت خودکارآمدی در پیشگیری از مصرف سیگار، به نظر می رسد که ارایه آموزش های لازم در این خصوص به منظور افزایش خودکارآمدی دانش آموزان بتواند نتایج سودمندی را به دنبال داشته باشد.

مقدمه: اعتقاد بر این است که رفتارهای پر خطر بصورت اتفاقی در جمعیتها رخ نمی دهد بلکه یک مدل ساختارمند و انتخاب شده ای داشته و ماهیت ان تک رفتاری نیست . مهمترین و موثرترین راهکار جلوگیری از گسترش بیماری ایدز ارزیابی توان واهمیت رفتارهای پرخطر درابتلا به HIV و تلاش در جهت پیشگیری از آنها یا کم خطر تر کردن آنها است.روش مطالعه: این مطالعه به طور مقطعی در 1388 نفر که از سال 1383 تاکنون 88.9.25 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز شناسای و در مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری دارای پرونده هستند انجام گردید.نتایج: از تعداد 1388 فرد مبتلا به HIV، 1084 نفر (78.9 درصد) سابقه زندان، 1047 نفر (75.9 درصد) سابقه اعتیاد تزریقی، 622 نفر(45.1 درصد) سابقه تماس جنسی، 448 نفر (32.5 درصد) سابقه خالکوبی خارج از زندان، 331 نفر (24 درصد) سابقه خالکوبی داخل زندان، 417 نفر (30.2 درصد) سابقه استفاده از تیغ مشترک در داخل زندان و 62 نفر(4.6 درصد) سابقه استفاده از تیغ مشترک در خارج از زندان داشته اند.از تعداد کل موارد مورد مطالعه 929 نفر (67 درصد) مبتلا به هپاتیت C و 103 نفر (7.5 درصد) مبتلا به هپاتیت B و 96 نفر(7 درصد) سابقه ابتلا با عفونت های آمیزشی از قبیل سوزاک داشته اند.نتیجه گیری: در هر ثانیه یک جوان بین 15 تا 24 سال در جهان به ویروس HIV آلوده می شود. با توجه به وجود 5.22 میلیون جوان در ایران (که به لحاظ سنی گروه های پر خطر محسوب می شوند) متاسفانه در کشور ما جوانان آنچنان که باید با خطرات محیط زندان، اعتیاد و روابط جنسی قبل از مواجهه با آنها آگاه نشده و پس از برخورد با یکی احتمال پزیرش دیگر رفتار نیزدرآنها بیشتر می گردد و در این مطالعه نیز تعدد رفتارهای پرخطر در افراد مبتلا به HIV (سه رفتار پر خطر اصلی با هم دربیش از 50 درصد افراد آلوده) مشهود است. اینجاست که ضرورت اطلاع رسانی شفاف تر، پیشگیری و سیاست گذاری در خصوص هر یک از رفتارهای پرخطر بعنوان پلی برای انجام رفتار دیگر اهمیت می یابد.باتوجه به سیاست های اخیرکاهش اسیب در زندانها و درمان با متادون درتقابل با تزریق، و گذاربه الگوی ابتلای HIV از طریق روابط جنسی (45.1 درصد سابقه تماس جنسی) در این مطالعه، اهمیت تمرکز بر پیشگیری رفتارهای جنسی محافظت نشده در اجتماع و زندانها، بخصوص در اختیار قرار دادن کاندوم در زندانها، امری لازم و ضروری می باشد

مقدمه: ارتباط مصرف مواد مخدر با مشکلاتی مانند اختلالات روانی، فرار از منزل، پرخاشگری، بزهکاری، افت تحصیلی و غیره از اهمیت زیادی برخوردار است. سلامت و بهداشت روان دانشجویان نیز از نگرانی های برنامه ریزان بهداشت روان در دانشگاه ها است، با این حال در کشور ما پژوهشهای اندکی در این زمینه صورت گرفته است. از طرف دیگر ابتلا به بیماری روانی به عنوان یک عامل خطر برای سوء مصرف موادمخدرگزارش شده است. هدف ازانجام این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا ازنظرسلامت روانی بین دانشجویان سوء مصرف کننده مواد مخدر با دانشجویان غیر سوء مصرف کننده مواد ساکن درخوابگاه های پسران دانشگاه شیراز تفاوت معناداری وجود دارد.روش کار: برای بررسی موضوع فوق 112 دانشجوی پسر 19 تا 26 ساله دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی سلامت عمومی دانشجویان از پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده شد. همچنین از پرسشنامه سنجش سوء مصرف موادبرای بررسی سوء مصرف مواد در دانشجویان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها ازآمار توصیفی و آزمون t مستقل استفاده شد.نتایج: آزمودنیها برحسب اینکه مواد مخدر مصرف کرده و یا مصرف نکرده بودندبه دوگروه مختلف تقسیم شدند. همچنین نمره سلامت عمومی برای آزمونی های مصرف کننده مواد (M=32.36) و گروهی که مواد مصرف نمی کردند (M=243)محاسبه گردید. نتایج تفاوت عناداری(P<0.01) بین دو گروه نشان داد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویانی که مواد مخدر مصرف نمی کردند نسبت به دانشجویان مصرف کننده مواد ازسلامت روان بهتری برخوردار بودند. به نظر می رسد بالابردن سطح بهداشت روانی درمحیطهای آموزشی می تواند نقش مهمی در پیشگیری ازسوء مصرف مواد مخدر ایفاء نماید.

مقدمه و هدف: خانواده نخستین محیطی است که کودک در آن پرورش می یابد و در رفتار بعدی فرد فوق العاده موثر است. نوع تشویقها، تنبیه و تحذیرها، بی اعتنایی ها و نوع رفتارها در مراحل اولیه زندگی فرد آثاری برای دوره های بعدی در او بر جای می گذارند. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری والدین با ارتکاب نوجوان به رفتار های پرخطر می باشد.مواد و روش کار: روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده است. در این مطالعه شیوه های فرزند پروری آسان گیرانه، مقتدرانه و مستبدانه با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزند پروری والدین با مریند با خرده مقیاس های رفتارهای پرخطر کلونینگر مورد سنجش قرار گرفت. .برای این منظور نوجوانان رده سنی 18-11 ساله سطح شهر بندر عباس و والدین آن ها به عنوان جامعه آماری تعیین شده و 150 نفر از آن ها به عنوان نمونه های آماری به طور تصادفی از بین آن ها انتخاب شدند .نتایج: نتایج حاصل از یافته های ثحقیق نشان که بین شیوه فرزند پروری آزاد گذاری و خرده مقیاس اجتناب از آسیب در رفتار پرخطر در سطح معنا داری 035.0 sig=رابطه وجود دارد .بین شیوه فرزند پروری اقتدار – منطقی و خرده مقیاس بدیع طلبی در رفتار پر خطر در سطح معنا داری 022.0 sig=رابطه وجود دارد .بین شیوه فرزند پروری اقتدار – منطقی و خرده مقیاس پاداش اجتماعی در رفتار پر خطر در سطح معنا داری 027.0 sig=رابطه وجود دارد.نتیجه گیری: بین شیوه های فرزند پروری والدین و رفتارهای سازنده و مخرب فرزندان به دلیل نقش برجسته و با اهمیت والدین رابطه معنادار وجود دارد. لذا آگاه ساختن والدین و ارایه آموزش های خانواده جهت پرورش افراد سالم در جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سازمان های ذیربط می بایست در این زمینه نقس فعال تری ایفا نمایند.

