نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید (فارسی)(نشریه بین المللی علوم مهندسی)
سال:1385 | دوره:17 | شماره:2 |تعداد مقالات:10

در این نوشتار سعی می شود غیرساختار یافته بودن تصمیمات و ارتباط آنها در سطوح استراتژیک و تاکتیکی با استفاده از متدولوژی تعریف یکپارچه بررسی شده و روشی ساختار یافته ارایه شود. مباحث و منابع بسیار زیادی با موضوع تصمیم گیری، تئوری تصمیم گیری و سایر مباحث مربوطه وجود دارد، اما منابع زیادی در زمینه جنبه های تعاملی و اثرات متقابل تصمیم ها و تصمیم گیری ها وجود ندارد. رویکرد بررسی اثرات متقابل تصمیمات یکی از محورهای اصلی این تحقیق را شکل می دهد. تصمیمات اتخاذ شده در درون هر سیستم معمولا به ندرت مجزا و ساده هستند، این تصمیمات عمدتا متاثر از یکدیگر می باشند، این مجموعه مرتبط از تصمیمات را شبکه تصمیم گیری می نامیم. شبکه کلی و زیر شبکه ها را می توان از طریق ویژگی های متدولوژی تعریف یکپارچه ارزیابی نمود که نتیجه این ارزیابی ها، به صورت شبکه علت و معلولی، می تواند به شناخت و در نتیجه بهبود عملکرد سیستم منجر شود.

در این مقاله یک الگوی اصلاح شده برای جایابی بهینه ایستگاه های بازرسی در یک خط تولید متوالی ارایه شده، به روش الگوریتم ژنتیک حل گشته است. در الگوی ارایه شده در هر ایستگاه بازرسی تنها به بررسی مشخصاتی اکتفا می شود که در مراحل تولید پس از آخرین ایستگاه بازرسی پیشین ایجاد شده و یا تغییر یافته اند. اصلاح انجام شده مستلزم این فرض است که کلیه قطعاتی که از یک ایستگاه بازرسی به مرحله بعدی خط تولید وارد می شوند سالم هستند. افزون بر این، در این الگو قطعاتی که در ایستگاه بازرسی معیوب تشخیص داده می شوند می توانند بسته به نوع عیب، از خط تولید خارج شده، یا پس از اصلاح به خط تولید بازگردند. در صورتی که اصلاح مورد نظر مستلزم انجام عملیات مجدد باشد این قطعات به مرحله تولیدی پس از آخرین ایستگاه بازرسی پیشین ارجاع می شوند. در غیر این صورت، عملیات تعمیر در خارج از خط تولید صورت پذیرفته سپس قطعه به مرحله بعدی خط تولید وارد می شود. فرض هایی که در توسعه این الگو در نظر گرفته شده منجر به افزایش درجه غیر خطی مساله، به ویژه در مسایل با ابعاد بزرگ می شود. به همین دلیل از الگوریتم ژنتیک به عنوان یکی از مهم ترین روش های ابتکاری در حل این مدل استفاده شده است. مثال های ارایه شده به خوبی قابلیت الگوی ارایه شده در این مقاله را در مقایسه با سایر الگوها نشان می دهند.

عصری که در آن به سر می بریم، عصر دانش نام گرفته است و امروزه اتخاذ برنامه های صحیح علم و تکنولوژی در دستور کار بسیاری از کشورهای دنیا قرار دارد. روند توسعه بخصوص در کشورهای شمال حکایت از حرکت سازمان ها به سوی سازمانهای دانش- پایه دارد. مدیریت سرمایه های فکری در هر کشوری و به عبارت بهتر مدیریت دانایی در سطح کلان، نیاز به اتخاذ راهبردهای مناسب و برنامه های صحیح علم و تکنولوژی دارد تا مسیر توسعه را در جهت توسعه دانایی محور هموار نماید. در این مقاله اطلاعات مربوط به برنامه های علم و تکنولوژی در برخی کشورهای پیشرفته چون انگلیس، فرانسه، ژاپن، چین، کره جنوبی و ایالات متحده گرد آوری شده و با استفاده از متدولوژی رویش نظریه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. حاصل کار استخراج عوامل اصلی موفقیت کشورهای مذکور در عرصه علم و تکنولوژی به همراه عوامل فرعی پشتیبان (یا مفاهیم) در قالب یک شبکه مفهومی سببی و ارایه یک نظریه می باشد. این مفاهیم و نظریه حاصله با شواهد (واقعی) مورد مطالعه پشتیبانی شده و ابزار موثری برای تفسیر موارد مشابه به شمار می آیند.

برای انجام آزمایش های ارتعاشی روی سازه های با مقیاس بزرگ و پیچیده اتخاذ استراتژی های خاصی مورد نیاز است. زیرا استفاده از منابع تحریک مصنوعی چون تکان دهنده ها (Shakers) یا وزنه رها شده اغلب غیر عملی و گران است. حال آنکه تحریک های محیطی بوسیله باد و ترافیک به راحتی در دسترس و قابل استفاده می باشد. لکن این نوع تحریکات ناشناخته هستند لذا شناسایی سیستم تنها باید مبتنی بر اطلاعات خروجی صورت پذیرد. در این مقاله روش شناسایی تصادفی زیرفضا برای این نوع مسایل ارایه می شود و کارآیی آن در تحلیل سیگنال های ارتعاشی یک پل راه آهن نشان داده می شود.

