اگرچه در سخنِ سردبیر پیشین به مقاله سازی اشاره کرده بودم، ولی در جلسه ای که با همکاران مجله داشتم یکی از آن ها از واژه ی متغیرسازی و متغیربازی استفاده کرد که به نظرم جالب آمد. از وی که نخواست نامش برده شود خواستم مصادیقی را که به نظرش می رسد معین کند. اکنون که شیوه ی ارزیابی مجلات علمی در وزارت عتف[1] تغییر کرده و عنوان علمی-پژوهشی و ترویجی نسخ و به جای آن کیفیت مقالات مطرح شده است، ضرورت توجه به متغیرها در مقالات بیشتر می شود. وقتی مجله ای بیرون می آید حاصل پالایش تعداد زیادی از مقالاتی است که به دفتر مجله می رسد. آمار مقالات حذفی بیش از 70 درصد است که معقول به نظر می رسد. بااین حال، جای تأسف است که این همه نیرو هدر می رود که شاید با اتخاذ تدابیری بشود از آن جلوگیری کرد، یا به طریق دیگری از آن بهره برد. اشاره ی دوباره به هدف، ضرورت، فایده و اولویت باآنکه در سرمقاله ی قبل هم آمده بود، بی فایده نیست تا با ذکر یک مثال اهمیت آن را بازنمایم. فرض کنید ارتقای سطح مراجعه به کتابخانه ها و استفاده ی بهینه از کتاب ها هدف نگارش مقاله است؛ اگر به این نتیجه رسیدیم که طرح آموزش فردبه فرد ضرورت دارد، اما چون امکان اجرائی آن نیست که چنین کاری انجام شود، یا برنامه های مزاحم از طریق رسانه های دیگر وجود دارد، لذا فایده ی توصیه به این کار کم می شود. حال فرض کنیم موارد سه گانه ی بالا وجود داشت، اما ممکن است در بین طرح های مختلف این کار در اولویت نباشد؛ مثل اینکه اولویت این است که محیط مناسب باشد، تبلیغات بیشتر باشد تا زمینه فراهم شود، وضعیت اقتصادی مردم بهتر شود، ساعات فراغت زیادتر شود و امثال آن. لذا لازم است یک نگاه جامع ازطرف مقامات مسئول دولتی یا بخش خصوصی یا حتی دانشگاه ها و گروه های آموزشی به آن بشود و طرح کلی به بخش هایی شکسته و در قالب پایان نامه و رساله، یا به گونه ای دیگر تعریف و اجرا شود. تخصص گرایی در حوزه های علمی با وفاق جمعی می تواند راهگشا باشد. باید استادان نسبت به امر تخصص در عین جامع نگری اهتمام کنند تا طرح ها به صورت مجموعه در نظرگرفته شود. در غیر این صورت، کارها بریده بریده یا غیرمرتبط و عقیم می ماند. . . .