مقدمه: خطر انتقال شغلی ویروس نقص ایمنی انسانی در بین کارکنان بهداشتی کم ولی قطعی است و احتمال آن در افرادی که با نمونه های آلوده به ویروس در تماس می باشند خصوصا زمانی که از اشیای تیز استفاده می کنند، وجود دارد. ترس از تماس و تبعیض در مواجهه با افراد مبتلا به HIV/AIDS در مطالعات قبلی اثبات شده است. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد و نگرش پرستاران در برخورد با این بیماران طراحی و اجرا گردید.روش کار: در مجموع 115 نفر از پرستاران شاغل در یکی از مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تکمیل پرسشنامه ای بر مبنای لیکرت در زمینه عملکرد و نگرششان در برخورد با بیماران مبتلا به HIV/AIDS در این پژوهش شرکت نمودند.نتایج: 13 درصد از شرکت کنندگان امتناع از مراقبت را در صورت برخورد با بیمار مبتلا به ایدز گزارش نمودند. 68 درصد معتقد بودند که این بیماران در یک بخش مجزا و در یک بیمارستان مشخص در سطح شهر باید درمان شوند. 95 درصد موافق این مساله بودند که پرستاران و تیم درمانی باید برای حفاظت از خودشان از وضعیت HIV مثبت بودن بیمارشان، مطلع باشند. 65 درصد اعتقاد داشتند که کادر درمانی آلوده به HIV/AIDS نباید اجازه تماس نزدیک با بیمار را در هیچ بخش درمانی داشته باشند. 48 درصد از افراد شرکت کننده در پژوهش معتقد بودند که اکثریت بیماران مبتلا به این عفونت، فساد اخلاقی داشته و لایق بیماری هستند. 20 درصد بیان کردند که درمان عفونتهای فرصت طلب در این افراد، تلف کردن منابع می باشد. پرستارانی که آموزش ناکافی در مورد اخلاقیات و درمان HIV را گزارش کردند، نگرش منفی تری در برخورد با بیماران مذکور را داشتند.بحث: اگرچه اکثر پرستاران شرکت کننده در پژوهش، پیروی از تعهدات اخلاقی در مراقبت از این بیماران را گزارش کرده بودند، اما نگرش ها و اعتقادات تبعیض آمیز در بیشتر آن ها وجود داشت.

مقدمه:خودکشی یکی از پدیده هائی است که همواره مورد بحث در علوم مختلف به خصوص علوم ا جتماعی و روانشناسی و روان پزشکی می باشد. افراد نه تنها به لحاظ رویدادهائی که در زندگی تجربه می کنند متفاوتند بلکه از لحاظ آسیب پذیری در برابر رویدادها نیز متفاوتند.آسیب پذیری هر کس در برابر فشار روانی متاثر از مهارتهای مقابله ای و حمایتهای اجتماعی موجود می باشد.به همین جهت محققین بر ان شدند تا مهارتهای مقابله ای افراد اقدام کننده به خودکشی را اندازه گیری کنندروش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی 80 نفر از افراد اقدام کنننده به خودکشی را که در مرکز درمانی ولیعصر (عج ا..) بستری شده اند را با استفاده از ابزار پلینگز موس وپرسشنامه دموگرافیک مورد بررسی قرار داد، برای تعیین اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوی وبرای تعیین پایائی از آلفا کرونباخ ,وهمسانی درونی استفاده شد وداده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت .یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر سن اکثریت واحدهای پژوهش رده سنی 20 الی 25 سال قرار داشتند و از نظر وضعیت تاهل 65 درصد مجرد بودند. از نظر میزان تحصیلات اکثریت نمونه ها دیپلم بودند و از نظر شغل اکثریت بیکار بودند از نظر مهارتهای مقابله ای ،مهارتهای مقابله ای مسأله مدار8.3+83.27 و مهارتهای مقابله ای هیجان مداردرافراد اقدام کننده به خودکشی 20.6+2.7 بود.نتایج: با توجه به یافته ها تحقیق مشخص شد که افراد اقدام کننده دچار نقص در مهارتهای مقابله ای می باشند ؛که نقش مهمی در سلامت روان دارد وباید به همین منظور تدابیری سنجیده شود1866

زمینه و هدف: رفتارهای پرخطراعمال وحرکاتی که اکثرا غیرقانونی وغیر اخلاقی بوده وبا هدف لذت وشادی یا به علت سهل انگاری وراحت طلبی انجام شده و فرد یا جامعه رادرمعرض آسیب و بیماری قرار می دهد. ازمهمترین و شای عترین رفتارهای پرخطر در سطح جامعه ما مواد اعتیاد آور و در راس آنها مواد مخدر است .قاچاق و اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بزرگ و قدیمی جامعه ماست، که با وجود تلاشها و سرمایه گذاریهای فراوان نه تنها مهار نشده بلکه روز به روز بیشتر و ابعاد تازه ای به خود گرفته و بر پیچیدگی مشکل نیز افزوده شده است.دراین میان شناخت عوامل خطر و زمینه های مساعد کننده اعتیاد به مواد مخدر درپیشگیری و مبارزه با این پدیده شوم اهمیت بسزایی دارد وبا توجه به تفاوت رفتارها و وضعیت اجتماعی و سبک زندگی، در هر منطقه و فرد و خانواده یک سری از عوامل خطر مطرح است .روش مطالعه: دراین تحقیق به میان مردم رفته و پرسشنامه ای که حاوی کلیه عوامل خطر احتمالی است توزیع و نظرات مردم در خصوص اولویت بندی نقش عوامل خطررا جمع آوری و بررسی کرده که نتایج آن به این شرح می باشد:جمعیت مورد مطالعه: کلیه مردم شهرستان طبس نحوه توزیع پرسشنامه:به طور تصادفی تعداد توزیع شده: 2000پرسشنامه تعداد جمع آوری شده:500 پرسشنامه یافته ها: اولویت باورها و نگرش عمومی درخصوص نقش عوامل خطر درطبس: - دوستان ناباب- بیکاری - فراوانی وآزادی استعمال دخانیات- سطح سواد- میزان وفور موادمخدر - کمبود امکانات تفریحی و فرهنگی جایگزین- نوع شغل (که در توضیح آن اکثرا کار در معادن را اشاره کرده اند)- وضعیت اقتصادی بحث ونتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده جهت کسب بیشترین موفقیت در امر پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر در سطح شهرستان تمرکز برنامه ریزی معطوف گردد به:- آموزش جوانان درجهت کسب آمادگی صحیح برای ورود به جامعه ونحوه رفتار و تعامل با افراد و دوستان- توجه بیشتر به ایجاد زمینه های اشتغال مناسب وراضی کننده - عموم جامعه می خواهند که استعمال دخانیات در سطح جامعه تا این اندازه راحت وآزاد نباشد. ولی متاسفانه صرفا به خاطرسود اقتصادی شرکتهای مربوطه سالیان سال است که بشر بطور ناخواسته در معرض مستقیم و غیرمستقیم دود سیگار و آثار زیان بارآن قرار گرفته است. امید است با اتخاذ سیاستهای صحیح و منطقی در سطح ملی این مشکل مرتفع گردد .

