جهانی شدن از جمله مفاهیمی است که در سه دهه گذشته تداول یافته و علاوه بر عرصه مراکز علمی، تحقیقاتی، اذهان بسیاری از جهانیان را به خود مشغول داشته است. وجه مشترک برداشت های مختلف از جهانی شدن، توجه به بعد جهانی این پدیده است و چنین می نماید که انسان ها توجه خویش را از تمرکز صرف بر قوم، قبیله، منطقه، ملیت و دین و آیین فراتر برده و اینک افق جهانی یافته اند و به نحوی تمام اجزاء جامعه بشریت را متاثر کرده است. در این عرصه سوال این است که آیا جهانی شدن، فرهنگ و تمدن اسلامی را نیز دچار حادثه می کند یا نه؟ در این مقاله با تاکید بر راهبرد اسلام، به این واقعیت اشاره شده است که جهانی شدن همه فرهنگ ها، آیین ها و ملت ها را مورد خطاب قرار داده است ولی به دلیل ظرفیت های والای معرفتی، امکان متاثر شدن لایه های عمیق فرهنگی از جهانی شدن وجود ندارد گرچه برای لایه های سطحی هر فرهنگ، امکان تغییر وجود دارد. روش گردآوری مطالب این پژوهش کتابخانه ای و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل توصیفی از نوع کیفی است.