در این مقاله بر اساس این فرض که تحولات اقتصادی - اجتماعی معاصر ضرورت های کارکردی جدیدی در نظام جنسیتی تقسیم نقش های اجتماعی و خانگی ایجاد کرده است و جریان های فکری جدید، نظام تقسیم نقش های سنتی زن و مرد را به چالش کشیده است، اثر برخی از متغیرهای زمینه ای و نگرشی بر برابری گرایی جنسیتی بررسی می شود. این کار با تحلیل ثانویه داده های طرح پیمایشی نگرش ها و رفتار دانشجویان دانشگاههای دولتی تحت پوشش وزارت علوم انجام شد. نمونه این طرح شامل 1522 دانشجوی دختر و پسر از 21 دانشگاه سراسر کشور بود. سنجه برابری گرایی جنسیتی بر اساس دو بعد نقش های خانگی و نقش های اجتماعی ساخته شد. یافته ها حاکی از آن است که دانشجویان در حد قابل ملاحظه ای به نگرش های جدید برابری گرا در تقسیم نقش های جنسی گرایش دارند با وجود این، در برخی از زمینه ها هنوز واجد دیدگاه های سنتی هستند. زنان بیش از مردان برابری گرا بودند. همچنین متغیرهای پایگاه اقتصادی - اجتماعی، توسعه یافتگی محل سکونت، مدارای فکری، و گرایش سیاسی اصلاح گرا با برابری گرایی جنسیتی رابطه مثبت و دینداری و محافظه کاری با آن رابطه منفی داشتند.