مقدمه و هدف: اعتیاد به مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی در همه جوامع می باشد. امروزه مواد مخدر در قالب داروهای محرک و با عنوان قرص های شادی بخش (اکستازی) وارد بازار شده اند و اعتیاد به مصرف این مواد شیمیایی محرک در میان افراد به خصوص جوانان، یکی از مشکلات بهداشتی، اجتماعی و روانی در سطح جهان می باشد. اکستازی.جزو خطرناکترین داروها طبقه بندی شده و صدمات غیر قابل جبرانی را به مغز وارد می کند. اثرات مصرف این دارو به سه گروه اثرات مثبت، اثرات منفی و اثرات منفی شدید قابل تقسیم است. جوانان یکی از گروههای درمعرض خطر هستند. هدف از این تحقیق بررسی رابطه رشته تحصیلی و میزان آگاهی دانشجویان از خطرات ناشی از مصرف اکستازی می باشد .مواد و روش ها :این مطالعه از نوع مقطعی می باشد و جامعه آماری آن دانشجویان شرکت کننده در اردوی سراسری هلال احمر بوده که بر اساس پرسشنامه محقق ساخته میزان آگاهی آنها نسبت به عوارض مصرف مواد روانگردان سنجیده شده است.Validity و Reliabilityپرسشنامه به روش تحلیل محتوی و Test-Retest تامین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری مناسب انجام شد. معنی داری در سطح 0.05 در نظرگرفته شد.نتایج: از نظر رشته تحصیلی دانشجویان 8.36 درصد در گروه علوم انسانی، 8.25 درصد فنی و مهندسی ،7.19 درصد علوم پزشکی و 6.10 درصد علوم پایه و 1.7 درصد گروه هنر بودند. میانگین امتیاز آگاهی نمونه ها 86.6 با انحراف معیار 9.3 بدست آمد. بالاترین امتیاز آگاهی 74.18 و متعلق به یک دانشجوی رشته علوم انسانی بود. متوسط امتیاز آگاهی در دانشجویان علوم پایه 1.9، علوم انسانی 13.7، فنی مهندسی 3.6، علوم پزشکی 26.6 و هنر 8.4 بدست آمد که آزمون آنالیز واریانس اختلاف آنها را معنی دار بدست آوردP=0.01) ). آگاهی دانشجویان دولتی 2.1 بیشتر از سایر دانشجویان بود ولی اختلاف معنی دار نبود. همچنین ارتباطی بین سطح آگاهی افراد و محل سکونتشان بدست نیامد .(p>0.05) نتیجه گیری: نتایج نشان داد سطح آگاهی نمونه ها که جزو افراد تحصیل کرده ودر معرض خطر محسوب می شوند پایین بوده و از نظر رشته های تحصیلی نیز دانشجویان با یکدیگر از نظر سطح اطلاعات تفاوت محسوس دارند .

مقدمه: در کشور ما اعتیاد به مواد مخدر طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحرانهای بهداشتی و اجتماعی بوده است. تصور اغلب افراد وابسته به مواد وخانواده های آنها از ترک مواد مخدر منحصر به سم زدایی است که درصد کمی از روند درمان را شامل می شود و از توانبخشی شناختی، رفتاری وهیجانی که مشکل اصلی چنین افرادی است غافلند. هر فعالیتی که فرد برای کمک به اصلاح فکر، احساس یا رفتار آغاز می کند یک فرآیند تغییر است. فرآیند تغییر پیشرفت از خلال پنج مرحله متوالی پیش از تامل، تامل، آمادگی، عمل و نگهداری می باشد. هدف فرآیند تغییر افزایش آگاهی است. دراین مدل با برگزاری جلسات گروه درمانی مربوط به هر مرحله از مدل تغییر به اشخاص کمک می شود تا از مراحل تغییر بگذرند و سوء مصرف مواد خود را تغییر دهند.روش: جستجوی اینترنتی و مطالعات کتابخانه ای و بر اساس مشاهدات پژوهشگر در مرکز متادون تراپی خضر همدان در سال 1387 بوده است. در این مرکز پژوهشگر جلسات گروه درمانی را، هفته ای یکبار به مدت 90 دقیقه در گروههای 10-8 نفری در مدت 16 هفته، با آموزش مهارت جرات ورزی، بازسازی محیط، بهبود مهارتهای اجتماعی، ارتباطی، تصمیم گیری، اعتماد به نفس، تصریح ارزشها، حل مساله، نقش بازی کردن، ارزیابی و بازخورد برگزار کرد.نتایج: نتایج پژوهشها نشان داد: افراد در گروه درمانی یاد می گیرند که چگونه قبل از رخ دادن موقعیتها با آنها مواجه شوند. به عنوان مثال: آموزش جرات ورزی موجب افزایش پاسخ های سالم در موقعیت های وسوسه برانگیز می شود، افراد در نقش بازی کردن راههای جدید صحبت کردن وعمل نمودن را یاد می گیرند، آموزش مهارتهای ارتباطی به آنها یاد می دهد چطور از سیستم های حمایتی استفاده کنند و بازسازی محیط زندگی موجب اجتناب از مکانهای اغوا کننده می شود.بحث ونتیجه گیری: مدل تغییر برفرآیندهای فکری ورفتاری تمرکز دارد وبه منظور کمک به سوء مصرف کنندگان جهت انجام صحیح امور در زمان مناسب حیاتی است افراد دارای مشکل رفتاری در مراحل پیش از تامل وتامل به طور مطلوبی نمی نگرند و انگیزش کمی برای تغییر آن دارند، اما در مرحله عمل و نگهداری تصمیم مراجعان تغییر کرده و مشکل رفتاری را منفی تلقی می کنند و برای حل آن گام برمی دارند.

