قدرت ازنظر میشل فوکو، متفکر سرشناس فرانسوی، آن قدر نافذ است که می تواند بسیاری از ساحت های زندگی انسان را تحت الشعاع قرار دهد. این نفوذ حتی در زبان متون ادبی نیز راه می یابد و خود را در قالب استعاره ها، نشانه ها و نماد ها نشان می دهد. داستان عاشقیت در پاورقی نوشته مهسا محب علی، ازجمله داستان های تکنیک محور و فرم گرا است که آشنایی نویسنده با رویکردهای فلسفی و همچنین تبحر وی در حوزه داستان نویسی را نشان می دهد؛ ازجمله چالش برانگیزترین نکات موجود در متن، وجود تصویری نه چندان مطلوب از شخصیت زن داستان است. باوجود زن بودن راوی و نویسنده، برای مخاطب این پرسش پدید می آید که چرا چنین انگاره ای از زن داستان تصویر شده است. در پژوهش حاضر براساس نظریه قدرت میشل فوکو می توان به نفوذ قدرت مردانه در زبان داستان اشاره داشت؛ البته با طرح مفاهیمی همچون بدن معترض و عصیان گر و همچنین برخی دیدگاه های نیچه، ازجمله اخلاق اربابان و بردگان، نشان داده می شود که برخی تصاویر به ظاهر شکننده از زن، خود نوعی تمهید برای تقابل با زبان مردانه است؛ اما درنهایت می توان اثبات کرد که این داستان ازجمله مصادیق انضمامی نظریه قدرت میشل فوکو است؛ زیرا قدرت مردانه در بسیاری از عناصر زبانی داستان نفوذ کرده و آن را تحت تاثیر قرار داده است.