به طور کلی نظریه های برنامه ریزی به دو دسته کلی تقسیم می شوند. دسته اول برنامه ریزی را از جنبه فرایند بررسی می کند (برنامه ریزی فرایندی) و دسته دوم با محصول و نتیجه برنامه ریزی سروکار دارد (برنامه ریزی محصولی). در تحقیق حاضر، برنامه ریزی برای اجرای طرح متروی تهران (که مورد مطالعه این تحقیق است) از دیدگاه فرایندی بررسی شده است. به این معنا که مراحل تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اجرای طرح مزبور و آثاری که این برنامه ریزی از خود به جای گذاشته است، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این میان، جایگاه الگوی حکمروایی خوب (نظام اداره خوب) که شامل اصولی از قبیل مشارکت، پاسخگویی، شهروندی، شفاف بودن، کارآمدی، قانون مداری و نظایر اینهاست، در جهت بررسی نقش مردم در فرایند برنامه ریزی برای طرح یاد شده و میزان تعامل اضلاع حاکمیت (مسوولان، مردم و بخش خصوصی) بررسی شده است. الگوی مربوط به آن (حکمروایی خوب) که از اواخر دهه 1980 م. مطرح شده است، به طور کلی به فرایندی اشاره دارد که تصمیمها و اعمال قدرت در آن شکل می گیرد و جایگاهی است که دولت، مردم و بخشهای خصوصی به تعامل با یکدیگر می پردازند.الگوی حکمروایی خوب در زمان حاضر در مجامع بین المللی و محافل کارشناسی تنها راه خروج از بن بست فقر و توسعه نیافتگی تلقی می شود و مدیریت سطح محلی، گریز و گزیری از آن ندارد، زیرا اثر بخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریتی است که توسعه منطقه ای و در نتیجه توسعه ملی را نیز به دنبال دارد.به این ترتیب ابتدا کلیاتی در زمینه تاریخچه مترو (زمان و علت طرح مترو، مطرح کنندگان و مشارکت کنندگان در برنامه ریزی و اجرای طرح) ارایه شده است. سپس مصاحبه ای با مسوولان مترو و افراد ساکن یکی از ایستگاههای مترو (ایستگاه امام خمینی تهران) در زمینه میزان مشارکت مردم در طرح یاد شده و میزان رعایت اصول حکمروایی خوب از طرف مسوولان، صورت گرفته است. در ادامه نیز به بررسی، تجزیه و تحلیل آنها به صورت توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آزمون Spss، پرداخته می شود. در نهایت نیز به جمع بندی و ارایه پیشنهادات مربوط به آن اقدام خواهد شد. نتیجه کلی که از این تحقیق حاصل شد، این است که در طرح یاد شده، برنامه ریزی برای مردم بوده است نه برنامه ریزی با مردم، زیرا که مردم در فرایند برنامه ریزی و اجرای طرح نقش خاصی نداشتند و تنها نظاره گر و استفاده کننده از نتایج طرح بوده اند (برنامه ریزی از بالا و دیوان سالارانه). در این تحقیق، اصول حکمروایی خوب به هیچ عنوان رعایت نشده است. بدیهی است که تبعات نامطلوبی را هم از خود به جای گذاشته است، زیرا زمانی که مسوولان به حقوق شهروندی توجهی نمی کنند، به طور طبیعی مردم نیز خود را در قبال طرح، مسوول نخواهند دید و این عوامل مانع توسعه منطقه ای و در نهایت توسعه ملی خواهد شد.