مقدمه: رفتارهای پرخطرمهمترین عامل به خطر افتادن سلامت جامعه اند. امروزه شیوع رفتارهای پرخطر بخصوص درنوجوانان و جوانان به یکی از مهمترین و گسترده ترین دل نگرانیهای جوامع بشری تبدیل شده است. علیرغم فعالیتهای پیگیرانه سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره آمیز در سطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است و هزینه پزشکی و مراقبتی آن رو به افزایش است. حال آنکه پیشگیری، تنها راه مقابله تشخیص داده شده است. تغییر رفتارهای بهداشتی مردم مستلزم اطلاع و آگاهی آنهاست که در این میان آموزش بهداشت می توانند سهم بسیار مهمی در ارتقا آگاهی مردم درجهت کنترل وپیشگیری از رفتارهای پرخطر در مدرسه، خانواده و جامعه داشته باشد. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش آموزش بهداشت در پیشگیری از رفتارهای پرخطر انجام گرفته است. مطالعه حاضر یک مطالعه مروری می باشد که با هدف بررسی نقش آموزش بهداشت در پیشگیری از رفتارهای پر خطر انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز برای انجام این مطالعه به روش کتابخانه ای و از طریق بررسی سایتها، مجلات، کتابها و مقالات مرتبط جمع آوری گردیده است. برای این منظور تلاش شد نتایج منتشر شده تحقیقات و گزارشهایی که حاوی اطلاعاتی در این مورد بود از کتابخانه های دیجیتال و سایتهای مختلف، جمع آوری و مورد بررسی قرار گیرند. اسناد مرورشده شامل مقالات منتشر شده در مجلات علمی داخلی و خارجی، پایان نامه ها، مقالات اراسوه شده در کنگره ها و گزارشات سازمانی می باشد.نتایج: مطالعه نشان می دهد که اساسی ترین راه کار مقابله با مشکلات رفتاری، ارتقا سطح آگاهیهای عمومی در خصوص ماهیت رفتارهای پرخطر و مشکلات ناشی از آن، راههای انتقال و پیشگیری از آن می باشد.

زمینه: سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر، یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز و عامل بازدارنده رشد و شکوفایی جامعه است.هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین الگوی سوء مصرف مواد مخدر و فراوانی رفتارهای پرخطر در مراجعین به مراکزDIC و MMT شهرستان شاهرود انجام شد.مواد وروشها: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- مقطعی و کاربردی می باشد. در این مطالعه پرسشنامه ای مشتمل بر 10 سوال عمومی و 32 سوال اختصاصی در خصوص اعتیاد و رفتارهای پرخطر استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه و بررسی پرونده افراد تحت درمان در مراکز DIC و MMT استخراج شد. داده ها پس از کدگذاری، وارد نرم افزار SPSS شده و مورد تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 8.34 بود. 5.97% افراد مرد بودند. 7.92% در شهر و 3.7% ساکن روستا بودند. تدخین 4.44% طریقه مصرف مواد مخدر در افراد مورد مطالعه قبل از مراجعه به مراکزDIC و MMT بوده و پس از آن خوردن (7.25 %) و تزریق (7.12) در رده های بعدی می باشند. کراک بیشترین ماده مخدر مورد استفاده در فراد مورد مطالعه قبل از مراجعه به مراکز بوده و پس از آن تریاک و شیره در رده های بعدی قرار داشتند. در این افراد مواد زیر به ترتیب در طی مدت زمان اعتیاد تجربه شده اند: تریاک (313 مورد) 42.88%، شیره (232 مورد) 54.65%، کراک (170 مورد) 02.48%، الکل 107) مورد) 23.30%، حشیش (70مورد) 77.19%، هروسوین 59) مورد) 67.16% و سایر مواد (23 مورد) 50.6% بود.نتیجه گیری: با عنایت به پایین بودن سن شروع سیگار، وجود بسیاری از رفتارهای پرخطر در افراد، وجود سابقه اعتیاد درحدود نیمی از خانواده های افراد مورد مطالعه توجه بیشتربه این گروه و تدوین قوانین راهبردی و افزایش مراکز اراسوه خدمت و آموزش مهارت های زندگی درمدرسه، خانواده و اجتماع می تواند کمک شایانی به پیشگیری از عواقب ویرانگر اعتیاد نماید.

مقدمه: سوء مصرف مواد پدیده ای مزمن است که آسیب های فراوان جسمی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی را به دنبال دارد، به طوری که شخص مبتلا را دچار افت جدی در کنش های فردی و اجتماعی می کند. هدف: مقایسه رابطه هوش معنوی و سلامت روانی در افراد معتاد و غیر معتاد.مواد و روش ها: نمونه ها شامل 80 نفر معتاد به مواد مخدرو 80 نفر افراد غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری دردسترس ازمراکز درمان و بازتوانی دولتی و غیر دولتی شهر زاهدان انتخاب شدند. آنگاه آزمودنی ها به پرسشنامه خود گزارشی هوش معنوی و فرم 28 سئوالی پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) پاسخ دادند و داده ها با آزمون آماری همبستگی و t مستقل تحلیل شد.نتایج: تحلیل داده ها نشان داد بین نمره های هوش معنوی و سلامت روان معتادان و غیر معتادان تفاوت معنادار وجود دارد به طوری که معتادان به مواد مخدر از هوش معنوی و سلامت روانی پایین تری نسبت به گروه عادی برخوردار بودند. همچنین در هر دو گروه بین هوش معنوی و سلامت روان رابطه معنادار مشاهده شد.

زمینه و هدف: خشونت خانوادگی به نوعی پرخاشگری اشاره دارد که در روابط زوجین رخ می دهد و طبق نظر سازمان بهداشت جهانی، خشونت خانگی علیه زنان به عنوان یک اولویت بهداشتی بوده و دارای عواقب زیادی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان مواجهه با خشونت فیزیکی، روانی و جنسی و علل مرتبط با آن را در زنان همسردار شهر زاهدان می باشد.روش مطالعه: در این مطالعه مقطعی 354 نفر از زنان همسر دار در شهر زاهدان به طور سهمیه ای در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه خشونت که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی تایید شده بود جمع اوری شد. بعد از دسته بندی نمرات و گروه بندی بر اساس سطح مواجهه، داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای و آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی LSDتجزیه و تحلیل شد.یافته ها: این مطالعه نشان داد که میزان مواجهه با خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در سطح بالا به ترتیب 4.5، 9.20 و 7.9 درصد می باشد. در این مطالعه متغیرهای قومیت، سطح سواد، سن، سن همسر و تعداد فرزندان با هرسه خشونت مورد بررسی رابطه معنی داری داشتند (04.0p<) علاوه بر این خشونت فیزیکی با متغیرهای تعداد فرزندان، سطح سواد و شغل همسر، خشونت روانی و جنسی نیز با متغیرهای درامد، شغل همسر، سن ازدواج و تعداد فرزندان ارتباط معنی داری را نشان دادند (05.0p<).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش و فرهنگ سازی برای تقویت جایگاه و ارزشهای انسانی زنان با در نظر گرفتن زنان در معرض خطر و متغیرهای اثر گذار در این زمینه (با توجه به نتایج مطالعه حاضر و مطالعات قبلی) و توجه دست اندرکاران به این مساله و همچنین آگاه سازی مردان نسبت به ابعاد مختلف خشونت وتاثیر منفی آن بر وضعیت فعلی و آینده خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است.

