محبوبیّت روزافزون و رواج افکار و اندیشه های حافظ شیرازی در میان عرفای شبه قارّه منجر به تدوین شروح متعدّد بر دیوان وی گردید که حجم انبوه این شروح، جای خالی نقد و تجزیه و تحلیل علمی آنها را به خوبی آشکار می سازد تا با تکیه بر آن، خواننده ای که به دنبال درک و فهم معانی دقیق اشعار حافظ است به سمت شروح قابل اعتماد راهنمایی شود. به همین منظور، این پژوهش به نقد تطبیقی-تحلیلی دو شرح «بحرالفراسه اللآفظ فی شرح دیوان خواجه حافظ» از عبیدالله خویشگی قصوری و «شرح عرفانی غزل های حافظ» از ختمی لاهوری که هر دو از عرفای صاحب نام شبه قارّه بوده اند، می پردازد. نتایج حاصل حاکی از آن است که این دو شرح علی رغم نواقصی که دارند، گاهی توانسته اند تفاسیر مناسبی از اشعار حافظ ارائه دهند. خویشگی به بیان نکات ادبی و ترجمة لغوی اشعار حافظ توّجه بیشتری داشته است و از این جهت شرح وی بر شرح ختمی برتری دارد و شرح ختمی صرف نظر از تعقیدهای معنوی فراوانی که در آن وجود دارد در بیشتر موارد از عهدة تفسیر درست غزل های عرفانی حافظ برآمده است.