کلمات و تعابیری که در گویش ها رایج است، به حل بسیاری از مشکلات متون ادبی کمک می کند. در آثار گذشته، از جمله تاریخ بیهقی عباراتی پیدا می شود که معنای آن برای بیشتر اهل خراسان روشن و بدون ابهام است؛ در حالی که توضیحات شروح گوناگون باعث اشتباه یا ابهام در معنای برخی از این کلمات یا عبارت شده است.در معنای بعضی از کلمه ها نیز تضاد و دوگانگی معنایی هم در شرح های تاریخی بیهقی و هم در فرهنگ های معتبر فارسی دیده می شود که این دو گانگی با توجه به معانی رایج آن ها در گویش ها برطرف شدنی است. در این مقاله، معنای چند واژه که در توضیحات شروح تاریخ بیهقی و در فرهنگ های گذشته فارسی آمده، با معناهای رایج آن ها در گویش ها مقایسه و سرانجام به بیان معنای درست و مناسب این کلمه ها پرداخته شده است.