مقدمه: مصرف تنباکو و سوء مصرف مواد و الکل از شایعترین رفتارهای پرخطر به ویژه در میان جوانان و نوجوانان می باشد. آمارها نشان دهنده افزایش شیوع این رفتارها در سراسر جهان و بخصوص در کشورهای در حال توسعه است. مقاله حاضر بخشی از نتایج مطالعه ای با هدف تعیین شیوع رفتارهای مخاطره آمیزبهداشتی دردانشجویان مراکزآموزش عالی شهرخرم آباددرسال 1384 می باشد.مواد و روشها: دراین مطالعه توصیفی- مقطعی تعداد 700 دانشجوی دانشگاههای لرستان، علوم پزشکی و جامع علمی کاربردی در مطالعه شرکت نمودند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش خصوصیات دموگرافیک و 66 سوال در مورد رفتار های بهداشتی بود. در هر دانشگاه پس از انتخاب کلاسها پرسشنامه بین کلیه دانشجویان کلاس توزیع و به روش خود ایفایی تکمیل گردید.یافته ها: 1.67% دانشجویان زن و 6.87% مجرد، با میانگین سنی 26.21 سال بودند. در کل 1.25% دانشجویان سابقه مصرف سیگار و 7.29% سابقه مصرف قلیان راداشتند. شیوع مصرف سیگاردردانشجویان دختر 6.19% و پسر 9.38% و شیوع مصرف قلیان درپسرها 2.40% و دختر ها 4.25% بوده است .(P=0.0001) 9% دانشجویان سابقه مصرف الکل، 3.8% سابقه مواد مخدر و 3.4% سابقه استفاده از دارو های غیر مجاز و مواد نیرو زا را ذکر کرده بودند. شیوع مصرف الکل و سوء مصرف مواد و دارو در پسرها و در دانشجویان ساکن منازل کرایه ای و خوابگاههای خود گردان بیش از سایرین بود (P<0.05).نتیجه گیری: اراسوه آزموشهای لازم، نظارت ومراقبت بیشتردرخوابگاهها، غربالگری دانشجویان معتاد و ارجاع آنها جهت درمان و برخورد قانونی با عوامل توزیع دردانشگاهها می تواند در جلوگیری از گسترش تمایل به دخانیات و اعتیاد در سطح دانشگاه نقش موثری داشته باشد.

مقدمه: بدرفتاری با کودکان یکی از هولناک ترین گرفتاری های جوامع بشری، برای میلیون ها کودک و خانواده های آنهاست. کودک آزاری به کلیه آزارهای جسمی، روانی، جنسی یا بدرفتاری با کودک گفته می شود که در اثر این اعمال، سلامتی یا آسایش کودک آسیب می بیند. عوامل متعددی در ایجاد کودک آزاری دخیل می باشند. شرایط زندگی پرفشار از جمله ازدحام و تنگدستی خانواده ممکن است به اعمال آزارهای جسمی در کودکان بیانجامد. سوء مصرف مواد توسط والدین نیز زمینه ایجاد سوء رفتار و سهل انگاری در کودکان را افزایش می دهد. حدود 2.3 میلیون مورد کودک آزاری در سال 2000 در ایالت متحده آمریکا گزارش شده و حتی هرساله در ایالات متحده حدود 2000 تا 4000 مرگ و میر در اثر کودک آزاری و سهل انگاری رخ می دهد.مواد و روش: این مطالعه بر روی 300 نفر که به دو گروه 150 نفری معتاد و غیرمعتاد تقسیم شده بودند انجام گرفت، گروه معتاد از بین افراد مراجعه کنندگان به مراکز ترک خود معرف شهر یزد و گروه غیر معتاد به طور تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. بعد از انتخاب نمونه ها اقدام به تکمیل پرسشنامه ای که در این زمینه تهیه شده بود گردید و پس از جمع آوری اطلاعات به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون آماری (کای اسکور) اطلاعات پردازش و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در این مطالعه P<0.05 اختلاف معنی دار تلقی گردید.یافته ها: تعداد افراد کودک آزار درگروه معتاد و غیر معتاد به ترتیب 84 نفر (56%) و 63 نفر (42)%) (pv=0.000) بدست آمده 48 نفر (3.45%) از گروه معتاد که کودک آزاری داشتند مرد و 16 نفر (7.10%) زن بودند(PV=0.665) در حالیکه در این ارقام برای گروه غیر معتاد به ترتیب 40 نفر مرد (7.26%) و 23 نفر زن (3.15%) بدست آمد (PV=0.376) .از نقطه نظر تحصیلات بیشترین میزان کودک آزاری در والدین با سطح تحصیلات خواندن و نوشتن با 7.18% و کمترین میزان در والدین با سطح تحصیلات دانشگاهی با 2% بود (PV=0.003) .در گروه معتاد بالاترین کودک آزاری در والدینی می باشد که سابقه طلاق در خانواده داشتند با 46% در مقابل 10% در والدینی که سابقه طلاق در خانواده خود نداشتند (PV=0.000) .در حالیکه در گروه غیر معتاد بالاترین کودک آزاری باز در والدینی دیده شد که سابقه طلاق در خانواده خود داشتند با 3.23% در مقابل 7.18% که چنین سابقه ای نداشتند(PV=0.001). بیشترین نوع آزار جسمی و مهمترین علت اقدام به کودک آزاری در گروه معتاد به ترتیب سیلی زدن به صورت 24% و جهت تربیت 26% و کمبود مواد 3.21% بدست آمد. در حالیکه بیشترین نوع آزار جسمی در گروه غیر معتاد سیلی زدن 7.22% بود و مهمترین علت اقدام به کودک آزاری جهت تربیت50 نفر (3.33%) بود و بیشترین احساس بعد از ارتکاب احساس غمگینی در هر دو گروه به ترتیب 32% و 3.23% بود.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیوع کودک آزاری درافراد معتاد نسبت به افراد سالم بیشتر است و یک ارتباط مشخص بین کودک آزاری سطح پایین تحصیلات، سابقه طلاق درخانواده والدین بود. همچنین بیشترین والدین کودک آزار، اغلب خود قربانیان کودک آزاری در دوران کودکی بودند و مهمترین عامل سوق دهنده به سمت کودک آزاری جهت تربیت و قطع مصرف ماده مخدر بود و بیشترین احساس آن ها پس از ارتکاب به کودک آزاری احساس غمگینی و احساس گناه بود.

