یکی از بحث هایی که در حوزه معرفت و فهم متون دینی مطرح است تاثیر عوامل پنهان بر مرحله فهم و اندیشه است. این عوامل را می توان به سطح معیشت افراد، خلقیات و روحیات، سن مترجم یا مفسر، میزان استعداد مترجم یا مفسر و یا سطح آگاهی از فرهنگ بومی و قومی و همچنین جنسیت توسعه داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی ترجمه برخی از آیات قرآن توسط دو مترجم معاصر (طاهره صفارزاده و محمد مهدی فولادوند) پرداخته است. هدف تحقیق بررسی تاثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه معاصر است. مساله این است که نظام مرد سالاری چه نظام معنایی را ایجاد کرده است و این نظام در گذر زمان چه تحولاتی را از سر گذرانده است. در این پژوهش نظام مردسالاری به مثابه یک گفتمان با کارکرد ایدئولوژیک آن مطرح می شود که از یک سو خرده گفتمان هایی را در دل دارد و از سوی دیگر مانع از آن می شود که واقعیات فرهنگی و اجتماعی و حتی زیستی پیرامون آن به صورت بی طرفانه بازنمایی شود.تحلیل تاثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه از قرآن کریم، تقابل بین دو نظام معنایی را نشان می دهد. گفتمانی که به باز تولید گفتمان مرد سالاری می پردازد در مقابل گفتمانی که سعی می کند نظام گفتمانی مرد سالاری را به چالش بکشد و معانی جدیدی را بسازد تا دال های گفتمان برابری را تقویت نماید و تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی را نمایان سازد. در واقع هر یک از دو مترجم با استفاده از ساز و کارهای گوناگون، سعی در برجسته سازی دال های گفتمان مطلوب خود و ساختارشکنی و حاشیه رانی دال های گفتمان مقابل دارند.