در طول سده گذشته تقابل با غرب باعث مقاومت هایی در برخی کشورهای پیرامونی شده و بحث های جدی در حوزه هویت آن ها ایجاد کرده است. در ایران نیز ابزار این تقابل در ارایه چارچوبی متمرکز به صورت هویت ملی دیده شده که نادیده گرفتن هویت های منطقه ای را در پی داشته است. حال آنکه هر یک از این نقاط دارای ویژگی های خاص و حتی رویارویی متفاوتی با نوگرایی بوده اند که خوزستان به واسطه اکتشاف نفت و تجربه منحصر به فردی در نوگرایی، یکی از این مناطق است.لذا این پژوهش با این فرض که نظریه هویت اجتماعی دارای قابلیت هایی است که می تواند این نقیصه را پوشش دهد سعی می کند با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و بایگانی ها به ارایه الگویی از هویت در قالب هویت اجتماعی بپردازد که علاوه بر ابعاد هویت ملی ایران همچون دین و سیاست، ویژگی های منطقه ای هویت ساز از جمله فرهنگ، تمدن، سنت و محیط هر منطقه از کشور و قابلیت تبیین تحولات ایجاد شده در هر هویت را نیز در بر داشته باشد. سپس با استفاده از آن، سوال اصلی پژوهش که چگونگی تاثیر معماری و شهرسازی نوگرا بر تحول هویت در شهرهای نفتی خوزستان است را پاسخ می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جامعه عشایری و روستایی خوزستان به راحتی جذب تمدن غرب شده و با آن سازگار شده اند که منجر به تحول تدریجی هویت سنتی و شکل گیری هویتی جدید در شهرهای نفتی شده است. تعمیم این موضوع برای کشور ما- که بخش عمده ای از آن را مردم عشایری و روستایی تشکیل می داده است- می تواند در ایجاد نگاهی نو به هویت یابی معماری و شهرسازی مفید باشد.