مقدمه: نورجیزک(Norgesic) یا بوپره نورفین (Buprenorphine) یکی از مواد مخدر بوده که در سراسر جهان از سال 1970 مورد استفاده قرار می گیرد. این دارو به فرم تزریقی و زیرزبانی موجود است و حاوی تباسوین آلکالوسوید مرفین است که جهت درمان وابستگی به سایر داروهای مخدر مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه تعیین میزان مصرف داروی نورجیزک درکشور ایران, شناسایی ترکیبات دارو و عوارض ناشی ازمصرف آن است.روش کار: بررسی مطالعات مختلف در رابطه با نورجیزک و تمجیزک و خطرات ناشی از مصرف آنبحث یافته ها: در حال حاضر فرم جعلی داروی نورجیزک از کشورهای هند و پاکستان وارد کشور ایران می شود. ویالهای موجود در بازار به شیوه غیربهداشتی تهیه شده و حاوی مرفین, کورتیکواستروسویدها، آنتی هیستامین و برخی مواد رنگی دیگر است. لازم به ذکر است که ویالهای موجود در بازار ایران حاوی بوپره نورفین نبوده و بنابراین نمی توان از آنها جهت رفع وابستگی به سایر داروهای مخدر استفاده کرد. آمار دقیقی از مصرف دارو در کشور در دست نیست اما ستاد مبارزه با مواد مخدر بیان می کند بیش از 10 درصد افراد جامعه مصرف کننده نورجیزک هستند. مورفین موجود در آمپول نورجیزک 23 بار قوی تر از مورفین خالص است و در نتیجه این ماده به شدت اعتیاد آور است و در عین حال مرگ و میر ناشی از عفونت در مصرف کنندگان نورجیزک بیش از دو برابر مرگ ومیر در مصرف کنندگان هرویین تزریقی می باشد. افراد مصرف کننده نورجیزک, مشابه سایر معتادین تزریقی در معرض ایدز و هپاتیت قرار دارند. به علاوه به دلیل وجود کورتیواستروسوید موجود در و یال ها، این اشخاص در معرض سرکوب سیستم ایمنی و ابتلا به انواع عفونتها از جمله عفونت های قارچی و اندوکاردیت قرار دارند. همچنین کورتیکواستروسوید موجود در نورجیزک مددجو را در معرض افزایش فشار خون، گیجی، تعریق شدید، عدم تعادل در راه رفتن، افزایش خطر گرفتگی عروق قلبی، کاهش ضخامت پوست و ریزش مو، چاقی کاذب، اختلالات کبدی و کلیوی، آب مروارید، افسردگی، مشکلات عصبی و در نهایت سندرم کوشینگ قرار می دهد. سایر محققین نیز با بررسی افرادی که از این داروی تزریقی استفاده می کردند به بروز عوارض نکروز اوسکولار دو طرفه مفاصل درتمام واحدهای تحت پژوهش خود اشاره کردند و برخی ازدیگرمحققان نیز بیان نمودند این افراد در معرض اختلالات تنفسی قرار دارند.نتیجه گیری: علی رغم عوارض ناشی از مصرف نورجیزک و تمجیزک، مردم جامعه ما نسبت به این عوارض آگاهی نداشته و به دلیل عدم برخورداری از اطلاعات کافی به راحتی ممکن است که از این مواد به منظور ترک اعتیاد استفاده کنند. از سوی دیگرکم هزینه بودن آن جوانان را به سمت این ماده اعتیاد آور می کشاند. به علاوه افرادی که برای ترک اعتیاد این ماده را مصرف می کنند پس از چند روز، افزایش وزن پیدا کرده و خانواده را خوشحال کرده که فرزندشان از دام اعتیاد رهایی یافته است اما غافل از این که این ماده به شدت اعتیادآور است و خطرات بسیاری را در پی خواهد داشت. بنابراین اعضا تیم درمانی لازم است که نسبت به مضرات و خطرات استفاده از این ماده مخدر آگاهی یافته و آن را به اطلاع عموم مردم برسانند.

مقدمه: سوانح جاده ای یک پدیده اجتماعی در کشور ماست که نیاز به شناسایی ابعاد زیربنایی تر آن از قبیل مسایل فرهنگی، روانی، جامعه شناختی، تبلیغاتی، قضایی، پزشکی و نقش و جایگاه پلیس علاوه بر نارساییهای ناشی از فناوری ازجمله کیفیت راهها و خیابان ها، کیفیت ساخت اتومبیلها دارد. به طور قطع آمار معلولان و مصدومان ناشی از حوادث رانندگی و جاده ای 10 تا 15 برابر میزان تلفات ناشی از آن است که عواقب جبران ناپذیر آن همچون بی سرپرستی، مسایل و مشکلات روحی و روانی، هزینه های هنگفت درمانی و نیز مسایل جزایی و قضایی است. بر اساس گزارش پلیس راهنمایی و رانندگی، در کشورما به ازای هر 25 دقیقه یک نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را ازدست می دهد. در کشورهای توسعه یافته در مقابل هر هزار نفر جمعیت، سه نفردر اثر تصادفات جاده ای جان خود را از دست می دهند، در حالی که در ایران در مقابل هر هزار نفر جمعیت، 32 نفر در اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست می دهند. تعداد کشته های حوادث رانندگی در ایران سالانه حدود 23 هزار نفراعلام شده است که نسبت به سه سال پیش کاهش چشمگیری نشان می دهد.مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و به روش مقطعی می باشد ابتدا بررسی متون صورت گرفت و مطالعات مشابه در این خصوص و سپس پرسشنامه مورد نیاز در این خصوص (پرسشنامه (DBQ انتخاب گردید و بعد از آن پروپوزال تحقیقاتی تهیه و تکمیل و سپس پرسشنامه DBQ ترجمه، تطابق فرهنگی و پایایی شد و در جمعیت مورد پژوهش توزیع و اطلاعات مورد نیاز کسب گردید. وسپس اطلاعات جهت آنالیز وارد نرم افزار SPSS، و پس از آزمون های آماری، گزارش آن تهیه شد. دراین پژوهش از 230 نفر از رانندگان وسایل نقلیه مختلف که در سیستم حمل و نقل شهرداری یزد مشغول بکار بوده اند در تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه شامل 51 مورد سوال می باشد. پس از بررسی نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل، آمار و ارقام بصورت جداول خاصی طراحی گردید. این جداول به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.نتایج: میانگین سنی برای شرکت کنندگان در این پژوهش حدود 37 سال بوده است، اکثریت رانندگان دارای سابقه کار بیش از 7 سال درشغل رانندگی بوده و اکثرا دارای گواهینامه پایه یک بوده اند. اکثریت رانندگان متاهل و درشبانه روز 12-6 ساعت رانندگی می کنند. سرعت بالا در هنگام رانندگی یکی از عوامل اصلی تصادفات به حساب می آید که با بررسی انجام شده در این گروه، میانگین حداکثر سرعت 102 کیلومتر در ساعت بوده است. همچنین تنها 1.3% از کل رانندگان درمورد استفاده از کمربند ایمنی گزینه «تقریبا همیشه» را انتخاب کرده اند. این نشان دهنده این واقعیت است که درجامعه ما هنوز فرهنگ استفاده از کمربند ایمنی بخوبی حل نشده است. با نگاهی گذرا به آمار کسب شده براحتی می توان فهمید که اکثریت رانندگان تمایلی به سرعت زیاد، عبور از چراغ راهنمایی رانندگی، سرعت و سبقت غیر مجاز، مسابقه دادن و رفتارهای ناشایست ندارند و تنها عده محدودی مرتکب تخلفات خطر آفرین می شوند. این قسمت نشان دهنده این واقعیت مهم است که اکثر تخلفات و بدنبال آن حوادث رانندگی توسط تعداد کمی از رانندگان (کمتر از 3%) اتفاق می افتد. اکثر تخلفات و خطاهای رانندگی درگروه هدف ما، نه تنها به خود فردبلکه به افراددیگرکه ممکن است شامل رانندگان دیگر، افراد پیاده و موتورسواران باشدرا نیز دچار صدمات جانی و مالی می نماید.بحث و نتیجه گیری: در این نمونه مورد پژوهش خصوصیات رانندگان ازجمله سابقه کار رانندگی، سابقه گواهینامه، سابقه حادثه، نوع حادثه و وضعیت گواهینامه رانندگی، هیچکدام در ارتکاب تخلف و حوادث رانندگی از سوی رانندگان دخیل نمی باشد. مثلا سابقه بالای کار در شغل رانندگی نشان دهنده مهارت رانندگی و یا عدم ارتکاب تخلف و حادثه رانندگی نمی باشد. اما موارد دیگری نیز بدست آمده که نشان دهنده ارتباط آنها با میزان تخلفات و حوادث است که این موارد عبارتند از: وضعیت تاهل، نوع وسیله نقلیه، وضعیت تحصیلات، ساعات رانندگی، بعد فاصله رانندگی از شهر، نوع مالکیت وسیله نقلیه، نوع گواهینامه، محل رانندگی و رانندگی در ساعات شب. عوامل دیگری نیز در ارتباط با حوادث رانندگی نقش داشته اند که عبارتند از: بی حوصلگی، بی دقتی، خودخواهی و غرور، فراموشی، عصبانیت، عدم توجه به علایم راهنمایی رانندگی، انحراف به چپ، عدم استفاده از کمربند ایمنی و غیره با توجه به نتایج بدست آمده، اهمیت توجه به راهکارهای کنترلی بیش از پیش نمایان می شود. این راهکارها در پایان تحقیق (فصل آخر) بصورت مشروح بیان گردیده است.