تاکنون شیوه های تعامدی زیادی برای تحلیل غیرخطی سازه ها به کار رفته است. از مهمترین آنها می توان به روش های تعامدی: صفحه قائم، صفحه قائم بهنگام و تعامدی بار نامیزان اشاره نمود. باید دانست، بیشتر آنها کاستی هایی را برای تحلیل پاره ای از سازه ها دارند. در این مقاله، چند روش تعامدی جدید پیشنهاد می شود. راهکارهای مزبور، بر اساس بهبود عامل های فن های پیشین و افزایش نرخ همگرایی در آنها استوار گردیده اند. با تحلیل چند سازه توانایی این شیوه ها برای خوانندگان آشکار می گردد

در صورت عدم دقت کافی در ساخت برج های خنک کننده بتنی پوسته دچار اعوجاج می گردد. وجود اعوجاج شدید ممکن است باعث خرابی برج بخصوص تحت اثر وزش باد شود. هدف از این تحقیق مطالعه روند گسترش ترک در برج های خنک کننده بتنی متعارف، با پوسته بدون اعوجاج و یا با اعوجاج تحت ترکیب های بارگذاری ثقلی – حرارتی و ثقلی – حرارتی- باد و ثقلی- باد می باشد. در این تحقیق بارگذاری تا حد نهایی برج صورت گرفته است. در این بررسی از المان بتنی مکعبی که می تواند در هر یک از هشت نقطه انتگرال گیریش به طور مستقل سه ترک بخورد به همراه آرماتوری که دارای خاصیت غیر خطی است استفاده شده است. در تحقیق حاضر، بررسی به عمل آمده بر روی یک برج بتنی با ابعاد و اعوجاجهای معمول نشان می دهد که پوسته بدون اعوجاج و پوسته با اعوجاج واقعی و اعوجاج های بزرگنمایی شده، در پایان بارگذاری ثقلی و حرارتی، به صورت موجی تغییر شکل می دهد به طوری که تغییر شکلهای مذکور کاملا با هم متفاوت و مستقل از هم می باشند. در این شرایط روند ترک خوردگی پوسته قابل پیش بینی نمی باشد. ولی آنچه در همه موارد مشابه است این است که در پایان بار ثقلی و حرارتی در پوسته بدون اعوجاج کل بیرون پوسته دچار ترک قائم و آن قسمتی از پوسته که دارای ضخامت حداقل است دچار ترک خوردگی متناوب افقی می شود، در حالیکه در برج اعوجاج یافته بیرون پوسته دچار ترک خوردگی قائم و افقی متناوب می شود. این در حالیکه است که پس از وارد شدن بار باد مناطقی که دچار ترک خوردگی می شوند در هر حالت مشابه و قابل پیش بینی است.

در این پژوهش، مدل جدیدی برای طراحی بهینه شبکه جمع آوری آب های سطحی ارایه شده است. در این مدل، الگوریتم ژنتیک بعنوان موتور بهینه ساز و ماجول Transport از نرم افزار SWMM 4.4h به عنوان موتور شبیه ساز هیدرولیکی با یکدیگر تلفیق شده اند. این تلفیق به دو روش متفاوت صورت گرفته و موفقیت هر روش در رسیدن به جواب «نزدیک به بهینه» آزمایش شده است. کاربرد موفق مدل در مورد مثال های نمونه مورد نظر محققان متعدد، چشم انداز مثبتی را از کارآیی مدل توسعه یافته ارایه می دهد.

در پژوهش حاضر فرآیند انجماد آلیاژ A319 آلومینیوم در قالب ماسه ای و در فضای سه بعدی مدل سازی گردیده است. بدین منظور معادله حاکم بر فرآیند، برمبنای روش انتالپی بدست آمده و برای گسسته سازی معادله از روش کنترل حجمی مبتنی بر روش اختلاف محدود استفاده شده است. معادلات جبری حاصل با توجه به شرایط مرزی مناسب با استفاده از الگوریتم ماتریس سه قطری T.D.M.A Algorithm) (Tri Diagonal Matrix حل گردیده اند. به منظور ارزیابی تاثیر نحوه آزاد سازی گرمای نهان ذوب (Lf) در محدوده انجماد بر توزیع دما و پروفیل انجماد در قطعه ریختگی، چهار شیوه مختلف آزاد سازی گرمای نهان ذوب بصورت های خطی، درجه دوم و آزادسازی براساس قانون اهرم و معادله شیل بین دماهای سالیدوس و لیکوییدوس مورد بررسی  قرار گرفته اند. مدل توسعه یافته در این پژوهش، از طریق انجام آزمایش آنالیز حرارتی روی قطعه ریختگی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج محاسبات نشان می دهد که اعمال شیوه های مختلف آزادسازی گرمای نهان انجماد در مدل، بر خروجی آن تاثیر قابل ملاحظه ای دارد. از مقایسه نتایج پیش بینی شده بوسیله مدل با نتایج حاصل از آزمایش آنالیز حرارتی انجام شده بر روی نمونه ریختگی، مشخص گردید که با استفاده از معادله شیل در مدل سازی انجماد می توان رفتار انجمادی آلیاژ را دقیق تر پیش بینی نمود.