با ظهور و سیطره فضای مجازی بر زیست جهان انسان معاصر به موازات جهان واقعی، روابط انسانی دچار دگردیسی های بنیادین شده است. تعامل دیالکتیکی این دوجهان تجربه متمایزی از «خود و دیگری» را شکل داده است که تنها در بستر «دوجهانی شدن ها» و «دو فضایی شدن ها» قابل درک و فهم است. این پژوهش به دنبال فهم دگردیسی میان خود و دیگری در بستر دو فضایی شدن شهری است تا از این طریق فضای زیسته اجتماعی جدید را مورد واکاوی مفهومی قرار داده و زمینه ساز شکل گیری فهم جدیدی از روابط اجتماعی شهر در چارچوب پارادایم جدید جهانی به واسطه فراگیری فضای مجازی باشد. تجربه زیسته ای که در خلال این روابط دیالکتیکی «در» شهر و «از» شهر تجربه می شود و «فضای زیسته» جدیدی را معنادار می کند، نشان از مواجهه جدیدی از شهر و مکان های شهری در لابه لای زندگی روزمره «هیبریدی» است.