تاثیر اعتیاد والدین بر رفتار فرزندان مقدمه: هدف یک خانواده به عنوان جامعه کوچک، تربیت و انطباق اجتماعی فرزندان است و این عمل در خانواده هایی با افراد معتاد، دچار ضعف می باشد.هدف: دراین مقاله ما برآنیم تا تاثیر اعتیاد والدین بررفتار فرزندان را بیان نماییم.روش کار: جستجو دراینترنت و منابع علمیبیان مساله: شخصیت کودک طی 6 سال اول زندگی فرم اصلی خودرا می یابد و روابط موجود درخانواده مثل میزان محبت و میزان استقلال کودک در تصمیم گیری هایش عواملی هستند که شخصیت وی را می سازند. میزان بروز اختلالات رفتاری در کودکان با اعتیاد والدین رابطه مستقیمی دارد. در 80% خانوادههای دارای والدین معتاد، کودکان مورد آزارو اذیت جسمی وروحی قرار می گیرند. معمولا والدین دربرآورده کردن نیازهای جسمی، ایجاد علاقه و حمایت هیجانی کودک خود ناتوان هستند و کودکان آنها از مشکلات جسمی، روانی و هیجانی رنج می برند درحالی که در خانواده های سالم، فرزند با افق روشن تری از زندگی آینده رشد می کند. در 40% خانواده هایی که دارای والدین معتاد بوده اند فرزندان آنها در بزرگسالی استعداد بیشتری برای گرایش به اعتیاد داشته اند و میزان افسردگی در این کودکان بیشتر از کودکان با خانواده سالم می باشند.نتیجه گیری: ارتباط مستقیمی بین اختلالات رفتاری در کودکان و اعتیاد والدین وجود دارد. والدین اولین افرادی هستند که شخصیت کودک را شکل می دهند. اگر والدین دچار آلودگی به مواد مخدر باشند فرزندان آنها نیز از هر لحاظ آسیب پذیر می شوند. خانواده دارای والدین معتاد فرزندانی که دچار بیماریهای روحی و روانی هستندرا تحویل جامعه می دهند. پریشان حالی و روان رنجوری فرزندان دراین خانواده ها بیشتراست. پس باید با این خانواده ها مسوولانه تر برخورد نمود و تدابیر مخصوصی را آغاز کرد.

مقدمه: اکستازی نام خیابانی برای محصول صناعی شیمیایی شناخته شده بنام متامفتامین است که ترکیبی است از تعدادی اثرات هالوسینو‍‍ژ‍ن شبیه LSD با اثرات تحریکی آمفتامینی به شکل های مختلف قرص، کپسول و در سایز های متفاوت است. هدف: تعیین عوارض مصرف اکستازی روش کار: جستجو در اینترنت و منابع علمی بیان مساله: مصرف کنندگان اکستازی بیشتر افرادی با مشکلات مالی، مجرد، سفید پوست، مصرف کنندگان الکل، ماری جوانا، آمفتامین و کتامین را شامل می شوند. اثرات اکستازی وابسته است به تعداد و دوز مصرفی و به صورت تخریب مغز، افکار خودکشی و وحشت زدگی بروز می نماید. این ترکیب دارای اثرات منفی شامل دندان ساسویدن و بهم فشردن فک، تهوع، اضطراب، نگرانی و تب است. در مصرف دراز مدت اکستازی تخریب قسمتی از مغز صورت می گیرد که با علایم دپرسیون، اثرات منفی روی حافظه و پتانسیل مشکلات حرکتی همراه است. همچنین سبب آسیب ای جدی و مشکلات روانی به صورت پارانوسوید و سوء ظن می شود. در مصرف کوتاه مدت اکستازی علایم گسترش پارکینسون وجود دارد دریکسری تحقیقات با اثرات دراز مدت روی حافظه و یادگیری و نیز مشکل در ذخیره اطلاعات جدید همراه بوده است. مصونیت افراد مصرف کننده اکستازی مختل شده و فرد مستعد ابتلا به سرما خوردگی، آنفولانزا و عفونت و مرگ در اثر افزایش گرما و کم آبی بدن می شود و در بعضی نمونه ها به صورت آسیب به مغز، کبد و قلب بوده است. در مادران باردار اثرات روی جنین افزایش می یابد که به صورت نا هنجاری ها، اثرات روی قلب، رگهای خونی و کاهش وزن و پاچنبری خود را نشان می دهد.نتیجه گیری: اثرات مصرف اکستازی بستگی به مصرف کوتاه مدت و دراز مدت و تعداد و دوز مصرف آن دارد. مصرف اکستازی می تواند بر روی فرد، خانواده، جسم و روح تاثیر منفی گذاشته و نیز بر روی جنین ضایعات زیادی را بر جای بگذارد.

