مساله مورد بررسی در این مقاله این است که ظواهر الفاظ وعبارات به کار رفته در کتاب و سنت آیا بر مفاهیم خود طبق وضع لغوی یا قرائنی که همراه لفظ است دلالت دارد یا نه؟ بر فرض دلالت داشتن آیا می توان به آن معانی استناد کرد؟ در نهایت آیا می توان آنها را ملاک عمل قرار داد یا خیر؟ از نظر امام خمینی، بعد از تدبر و تامل در شیوه عقلا در محاورات و مراسلاتشان معلوم می شود منشا اجتماع و ارتباط مردم با یکدیگر همان ظهورات منعقده برای کلام است، خواه در استعمال حقیقی باشد یا استعمال مجازی وخواه در باب عمومات باشد یا اطلاقات. بنای عقلا بر این است که سخن همدیگر را بر معانی ای که ظاهر لفظ افاده می کند حمل می کنند و به احتمال خلاف ظاهر اعتنایی ندارند و در این باب فرقی بین ظواهر کتاب و سنت و نیز فرقی بین مخاطبین و غیر آنان نیست.