در این نوشتار دیدگاه هاینتس کیمرله را درباره امکان، چیستی و موانع تحقق فلسفه آفریقایی توصیف و تحلیل میکنیم. کیمرله تحت تأثیر هرمنوتیک گادامر از امتزاج افقهای فهم برای گفتگومیان دو فرهنگ سخن می گوید. به نظر او برای اینکه فرهنگ های مختلف در تعامل با هم قرار گیرند، لازم است که ضمن حفظ هویت فرهنگی، از مرکزیت گرایی فاصله بگیرند تا امکان گفت و گو میان آنها فراهم شود. بر اساس خوانشی که پس از رواج استعمار اروپایی و عصر روشنگری رواج یافته و بر تاریخ فلسفهها نیز سایه افکنده است، فلسفه ریشه در تفکر غربی دارد و سایر ملل مخصوصاً اقوام افریقایی فاقد تفکر فلسفی هستند. به نظر کیمرله این تفکر اروپایی-غربی محور، مانع جدی بر سر راه گفتگوی میان فرهنگی است. با توجه به تحلیلی که کیمرله از ظهورات فلسفه آفریقایی ارائه میدهد، بازنویسی تاریخ فلسفهای جدید بر مبنای اصول گفتگوی میان فرهنگی ضروری مینماید که این امر به نوبه خود زمینه را برای احترام متقابل در سطح بین المللی و تحقق صلح پایدار جهانی فراهم میکند.