مقدمه: اعتیاد بعنوان یک اسیب و معضل اجتماعی، بهداشتی اقتصادی و فرهنگی با پیچیدگی های خاص خود تهدیدکننده جامعه بشری و به ویژه نسل جوان و نیروی فعال و کاری جامعه می باشد. عواقب و عوارض مترتب بر این اختلال مزمن وعود کننده حیطه های بهداشتی درمانی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و قانونی را در برمی گیرد. یکی از این موضوعات "رفتارهای پرخطر" است که به نوعی علت ویا معلول پدیده اعتیاد می باشد. رفتارهایی شامل خشونت خودزنی خالکوبی تزریق مشترک و رفتارهای جنسی محافظت نشده و... در این مقوله می گنجد و با لطبع برای کاهش این رفتارها می بایست اعتیاد را درمان و کنترل نمود. یکی از این روشهای درمانی درمان با داروی متادون می باشد. متادون یک اگونیست خالص صناعی طولانی اثر بر گیرنده ه های مو می باشد که در مراکز مجاز وزیر نظر پزشک به مراجع داده می شود و سابقه ای چند دهه در دنیا و چند ساله در کشورمان دارد.هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی اثر متادون بر جلوگیری و یا کاهش رفتارهای پرخطر در مراجعین به مرکز درمان سوء مصرف مواد دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد صورت گرفته است.روش: این مطالعه بر روی 93 نفر از مراجعین به مرکز درمان سوء مصرف مواد دانشگاه که مصرف کننده نگهدارنده یا TMM بودند صورت گرفت. جهت انجام این مطالعه از پرسشنامه ای شامل سوالاتی برگرفته از PMA و سوالاتی درمورد چند رفتار پرخطر دیگر بود استفاده گردید و در شروع درمان و بعد از شش ماه از درمان تکمیل گردیده و تحلیل گردید.نتایج: 89.2% افراد متاهل و 10.8% مجرد بوده و 63.5% افراد در محدوده سنی 40-20 سال قرار داشتند. از نظر تحصیلات 72.3% افراد مقطع راهنمایی و یا پایین تر بودند و تنها 3.2% لیسانس و یا بالاتر را دارا بودند. بیشترین ماده مصرفی هرویین و پس از ان تریاک بود. قبل از شروع درمان37.6% سابقه زندان، 35.5% تزریق مشترک 32.3% رابطه جنسی محافظت نشده 22.6% خالکوبی و 5.4% خودزنی را در دوران مصرف مواد ذکر کرده اند و تنها 36.6% هیچکدام از موارد فوق را نداشتند. این رفتارها در مصرف کنندگان هرویین و در محدوده سنی 40-20 سال بیشتر بود. پس از شروع درمان و در این شش ماه یا بیشتر 86% مراجعین هیچکدام از موارد فوق را نداشتند و تنها 14% روابط جنسی محافظت نشده را دارا بودند.نتیجه گیری: اعتیاد می تواند باعث رفتارهای پرخطر گردد و سنین جوانی، نوع ماده هرویین، تحصیلات پایین و عدم اطلاعات کافی عوامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای پرخطرمی باشد. درمان معتادان به روش نگهدارنده با متادون نقش کاملا واضحی بر کاهش بروز رفتارهای پرخطرمیگردد. فلذا توسعه مراکز MMT وتشویق معتادان به درمان مزبور و فراهم نمودن شرایط و تسهیلات مرتبط توصیه می گردد.

زمینه و هدف: با صنعتی شدن جوامع انسانی، آلاینده هایی همچون سرب در چرخه زندگی وارد شده، اثراتی را بر ارگانهای بدن اعمال میکنند. اثرات آلاینده ها بر رفتار چندان مطالعه نشده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات احتمالی سرب بر رفتارهای قابل اندازه گیری در یک مدل حیوانی بوده است.روش مطالعه: تعداد 48 قطعه موش سوری نر بالغ در 4 گروه 12 تایی قرار داده شده، در آب آشامیدنی 3 گروه از آنها مقادیر 5، 50 یا500ppm  ستات سرب افزوده شد. پس از 28 روز، رفتار حیوانات در ماز بعلاوه مرتفع (Elevated Plus Maze=EPM) مورد مطالعه قرار گرفت. مدت زمان حضور و دفعات ورود حیوان در بازوهای کوتاه (بدون حفاظ) و به ویزه در یک سوم انتهایی آنها به عنوان رفتار پرخطر در نظر گرفته شد.یافته ها: در این تحقیق روشن شد که تماس با سرب موجب افزایش تعداد دفعات ورود حیوان به منطقه انتهایی بازوی کوتاه (P=0.006) و مدت حضور حیوان در کل بازوی کوتاه (P=0.034) می گردد. رابطه مستقیمی بین غلظت سرب مورد استفاده و تعداد دفعات و مدت حضور حیوان وجود داشت.بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مسمومیت با سرب موجب از بین رفتن اضطراب متعارف در موش سوری گردیده، باعث افزایش خطرپذیری حیوان گردد. بجاست مطالعات بالینی در بیماران با رفتارهای پرخطر و رابطه احتمالی آن با تماس مداوم با سرب و غلظت این آلاینده در خون آنها صورت پذیرد.

مقدمه: سندرم نقص ایمنی اکتسابی یا همان ایدز بیماری کشنده قرن حاضر است.ایدز با پیشرفتی مخوف و هولناک و حرکتی آرام نسل امروز بشریت را تهدید می کند. بر اساس گزارش WHO در حال حاضر 60 میلیون زن، مرد و کودک به بیماری ایدز مبتلا شده اند و بنابر تخمین سازمان جهانی بهداشت روزانه 16 تا بیست هزار نفر به تعداد آلوده شدگان به ایدز اضافه می شود. هر سال حدود 10 درصد موارد جدید مربوط به معتادین تزریقی می باشد. این افراد نقشی عمده ای در انتقال بیماری در بین خود و خانواده خود دارند. عمده ترین محور کنترل بیماری، آموزش به جامعه، بخصوص گروه در معرض خطر یا گروهی که نقش عمده در انتقال (بیماری به جامعه) را دارند می باشد. اما جهت برنامه ریزی آموزشی تعیین میزان آگاهی افراد و نیز نگرش آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابر این برآن شدیم تا به بررسی میزان آگاهی و نگرش معتادین به مواد مخدر این شهر در مورد بیماری ایدز پرداخته تا رهنمونی جهت برنامه ریزی بهتر آموزش گردد.مواد و روشها: دراین مطالعه توصیفی که تعداد 450 نفر بصورت تصادفی از بین مراجعه کنندگان به کلینیک خود معرف ترک اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان انتخاب شدند و با گرفتن رضایتنامه شخصی، پرسشنامه آگاهی و نگرش با توضیحات کامل شفاهی دراختیار آنها قرار گرفت که پس از تکمیل پرسشنامه ها، داده ها وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزارSPSS 11.5 و آزمون های آماری (کای دو)، فیشر و t'test تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت.یافته ها: هر چند اکثریت وابستگان به مواد افیونی در مورد راههای انتقال HIV.AIDS آگاهی صحیح داشتند (65% پاسخ صحیح به سوالات راههای انتقال)، لیکن هنوز تصورات غلط در مورد این بیماری و راههای انتقال آن به طور قابل توجهی در میان آنان وجود دارد. در مجموع آگاهی وابستگان به مواد افیونی (2.37%) در حد خوبی بود. (3.38%) وابستگان به مواد افیونی در زمینه ایدز نگرش مثبت و 7.61%، نگرش منفی داشتند. آگاهی و نگرش وابستگان به مواد افیونی مورد بررسی در گروههای مختلف تحصیلی تفاوت معنی داری را نشان داد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این تحقیق، پیشنهاد می شود مراکز خود معرف ترک اعتیاد بعنوان یکی از مراکز اصلی تمرکز دراستراتژیهای کاهش ایدز مد نظر قرار بگیرد و آموزش وابستگان به مواد افیونی درخصوص HIV.AIDS، بعنوان آموزش تکمیلی در مراکز خود معرف ترک اعتیاد کشور مورد توجه جدی مسوولین ذیربط قرار گیرد.